خبر و دیدگاه
حکم سنگسار و پیامبر
دانشمندان اسلامي در مورد حكم سنگسار ديدگاه هاي مختلف دارند. اصل موضوع اين اســت كه آيا آيه صريح در قرآن مجيد آمده اســت و يا خير. جواب منفي اســت كه در قرآن آيه سنگسار نيامده اســت و اما بعضي مفسرين آيه زنا را تفسير به سنگسار كرده اند كه اين مسله كار ما را حل نمي كند زيرا اصل مرجع اول قرآن اســت و دوم روش پيامبر. پس جواب سوال اين است كه در قرإن مجيد آيه صريح و واضح و حكم سنگسار نيست. سوال دوم مطرح مي شود كه آيا پيامبر اسلام سنگسار كرده است و به كدام اساس سنگسار كرده است . اين سوال از صدر اسلام جنجال بر انگيز است. اول بايد بدانيم كه حكم سنگسار براي زنا كار است . من با محضه و غير محصنه كار ندارم . زنا ، زناست مرد باشد يا زن باشد زيرا به اساس آيه صريح قرآن مجيد زن و مرد از نفس واحد خلق شده است . مرد و زن هر دو مي توانند زنا كنند . زنا اساسا سه نوع است .
اول اينكه چهار شاهد صادق زن و مرد را در حالت زنا بيبيند كه اين اصلا امكان آن بسياًر كم چه ناممكن است .
دوم كسي كه اعتراف به زنا كند ، مرد باشد يا زن باشد . اگر زن اعتراف كند بايد حامله و شير دهنده نباشد يعني مسوليت يك موجود بيگناه و معصوم را نداشته باشد. اگر زن اعتراف مي كند در حاليكه نه حامله است و نه شير دهنده درين صورت بايد با شخصي كه زنا كرده او هم معرفي شود زيرا عمل زنا يك جانبه نمي باشد .
سوم از عمل زنا به قاضي گزارش ميدهند كه اين موضوع توسط اهل يهود گزارش داده شده اســت .
اصل سنگسار در يهوديت بوده اســت نه اسلام . يعني موضوع سنگسار در فرهنگ يهودي بوده نه اسلام و داستان ازين قرار اســت كه به حضرت رسول كريم ص در قرآن حكم شده بود كه اگر اهل يهود براي ميانجيگري نزد او مي آيند به معيار كتاب خود شان قضاوت كند. يك زن و مرد يهودي زنا كرده بودند و چون از اهالي سرشناس و سرمايه دار بودند بزرگان يهود براي اينكه حكم رجم را در دين خود شان رواج داشت اجرا نكنند يك حيله كردند كه از پيامبر اسلام تقاضا كردند كه قضاوت كند و ميانجيگري كند . چرا يهودان نزد پيامبر آمدند براي اينكه آن مرد يهودي سرشناس را از رجم زدن نجات دهند . آنها مي دانستند كه در اسلام رجم زدن در مورد زنا نيست. اما به حضرت پيامبر وحي شده بود كه اگر براي قضاوت نزد او مي روند به معيار كتاب خود شان قضاوت كند. همان بود كه پيامبر اسلام به اساس كتاب تورات كه رجم زدن رواست حكم كرد كه سنگسار شوند . اين داستان بسيار براي ما مسلمانان آموزنده اســت به دو دليل اول اينكه پيامبر دين يهود را به رسميت شناخت كه بايد احترام شود و به اساس كتاب خود شأن معامله كرد. دوم اسلام را تحميل نكرد و سوم ثابت ساخت كه در دين اسلام سنگسار نيست. در قرآن آمده اســت كه زن گهنكار را در خانه زنداني كنيد نه اينكه سنگسار كنيد آنهم مشروط بر اينكه ثبوت شود . ناگفته نماند كه اعدام هم در اسلام نيست و تاريخ شهادت نمي دهد كه پيامبر اسلام كسي را به دار زده باشد . دار زدن از اعمال روم باستان بود كه حضرت عيسي ع را به دار زدند به فياس خود رومي ها و يهودان و عيسيويان . زمانيكه جنگ عمومي دوم تمام شد و يهودان در جستجوي افسران بلند پايه آلمان نازي بودند ؛ وقتي افسران را به محكمه بردند بعد از گرفتن اعتراف به اعمال ضد انساني ، ايشان را اعدام كردند . يعني اعدام هم از ميراث يهودان اســت نه اسلام.
سخن آخر اينكه فرض كنيم كه بعضي از روايات را درين بحث قبول كنيم كه پيامبر سنگسار كرده اســت كه به حكم اسلام نكرده مگر حكم كتاب تورات زيرا مجرم يهودي بوده نه مسلمان اما علمائ كرام گفته اند و اين گفته را بار بار نقل قول كرده ام كه اختلف الاحكام بالاختلاف زمان يعني احكام نظر به شرايط زمان و مكان فرق مي كند و ما بايد نظر به شرايط زمان قوانين جزائي را طرح كنيم نه اينكه به اساس چهارده سال قبل عمل كنيم زيرا سنت ها مقيد به زمان و مكان اســت و نمي شود در عصر حاضر تطبيق كرد . طور مثال پيامبر ص دندان خود را مسواك ميكرد و اما ما از كريم دندان و برس استفاده مي كنيم نه مسواك براي اينكه نظافت دندان سنت اســت و اما سنت مقيد به زمان و مكان اســت .
دكتر فريد يونس
استاد بازنشسته ي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه ، مطالعات و فلسفه اسلامي
كليفورنيا