سود و زیان کوچی ها در افغانستان
در این ارزیابی فشرده, روی سود و زیان کوچی ها در افغانستان , گفتمانی خواهیم داشت که آیا کوچی ها عناصر مفید وسود آور در جامعه کثیرالاقوام افغانستان اند یا زیانبار اند؟ و آیا نقش مثبت در گفتگوها , همدیگر پذیری های بین الاقوامی و پیشرفت مدنی وشگوفایی جامعۀ افغانستان داشته اند و یا هم به شدت منفی؟
باید گفته آید که کوچی ها مردمان بدوی و سرگردانی اند که بیشتر متمایل به پایش در محلات گرمسیر اند و از سردی و خنک گریزان. گردش موسمی کوچی ها از سرزمین اصلی شان یعنی هندوستان (فعلا کشور جدا شده از بدنۀ اصلی آن هندوستان بوسیله استعمار بریتانیا , یعنی کشور فعلی شرور پاکستان) شروع شده تا به چراگاه های مرکزی افغانستان گسترش دارد و زندگی بدوی شان بیشتر متکی به چند تا شتر و خر و بز و سگ است.
به روایت پدرکلانهای بنده درکابل جان ما, سروکله کوچی ها از دوران پادشاهی امیرعبدالرحمان خان (با نام مستعار یا لقب ظالم پیش مردم کابل) در اطراف شهر کابل و آنهم در موسم تابستان پیدا میشد و کسب وکار مردان شان فروش شیر و خام پنیر و مزدورکاری در کابل بود و کار دوشیدن و مایه کردن پنیر و ارائه خدمات دیگر, بدوش خانمهای شان بود. با نزدیک شدن زمستان, همه شان بار و بستره وغژدی خود را بسته کرده دوباره از همان جایی که آمده بودند یعنی هندوستان (بعدا حکومت شرور پاکستان) به همان جا برمی گشتند.
مردم کابل جان ما در همان دوران, از روی انسان دوستی و دلسوزی و عطوفت, به کوچی های سرگردان, اجازه دادند تا درغرب بوستان سرای ( پارک یا باغ زرنگار, مهراب شاه کابل در پیش از هجوم اعراب به کابل, برای دختر نازش رودابه, که بعدا همسر زال فرزند رستم فرزند سام فرزند نریمان شد, یک باغ سبز وخرم را با درختان سربه فلک کشیده و گلهای رنگارنگ پایه گذاشت ونامش را ماند باغ زرنگار) پایشی شوند و چون این کوچی ها, نخستین افغان ها درشهر کابل بودند نام همان محله شد (ده افغانان) یعنی محله سکونت افغان های که کوچی بودند.
کوچیها یکی از گروههای قومی و اجتماعی در افغانستان اند که عمدتاً به شیوه زندگی عشایری و کوچنشینی روی دارند. آنها از قدیم به دلیل سبک زندگی متحرک و ارتباط نزدیک با مالداری و دوری از شهر نشینی, نقشی در زد و بند های اجتماعی این کشور داشته اند. آنها عمدتاً از اقوام افغان(پشتون) بوده و از قرنها پیش به کوچنشینی و مالداری مشغول بودهاند. تعدادی ازاین کوچی ها, به زندگی شهری روی آورده اند به مانند خانواده شاه جان احمدزی سابق رئیس ترانسپورت در دوران نظام پادشاهی اعلیحضرت محمدظاهرشاه, پدر اشرف غنی احمدزی رئیس جمهور درسایه در حکومت حامدکرزی و رئیس جمهور تقلبی دست نشانده سازمانهای استخباراتی حامی کوچی های سرگردان و طالبان تروریست که میگفت از زندگی کوچیگری خانواده خود چیزهای بسیاری آموخته است و همین آموزش خودرا با گرفتن 120 میلیون دولار از قطر و در پشت انداختن 280 میلیون دولار سرمایه بیت المال و تسلیمی دار و ندار افغانستان به طالبان تروریست, ثابت کرد. طالبان تروریست هم از تمجید کوچی ها دور نماندند. طالبان تروریست در دور دوم حکومت شان به صورت آشکارا اعلام کرده اند که کوچی ها در حمل ونقل مهمات نظامی وانفجاری به کلان شهرهای افغانستان برای طالبان , انتقال انتحاری ها و نقشه برداری محلات قابل انفجار, محلات زندگی و رفت و آمد مخالفان طالبان, نقش اساسی ایفا کرده اند و به همین دلیل, کوچی ها را مورد حمایت مادی قرارمی دهند و کوچی های که بالای زمین , باغ و کشتارهای باشندگان اصلی مردم به ویژه مردمان هزاره, دعوا کرده یا دعوا میکنند, حکومت تروریستی طالبان, به نفع کوچی ها فیصله صادر میکند و زمین های آبایی واجدادی هزاره ها را به کوچی ها, تسلیم میدهد وباشندگان اصلی را مجبور به ترک خانه وکاشانه و زمین وباغ وکشتزار های شان می سازد.
1 . پیشینه تاریخی
کوچیها یکی از گروههای عشایری در منطقه اند. آنها عمدتاً از اقوام افغان (پشتون) بوده و از قرنها پیش به کوچنشینی و مالداری مشغول بودهاند. نام “کوچی” به معنای کوچنشین است و بیانگر سبک زندگی آنها است که به همین نام شناخته می شوند.
2 . شیوه زندگی
کوچیها به طور عمده به مالداری و خرید و فروش اشای که عمدتا از پاکستان با خود می آورند, مشغولاند. آنها با تغییر فصلها از مناطق گرمسیر به مناطق سردسیر و بالعکس کوچ میکنند. زندگی آنان عمدتاً در غژدی (خیمه) های سنتی سپری میشود.
3 . نقش اقتصادی
مالداری منبع اصلی درآمد کوچیهاست. آنها محصولات مالداری شان را به مانند گوشت، پشم و لبنیات تولید کرده و به بازارهای محلی عرضه میکنند. علاوه بر این، کوچیها در گذشته نقش واسطههای تجاری میان مناطق مختلف افغانستان و حتی فراتر از آن را داشتند.
4 . نقش اجتماعی و فرهنگی
کوچیها فرهنگ متفاوت و منحصر به فردی دارند که شامل لباسهای سنتی و مراسم خاص شان میشود. زبان اصلی آنها افغانی (پشتو) است، اما برخی از آنها به زبانهای دیگر افغانستان نیز صحبت میکنند.
5 . چالشها و مشکلات
در دهههای اخیر، کوچیها با چالشهای متعددی روبرو بودهاند:
- نزاع بر سر زمین و چراگاهها: کاهش منابع طبیعی و تغییرات اقلیمی باعث کاهش دسترسی کوچیها به چراگاهها شده است.
- جنگ و ناامنی: جنگهای داخلی و ناامنی، مسیرهای کوچ و زندگی آنان را مختل کرده است.
- اسکان اجباری: دولتها گاهی تلاش کردهاند کوچیها را به زندگی ثابت وادار کنند، که با مقاومت برخی از آنان همراه بوده است.
- دسترسی به خدمات عمومی: کوچیها معمولاً دسترسی کمتری به آموزش، بهداشت و زیرساختهای اساسی دارند ویا هم به آن خدمات, علاقه ودلچسپی هم ندارند.
6 . اهمیت در جامعه افغانستان
کوچیها به عنوان بخشی از تنوع فرهنگی افغانستان شناخته شده و همچنان نقشی در اقتصاد روستایی ایفا میکنند. حفظ حقوق و سبک زندگی آنها برای تنوع فرهنگی و اجتماعی کشور شاید لازم باشد.
گاهی میتواند به دلیل تضاد منافع با شهرنشینان و روستاییان، پیامدهایی منفی نیز داشته باشد.
به برخی از زیانهایی که زندگی کوچیها برای شهرنشینان به همراه داشته باشد، اشاره باید کرد:
1 . نزاع بر سر منابع طبیعی
کوچیها برای تأمین علوفه مالداریهای خود به مراتع و زمینهای طبیعی نیاز دارند. این موضوع اکثرا باعث بروز تنش میان کوچیها و شهرنشینان یا روستاییانی میشود که زمینهای کشاورزی شان مورد هجوم کوچی ها قرار میگیرد .
2 . آسیب به محیطزیست
مواشی کوچیها باعث چرای بیش از حد در مراتع نزدیک شهرها یا روستاها می شود که به تخریب خاک، کاهش پوشش گیاهی و فرسایش زمین منجر میشود. این موضوع در مناطقی که منابع طبیعی محدود هستند، میتواند فشار بیشتری بر مردم اصلی آن جاها ایجاد کند.
3 . گسترش بیماریهای حیوانی و انسانی
مواشی کوچیها در صورت عدم رعایت بهداشت، ممکن است ناقل بیماریهایی باشند که به مواشی محلی و گاه حتی انسانها انتقال پیدا کنند. به دلیل نزدیکی کوچیها به شهرها یا بازارها، این بیماریها میتوانند سریعتر گسترش یابند.
4 . اختلال در حملونقل و زیرساختها
هنگام عبور کوچیها با گلههای بزرگ از مسیرهای منتهی به شهرها، ترافیک جاده ها مختل می شود. همچنین، ورود گلههای مواشی به حاشیه شهرها باعث آسیب به مزارع، باغها یا زیرساختهای محلی باشندگان اصلی می شود.
5 . تنشهای اجتماعی و فرهنگی
اختلافات فرهنگی میان کوچیها و شهرنشینان گاهی باعث بروز جنجال ها یا درگیری میشود. شهرنشینان ,کوچیها را به دلیل سبک زندگی بدوی ناقض قوانین شهری می دانند، در حالی که کوچیها خود را دارای حقوق سنتی بر این زمینها میدانند.
6 . رقابت بر سر منابع اقتصادی
در برخی موارد، ورود کوچیها به بازارهای محلی باعث ایجاد رقابت با کشاورزان یا مالداران ساکن میشود. این موضوع گاهی نارضایتی اقتصادی میان شهرنشینان یا روستاییان ایجاد میکند.
7 . فشار بر خدمات عمومی
کوچیها در هنگام حضور در حاشیه شهرها از منابع و خدمات عمومی مانند آب، بهداشت و بازارهای محلی استفاده می کنند، که این امر میتواند فشار بیشتری بر این خدمات وارد کند.
آمار دقیق نفوس کوچیها در افغانستان ممکن است به دلیل سبک زندگی متحرک و کوچنشینی آنها و همچنین چالشهای آماری، متغیر باشد. اما بر اساس تخمینهای موجود:
- حکومت حامی کوچی ها در افغانستان بخاطر استفاده ابزاری از کوچی ها به ویژه استفاده از رأی آنها در انتخابات ریاست جمهوری وشورای ملی، تعداد کوچیها را در اوایل دهه 2010 حدود دو میلیون نفر تخمین زده بود درحالی که درسالهای دهه 90 شمارش تعداد کوچی ها از هوا و زمین به شمول شمارش مواشی شان, کمتر از 60 هزار بوده است.
- از این تعداد، برخی به طور کامل کوچنشین هستند، در حالی که برخی دیگر نیمهکوچنشین بوده و بخشی از آنها سال ها است که در مناطق ثابت زندگی میکنند.
تغییرات نفوس
نفوس کوچیها در دهههای اخیر تحت تأثیر عوامل متعددی تغییر کرده است، از جمله:
- جنگ و ناامنی: جنگهای طولانیمدت 50 ساله در افغانستان, باعث شده که برخی از کوچیها مجبور به ترک شیوه زندگی سنتی خود شوند.
- خشکسالی و تغییرات اقلیمی: کمبود منابع طبیعی مانند آب و چراگاه، بر توانایی کوچیها برای ادامه زندگی کوچنشینی تأثیر منفی گذاشته است.
- اسکان اجباری یا اختیاری: دولت و سازمانهای امدادی در برخی مناطق تلاش کردهاند کوچیها را در مناطق ثابت مستقر کنند، که این امر به کاهش نفوس کوچنشینان کامل منجر شده است.
- مهاجرت به کشورهای دیگر: برخی از کوچیها به دلیل جنگ یا مشکلات معیشتی به کشورهای همسایه مانند پاکستان و ایران مهاجرت کردهاند.
وضعیت فعلی
امروزه، بسیاری از کوچیها همچنان به سبک زندگی سنتی خود ادامه میدهند، اما گروهی از آنها نیز با زندگی شهری یا روستایی سازگار شدهاند. تلاش برای ثبت دقیق نفوس کوچیها همچنان ادامه دارد، اما پیچیدگیهای زندگی آنان این امر را دشوار میکند.
پیشنهاد و راهحلها
حکومت های افغانستان, به ویژه حکومت اشرف غنی احمدزی وحکومت طالبان, بیشترین استفاده ابزاری را از کوچی ها کرده آنها را برعلیه مردمان دیگر مورد استفاده غیر انسانی قرارداده اند. بطور نمونه, اشرف غنی که خود را کوچی می دانست ومی گفت که از زندگی کوچیگری اش بسیار آموخته, به این معنی بود که تا توانست نفاق وشقاق و بدبینی را میان مردم افغانستان گسترش داد واز کوچی ها برای فشار وترور مردمان غیر افغان(پشتون) استفاده کرد. حکومت طالبان پا را ازاین بیشتر دراز کرده گفته است که کوچی ها نقش بسیار قوی در رساندن سلاح و مهمات وهمچنان انتحاری ها ومواد انفجاری به مناطق گوناگون افغانستان وبه ویژه به کلان شهرها داشته اند.
برای کاهش این زیانها و تنشها، میتوان اقدامات زیر را در نظر گرفت:
- اتخاذ تدابیر بازدارنده برای جلوگیری از ورود کوچی ها از پاکستان به خاک افغانستان برای دستیابی به اهداف پایین ویاهم:
- اگر کوچی ها می خواهند در خاک افغانستان مسکن گزین شوند, باید قبول نمایند تا تمدن پذیر شوند و درچرخ پیشرفت افغانستان سهم مساوی با دیگران داشته باشند وهم مالیه ومحصول بدهند وهمچون شهروندان عادی, زندگی مسالمت آمیز را پیشه نمایند واز جنگ ودعوای ناحق بر زمین ها و کشتزارهای دیگران دست بردارند.
- بصورت مؤقت,تعیین مناطق مشخص درجنوب وشرق کشور برای کوچیها.
- ارائه آموزشهای بهداشتی و زیستمحیطی به کوچیها.
- تقویت گفتوگو میان کوچیها، شهرنشینان و دولت برای حل اختلافات همیشگی آنها.
- اجرای سیاستهایی که حقوق همه را به شکل عادلانه در نظر بگیرد.
- توقف استفاده ابزاری از کوچی ها علیه باشندگان اصلی که در محلات مرکزی افغانستان زندگی همیشگی دارند.
- عدم مسلح سازی کوچی ها از طرف حکومات حامی کوچی ها در افغانستان.
- جلوگیری از هجوم کوچی ها به کشتزارهای باشندگان اصلی کشور در همه محلا ت به ویژه در محلات مرکزی.
- غیرمسلح سازی فوری کوچی ها.
- لغو امتیازات اعزازی به کوچی ها.
- تعهد گرفتن از کوچی ها که خود را شهروند وفادار به افغانستان بدانند ودیگر بحیث ابزار جاسوسی از طرف سازمان جاسوسی پاکستان آی اس آی بکار گرفته نشود.
- نقطه پایان گذاشتن به فرهنگ کوچیگری و جلوگیری از تردد آنها به نام کوچی به همه شهر های کشور.
به سلامت