هوش‌دار برای برخی‌نابخردان!
داستان های زنده‌‌گی من، روایات رنج نزدیک به شش نسل است که زیر سلطه‌ی جباران حاکم و سلاطین و شاهان ظالم به سر بردند. این داستان ها عبرت انگیزی برای شما دارند. به جای استهزا و اهانت، برای تاریخ تان گریه کنید و بکوشید کشور تان را دوباره و به دست خود آزاد و آباد سازید. شاید بسیاری شما جوانانی هستید که گرم و سرد روزگار را نه دیده اید. مگر پدران و بزرگ‌ترها از شما و خانه‌واده های تان در این سه صد سال رنج های بیکرانی کشیده اند. یک‌بار جهان را ببینید و کشور خود را هم. شهید جلال رزمنده یکی از قربانیان راه آزادی است که مردانه به میدان آزمون رفت و نامردانه به شهادت رسانیده شد.
تاریخ کشور ما قهرمانان ساخته‌گی و جعلی زیاد داشته که بیش‌ترین های شان از سوی حکومت های استبدادی معرفی گردیده و تاریخ نگاران دربار‌ها هم هرچی برای شان هدایت داده شده همان را نوشته اند. تنها موارد آشکارا و غیر قابل انکار قهرمانی‌های اشخاص بزرگی مانند میربچه‌خان کوه‌دامنی را، مردم زنده نگه‌داشته اند. جلال رزمنده یکی از قهرمانان شجاع و نام‌دار تاریخ تاجیکان و شمالی بزرگ است که هم عصر ما بود. جلال رزمنده به تاریخ ۱۷ حمل ۱۳۶۹ و در پی یک برنامه‌ی پیچید‌ه‌ی تروریستی هنگامی با قامت رسا شهید شد که برای استقبال از پیوستن گروه مسلح به دولت آن‌زمان عازم شهرستان پشتون زرغون استان هرات شده بود. با آن که ۳۵ سال از شهادتش می‌گذرد مگر هم‌چنان مانتد یک قهرمان و یک اسطوره‌ی شهامت در نزد مردم و همه‌ی ما قابل احترام و ستایش است.
روح شان با همه شهدای نام‌دار و بی‌نام وطن شاد و یاد شان گرامی باد. عرض تسلیت برای خانه‌‌واده‌ی قهرمان پرور شان و همه هم‌سنگران شان دارم.
