در اسلام اکثریت و اقلیت نیست
يكي از مسايل مهم و حياتي كه در افغانستان مطرح أست اين أست كه تا امروز كه اين برگه را مي نويسم نفوس شماري دقيق يا آمار گيري اصولي يا احصائيه درست در افغانستان نشده أست و هر چه ما مي دانيم از استعمار به ما رسيده است و يا از كتاب CIA امريكا . در زمان سردار محمد داود خواستند كاري بكنند و اما به پايه اكمال نرسيد و قبل از آن همچنان.
افغانستان ٩٩ در صد مسلمان دارد . از نگاه جامعه شناسي اسلامي در اسلام اكثريت و اقليت وجود ندارد . در اسلام مسلمان و غير مسلمان أست نه اكثريت و اقليت. اويكه مي گويد مسلمان أست در دايره اسلام شامل أست و اويكه مسلمان نيست در دايره خلقت برادر ماست زيرا ما همه اولاد آدم هستيم و قرآن مي گويد و لقد كرمنا بني آدم . يعني به نسل بشر كرامت داديم . پس در اسلام محمد ص حتي اويكه مسلمان نيست كرامت دارد و احترام او و حق وحقوق او بر ما واجب أست و عدالت بايد تامين شود خواه مسلمان باشد خواه مسلمان نباشد. حضرت رسول كريم ص بين يك يهود و مسلمان ميانجيگري ميكرد و نتيجه اين شد كه يهود حق به جانب بود نه اينكه مسلمان را تبرئه كند.
در مجالس مي بينيم به جاي اينكه از مساوات و عدالت كار گرفته شود روي تركيب قومي در يك كشور مسلمان تاكيد مي شود و اين خلاف اساسات عدالت اسلامي أست زيرا در اسلام خداوند مردم را تنها به تقوي مي شناسد نه اكثريت قومي.
عدالت كه واژه عربي أست تعادل معني ميدهد و همينكه نماد عدالت در همه فرهنگ ها يك ترازو أست يعني كه بايد تعادل برابر و مساوي باشد. مساوات هم برابري ، تعادل ، همساني معني ميدهد . يعني مساوات و عدالت هر دو يكي أست نه اينكه معني جداگانه داشته باشد.
دين اسلام قسميكه گفتيم دين عدالت و مساوات أست يعني تعادل و برابري . در نظام هاي قومي و قبائلي كه همه ضد تعادل و مساوات أست روي اكثريت بودن خود اتكا مي كنند نه روي عدالت و مساوات و اين بدبختي أست كه عايد حال ما شده أست. حالا اگر يك قوم از نظر تعداد كمتر باشد او را هيچ شامل نمي كنند براي اينكه در اكثريت نيست . اگر در يك نظام قومي اكثريت در مجلس تاجيك باشد خواه مخواه در وقت راي دهي تاجيكان برنده مي شوند و اين خلاف عدالت و مساوات در اسلام أست زيرا آنها به راي اكثريت قوم خود مي روند. در اسلام هر فرد مسلمان حق راي را دارد نه اينكه چون او در اقليت أست كه نيست ناديده گرفته شود . اين واژه استعماري و استثماري اكثريت و اقليت از غرب زمين به ما رسيده أست نه اينكه در اسلام كه باعث بزگتربن تمدن جهاني شد مطرح شده باشد. حضرت رسول كريم ص سلمان فارس را كه عرب نبود اخي گفت يعني برادر نه اينكه چون او عرب نبود و در اقليت بود ناديده گرفته شود . در حديث متفق عليه ديگر پيشواي اسلام ميخوانيم كه هيچ عرب بر عجم و هيچ سفيد پوست بر سياه پوست و سرخپوست برتري ندارد پس ما به كدام اساس موضوع اكثريت و اقليت را در جامعه ي مسلمان مطرح مي كنيم و حقوق مسلمانان كه مانند ديگران أست پايمال مي كنيم ؟ اين خيانت به دين و خيانت به مردم مسلمان أست . خداوند واضح در قرآن مجيد مي گويد كه اقوام را براي شناخت همديگر خلق كرد و اما بهترين شما با تقوي ترين شماست نه اينكه در قوم بهتر هستيد يا در اكثريت هستيد. تكيه به قوم در جامعه ي اسلامي خيانت به دين و خيانت به مردم أست و نابخشودني.
حالا از خود سوال كنيد اگر مسلمان هستيد كه قوم شما براي شما مهم أست يا افكار واللي اسلام ؟؟؟؟ آيا ما اين حق را داريم كه ايمان و تقوي يك هزاره را به خاطر در اكثريت نيست زير سوال ببريم ؟ آيا ما اين حق را داريم كه در يك مجلس يك ازبك باشد و پانزده تاجيك و او را ناديده بگيريم؟ عدالت و مساوات ما در ايمان و تقوي ماست زن باشد يا مرد باشد و يا هر قوم كه باشد .
دكتر فريد يونس
استاد بازنشسته اي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه و فلسفه اسلامي – دانشگاه ايالتي كليفورنيا