خبر و دیدگاه

« مشروعیت سیاسی و بازتولید قدرت در ایران امروزین »

 

این مقاله با رویکردی تحلیلی، اخلاق‌محور و مبتنی بر داده‌های تاریخی، به بررسی جایگاه رضا پهلوی در چشم‌انداز سیاسی آینده ایران می‌پردازد. با نگاهی به متروکات پادشاهی پهلوی و رفتارهای سیاسی اخیر فرزند پادشاه سابق، تلاش شده تا امکان برخوردار بودن، کارآمدی و مقبولیت همگانی او مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می‌دهد که بازتولید قدرت در شکل‌های وراثتی، بدون پشتوانه مردمی، تناسبی با نیازهای جامعه مدرن ایران ندارد.

مقدمه

ایران، به نام یکی از تمدن‌های کهن، در قرون اخیر شاهد فرمانروایی‌های گوناگونی بوده که هر کدام پیامد ژرفی بر ساختار سیاسی و اجتماعی کشور گذاشته‌اند. یکی از این دوره‌ها، فرمانروایی پهلوی است که منجر به دگردیسی و واگشت 1357 گردید1. با گذشت بیش از چهار دهه از فروپاشی نظام شاهنشاهی، دوباره بگومگو درباره بازگشت رضا پهلوی به پیشگاه سیاست ایران مورد توجه است. آیا این بازگشت ممکن، دلخواه یا مجاز است؟

 

مرور تاریخی و آسیب‌شناسی پادشاهی پهلوی

وابستگی به قدرت‌های خارجی
رضاشاه بوسیلۀ پشتیبانی بریتانیا به قدرت رسید و پسرش محمدرضا نیز با پشتوانه دخالت‌های خارجی به‌ویژه در جریان کودتای 28 مرداد 1332 بر مسند باقی ماند2    3 

سرکوب آزادی‌ها و نهادزدایی
در دوره پهلوی، فعالیت احزاب مستقل، رسانه های آزاد و جامعه مدنی با سرکوب مواجه شد. ساواک، سانسور، و بازداشت مخالفان به بخشی از حافظه تاریخی ملت بدل گشته است2    4

نارضایتی گسترده و تغییرات اجتماعی
جنبش مردمی 1357، نه رخدادی ناگهانی، بلکه برآیند طبیعی سال‌ها ناکارآمدی، استبداد و نارضایتی انباشته‌شده از نظام سلطنت بود1      5.

 

شخصیت سیاسی رضا پهلوی؛ بررسی انتقادی

فاصله با واقعیت‌های جامعه ایران
رضا پهلوی بخش اعظم زندگی خود را در غرب گذرانده و در تحولات میدانی کشور نقش فعالی نداشته است5  6.

 

وابستگی احتمالی به حمایت‌های خارجی
گرایش برخی اطرافیان و مشاوران او به نهادها و کشورهای خارجی، گاه شائبه اتکاء به عوامل بیرونی را تقویت کرده است6.

 

نبود برنامه فراگیر و شفاف
در حالی‌که بسیاری از نیروهای سیاسی برنامه‌های عملی تدوین کرده‌اند، رضا پهلوی تاکنون از ارائه یک راهبرد روشن و ملموس سیاسی مردمی بازمانده است6.

 

الزامات رهبری ملی در ایران امروز

  • مشروعیت از مردم، نه از خون و نام خانوادگی3
  • پرهیز از هرگونه تکیه بر بیگانگان برای کسب قدرت4
  • صداقت، شفافیت و پاسخگویی به مردم
  • درک ژرف از رنج مردم و مشارکت در مبارزات مدنی واقعی
  • داشتن برنامه عملی، نه شعارهای هیجانی یا نوستالژیک5

 

نتیجه‌گیری

بازگشت به ساختارهای کهنه و ناکارآمد حکومت‌داری، حتی با چهره‌ها یا شعارهای تازه، پاسخی به نیازها و آرمان‌های نسل امروز ایران نیست. جامعه‌ای که هزینه‌های سنگین گذشته را با گوشت و پوست خود لمس کرده، سزاوار آینده‌ای روشن‌تر، عادلانه‌تر و مشارکتی‌تر است. آینده‌ای که بر پایه عقل جمعی، شفافیت، عدالت اجتماعی و حضور واقعی و فعال مردم بنا شده باشد.

در این مسیر، هر فردی حق دارد در سپهر عمومی حضور یابد و ایده‌های خود را مطرح کند، از جمله رضا پهلوی. اما رهبری ملی نیازمند مشروعیتی برخاسته از تجربه‌های زیسته، تعامل مداوم با مردم، و اثبات توانایی در همدلی و کنشگری واقعی است. مردم ایران به دنبال چهره‌هایی هستند که رنج‌ها و امیدهای آنان را با تمام وجود لمس کرده‌اند، نه آنان که تنها از دور به تماشا نشسته‌اند5 . 6.

 

منابع و پاورقی‌ها

  1. آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. تهران: نشر نی،  1398 2
  2. میلانی، عباس. معمای هویدا. تهران: نشر نی، 1390 . 2
  3. کاتوزیان، محمدعلی. دولت و جامعه در ایران. تهران: نشر مرکز، 1387 . 2
  4. اسناد مربوط به کودتای 28 مرداد و تحولات دهه 30 و 50 ؛ به‌ویژه آرشیو ملی ایران و اسناد منتشرشده توسط دولت آمریکا. 2
  5. دباشی، حمید. ایران: بین سنت و تجدد. ترجمه رحمان افشاری، تهران: نشر نی، 1396. 2 3 4
  6. بیانیه‌ها و مصاحبه‌های رسمی رضا پهلوی، قابل دسترسی در: https://www.rezapahlavi.org 2 3 4

 

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. کامجوی عزیز!
    فعلا حکومت ولایت فقیه ایران پشتیبانی سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی ایران را با خود دارد. تا این نیروها از ولایت فقیه دور نشوند و یا بیطرفی خودرا اعلان ننمایند. رژیم ولایت فقیه پا برجا است. ولایت فقیه پشتیبان بسیار قوی و پرتاثیر دیگری نیز با خود دارد و آن اسلام شیعه است.
    در اینطور وقت حساس اینکه شما علیه یگانه گزینه تغیر رژیم ولایت فقیه انتقاد دارید. آگاهانه و یا نا آگاهانه برای تقویه رزیم ولایت فقیه خدمت میکنید. در حالیکه نام خدا شما از فرهنگ ایران قبل از اشغال تازیان آگاهی کافی دارید. یعنی منشور کوروش بزرگ را که دین را در تمام قلمرو امپراطوری خود آزاد فرماد داده بود و همین قسم کنیزی و غلامی را زشت میدانست و بالای قوم یهود مهربان بود و همچنان از فرهنگ زمان ساسانی ها آگاهی دارید، باز هم چیزی می نویسید که گویا در عقب فرهنگ استعماری تازی ها ایستاده اید. آیا شما فکر میکنید که دولت آخندی ایران آزاد است.؟ بدرستی دیده میتوانید که نظام ولایت فقیه دست و پای مردم ایران را با زنجیر های فرهنگی تازیان بسته است. شما متوجه هستید در این عصر ولایت فقیه یعنی چه؟ دیکتاتوری یکنفر نوکر استعمار تازی و دشمن فرهنگ ایران. در ایران عفاف و حجاب و یا گشت ارشاد ثبوت واقعی استعمار فرهنگی تازیان هزار سال قبل نمی باشد.؟ نظام ولابت فقیه یعنی نظام داعشی شیعه. داعش خلافت اسلامی تسنن را در سراسر دنیا میخواهد و ولایت فقیه اسلام شیعه را در سراسر جهان میخواهد. یعنی هردوی شان دوپشت و روی یک سکه اند.
    تغیر رژیم ایران کار آسان نیست و حالا که یکنفر میتواند حد اقل جاگزین شده میتواند شما قلم خودرا علیه آن بکار انداختید. البته شهزاده صرف بخاطر زمان گذار ضرورت است. نظام شاهی از ایران و افغانستان رخت بسته است. و برای گذار یگانه شخصیت مطلوب و عملی شهزاده رضاه شاه خواهد باشد. فعلاگ مردم ایران در داخل و خارج خیلی آگاه شده اندو لی مشکل آگاهی اینست که باهم (هرکله برخیال) متحد نمی شوند. ولی شهزاده علی رضا در شرایط موجود یگانه گزینه عملی و خوب برای دوران گذار و برچیدن نظام دکتاتوری ولایت فقیه خواهد باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا