معروضه محمد عالم افتخار ولد محمد قاسم
تقدیم به ستره محکمه امارت اسلامی افغانستان
حضور جناب قاضی القضات امارت اسلامی افغانستان!
طی این معروضه با کمال احترام رساله درسی و معلوماتی حقوقی ـ قضایی ـ و شاید تاریخی ـ بنده با فرنام «”جهاد” علیه بیع یک آپارتمان و درس های آن» را به پیشگاه عالی تقدیم میدارم.
البته می بخشید که این جسارت را «حضوری و خصوصی» نه بلکه به «محضر عام» یعنی به طریق «جام جهان نما»ی انترنیت انجام میدهم.
دلایل آن فراوان است منجمله اینکه ترجیح مقام عالی در اعمال مجازات و مکافات «محضرعام» می باشد؛ دیگر اینکه در سن 72 ساله گی؛ زیاد حوصله و توانایی برای طی کردن زینه های بلند بالا و دیگر دشوار گذر ها نمانده است.
وانگهی شما و هر خواننده دیگر رساله؛ قسم آفتابی می نگرید که این به ظاهر مسئاله ـ و چه میدانم ـ دعوای حقوقی بین یک مدعی و یک مدعی علیه نیست. اینجا یک “جهاد” به فهم و تعریف «دوران شر وفساد» مصداق دارد که برخلاف جهاد علیه شوروی که در 14 سال ختم شد؛ این “جهاد” متجاوز از سی سال ادامه یافته و هنوز از پایانش خبری نیست.
تا جاییکه مستند ساخته توانسته ام این رساله و دست کم نیم صفحات آن همراه با دوسیه صد و چند ورقی؛ بیشتر به برکت “رزمنامه” های قطعه نمبر 1 امنیت جهادی محافظ مکرویانها به قوماندانی جنرال محمد قسیم جنگلباغ در سال 1371 و 1372 هـ ش و..، غند امنیت نظامی به قوماندانی جنرال محمد ظاهر اغبر در 2001 و2002 میلادی و.. کذا قوماندانان آتش نفس چون «جنرال پنجشیر» و قدمه های سیاسی چون دفاتر محمد یونس قانونی و مارشال محمد قسیم فهیم چاق و چله شده است.
دلیل دیگر تقدیم اثر در «محضر عام» این است که اساساً موضوع از اواخر سال 1388 هـ ش تا هم اکنون طور پیوسته و مرتب در «محضرعام» بوده طی ده ها نوشتار تازه به تازه در طول حدوداً 14 سال تسلسل و تداوم یافته است.
تنها در همان ماه های دلو و حوت سال 1388؛ قاضی القضات وقت در مورد احتجاج انترنتیتی؛ حکم تفتیش قضایی داد. در چنین تفتیشی فقط من احضار شدم ولی رویهمرفته اینسو و آنسو؛ تجسسات و تحقیقاتی شد؛ ضمن اینکه اعتراف کردند «همه جا شروفساد» مسلط است؛ با آنهم ما نتیجه و نظریه را به دفتر قاضی القضات صاحب خواهیم داد ولی نمیدانیم چه تجویز میگیرند؟؟..
همان «نمیدانیم» تا کنون «نمیدانیم!» مانده است مگر اینکه جناب عالی؛ هدایت به بازیافت آن ورقه ها و تحریریه ها عنایت فرمایید.
ناگفته نماند که در دور اول امارت اسلامی به این غایله رسیدگی شایانی شده بود و اگر عمر امارت اول کفاف میداد؛ حق و عدالت به کرسی می نشست.
اینکه من از مقوله جهاد ـ البته در قید ناخنک تردیدی استفاده میکنم بیشتر به دلیل آن است که پس از آمدن امریکایی ها و ناتو و اینکه منحرفان جهادی و غیر جهادی را بر مقدرات افغانستان تحمیل کردند؛ خشم و خشونت نظامی و غیر نظامی و دولتی و قضایی درین زمینه چندین مرتبه بالا گرفت و به همین دلیل موضوع از یک منازعه عادی به یک معرکه چندین وجهی تبدیل یافت که در نتیجه دفتر؛ دیوان شد و ورقپاره؛ کتاب!
دیگر؛ التجای توفیق حاکمان عدل دارم . گفتنی ها همه درج رساله است تعیین حق و عدالت و تثبیت جرایم و تخطی های دیگر بغات و حاکمان جور رژیم گذشته؛ در ید محاکم ذیصلاح امارت اسلامی و به ویژه جناب قاضی القضات خواهد بود!
متن کامل رساله را از اینجا دانلود فرمائید. … «جهاد» علیه بیع یک آپارتمان و درس های آن=