قبلا هم اين مسله را ياد آوري كردم و تكرار مي نويسم كه يكي از دلايل پسماني مسلمانان و عقب افتادگي شان اين اســت كه كوشش نمي كنند تا به معيار جهان امروز زندگي كنند. جهان امروز ، جهان ١٤٠٠ سال قبل كه اسلام محمد ص ظهور كرد نيست. جهان امروز ، جهان آزادي هاي فردي اســت؛ جهان امروز ، جهان حقوق بشر جهاني اســت ؛ جهان امروز ، جهان ساينس و تكنالوژي اســت ، جهان امروز ، جهان حقوق مساوي مردان با بانوان است و اما مسلمانان هرگز نمي خواهند كه تغيير بياورند كه مردم مسلمان خود را در جامعه مسلمان آرام تر حس كنند و از كشور هاي شان فرار نكنند. از دين نفرت پيدا نكنند، دين خود را تغيير ندهند و مسلمان باقي مانند . اين بدين معني نيست كه ما غربي و غرب زده شويم . نخير ! اين سخن من بدين معني اســت كه ما بايد در مقابل فشار هاي بين المللي، يك الگوي بهتر از اسلام و انسانيت را جلوه دهيم نه اينكه از متون قديم ، علماي قديم و تفاسير قديم كار بگيربم. حالا در شرايط امروز ما زياد تر جنگ رواني داربم و چطور مي توانبم جوان خود را به معيار هاي انساني و حقوقي معرفي كنيم ازينكه يك حديث كه معلوم نيست راست اســت يا دروغ يك كسي كه از دين خارج مي شود او را به قتل برسانيم. از يك سو قرآن مي گويد و لقد كرمنا بني آدم يعني ما به نسل آدمي كرامت داديم و از طرف ديگر او را بدون محكمه به قتل برسانيم براي اينكه به دلخواه ما مسلمان نيست و يا بدون اينكه دليل ترك دين را بدانيم او را فورا به قتل برسانيم. با اين رويه و روحيه ما زياد تر به اسلام صدمه مي رسانيم. ما امروز نه تنها در مسايل ساينس و تكنالوژي با غرب زمين مقابله كرده نمي توانيم در مسايل اجتماعي و حقوق مدني افراد جامعه هم ما پسمان هستيم و يك دليل آن اين اســت كه ما قادر نيستيم تا قرآن و حديث را با ديد و بينش جديد كه جوابگوي نيازمندي هاي قرن بيست و يكم باشد، بيبينيم . ما امروز عضو سازمان هاي بين المللي هستيم و بايد درين سازمان ها يك الگو باشيم. امروز در هر كشور مسلمان يا زورو ديكتاتوري اســت و يا نقص حقوق بشر ! چرا؟ براي اينكه عالم امروز يا معاصر شرايط جهان معاصر را جدي نميگيرد. قرآن مجيد ، بار بار اين سخن ابن عباس را نقل قول كرده ام كه ” القرآن يفسروا الزمان ” يعني قرآن به اساس شرايط روزگار ما تفسير مي شود و اما اين كوشش را نمي كنيم . در تفسبر جديد كه برادر محترم ارشد ارشاد باز در معني اضربوهن نوشته اســت كه زن را بزنيد ! من او را در مسجد ابوبكر صديق رض در شهر هيوارد در شمال كليفورنيا ديدم و موضوع را برايش گفتم . جواب او اين بود كه نظريات مختلف است. نظريات وقتي در راستاي عدالت و كرامت انساني نباشد آن نظر باطل است . پس ما چطور مي توانبم كه مردم را با نظريات كه مخالف كرامت انساني است رهنمايي كنيم؟
محور اساسي اسلام عدالت است و قرآن مي گويد و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل يعني وقتي بين مردم حكم مي كنيد با عدل حكم كنيد. در جهان امروز ، مردم حق دارند وقتي خلاف موازين عمومي يك كار را مي كنند براي خود وكيل استخدام كنند تا از حق خود دفاع كنند . جهان امروز ، جهان فرد محور است نه ديكتاتوري. تفسير و معني يك آيه كه هزار سال قبل نوشته شده امروز به درد ما نمي خورد زيرا آن معني و آن تفسير به مقتضيات همان عصر نبود نه امروز .
ما مسلمانان بايد عدالت را براي جهانيان عملا نشان دهيم كه متاسفانه قادر نيستيم. يگانه زور ما سر زن بيچاره اســت كه او را از همه حقوق انساني به نام دين محروم كرديم.
جوامع مسلمان ديگر نمي تواند از هيچ نگاه حتي رقابت كند. اينكه دين ما بهتر اســت و پيام آخري اســت پس بايد در عمل نشان دهيم . اگر قرآن مي گويد اقرا ؛ ما زياد ترين بيسواد را داربم . اگر محمد مي گويد زنان را مانند دوره جاهليت نزنيد ما اين تفسير را قبول نداريم و مترجم مي نويسد كه زن را بزنيد . اگر محمد مي گويد كه نظافت نصف ايمان اســت شهر هاي ما از كثافت بيداد مي كند. اگر محمد مي گويد آموختن علم براي مرد و زن فرض اســت ما زن را در خانه زنداني كرديم كه نبايد تحصيل كند . علماي ما ناكام ماندند تا با قافله تمدن به پيش روند و مردم را رهنمايي كنند. ازين رو نقل قول آنها ، معني و تفسير آنها به درد جامعه جهان امروز نمي خورد و ما شديد به يك انقلاب فرهنگي نيازمند هستيم.
فريد يونس
استاد بازنشسته اي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه ، مطالعات و فلسفه اسلامي
