خبر و دیدگاه
نگاهی به اعتقادات دینی البرت انشتین
از آنجا که دیده میشود گاهی در مورد اعتقادات دینی فزیکدان مشهور قرن ۲۰ آلبرت انیشتین مغلطه ها صورت گرفته، ادعا میشود که انشتین در مورد دین اسلام و قرآن شریف اظهاراتی داشته است! البته درین نوشته خود لازم نمی بینم تا از دوستان محترم نام بگیرم و باعث نا راحتی ایشان شوم.ولی خواستم با این یادداشت کوتاه موضوع را به شرح ذیل توضیح بدهم:
(البرت انشتین) هیچ گاهی در مورد قرآن کریم و دین اسلام اظهار نظری نکرده است زیرا زمینه یا بستر محیط زیست (انشتین) در آن زمان محاط به ادیان موسویت و عیسویت بوده است چونکه او متعلق در یک خانواده یهودی بود.
از جانب دیگر انشتین در جرمنی متولد و بیشترین عمر خود را در زادگاه خود و بعدآ در امریکا زیست که هردو کشور های مسیحی بودند و هستند. بنآ ضرورتی پیش نآمده که (اینشتین) در مورد قرآن شریف و اسلام ابراز نظر کند و او علاقه ئی هم به دین شناسی نداشت.
البرت انشتین بتاریخ ۱۴ مارچ ۱۸۷۹ میلادی در شهر اولم (Ulm) ایالت اوتمبرگ (Wuttemberg) آلمان در یک خانواده یهودی بدنیا آمد.
در سن “مکتب ابتدائیه” والدینش او را شامل مکتب کاتولیک محل نمودند و در ۹ سالگی شامل مکتب دیگری شد که در آنجا آموزش دینی برای یهودیان بود. با اینحال البرت انشتین به دین روی آورد و شیفته دین یهودیت گردید تا آنجا که گاهی بالای والدینش اعتراض میکرد که چرا آنها اوامر دین یهودیت را رعایت نمیکنند و گوشت خوک را استفاده میکنند.
اینگونه افکار مذهبی انشتین دیر ادامه نیافت که او با مضامین (طبعیت شناسی) و دیگر مضامین غیرمذهبی آشنا گردید.
درین راستا آثار (باروخ اسپینوزا) فیلسوف یهودی سده هفدهم هالند تآثیرات دگرگون کننده در باور های انشتین داشت.
(اسپینوزا) به خدائی اعتقاد داشت که نظم جهان و زیبائی طبعیت را خلق کرده ولی انسان گونه و شخصی نیست و در امور مخلوق دخالت ندارد!
درخور دقت اینست که باروخ اسپینوزا خالق و مخلوق را دو جنبه یک پدیده میداند.
درین نقطه میتوانم جسارت بخرچ دهم و بگویم که نظریه فیلسوف هالندی اسپیونازا ذهن مرا بسوی فلسفه (وحدت وجودی) فیلسوف قرن ۱۲-۱۳ میلادی {محی الدین محمد ابن علی ابن محمد ابن عربی} میکشاند،
که او باور دارد (در هستی جز خدا نیست و سراسر جهان پدیداری و همه پدیدهها، مظهرها و جلوهگاههای یک هستی مطلق هستند که وی آن را «حق» مینامد.)
درحالیکه در فلسفه ابن عربی ذکر نام (وحدت وجود) به چشم نمی خورد.
اما مولانای متفکر و عارف جلال الدین محمد بلخی به صفت یکی از هم اندیشه های فیلسوف ابن عربی، همواره در جستجوی ارتباط بین پدیده های جهان هستی و اتصال آنها به یکدیگر و در نهایت، پیوند کل آفرینش با مبدأ هستی بوده و هر شعاعی از انوار آفرینش را متصل به نقطهی آفریدگار هستی دانسته و این اتحاد و یگانگی را (وحدت وجود) نام مینهد.
البرت انشتین بعداز مدت ها نوشت: با آشنائی با علوم طبیعی پی بردم که بیشتر داستانهایی که در تورات هست نمی تواند درست و قابل قبول باشد!
در ۱۷ سالگی زمانیکه تابعیت آلمانی را ترک میکرد در فورمه درخواستی سویس خود در قسمت دین نوشت (نامشخص) !
انشتین در سال ۱۹۱۶ میلادی تیوری (نسبیت عام) خود را به نشر رساند که درین نظریه با تفاوت از نظریه معروف (نیوتون) که فضا و زمان را مطلق میدانست و استدلالش این بود که میگفت خداوند چنین خواسته است اما انشتین فضا و زمان را (نسبی) اعلام کرد، البته نسبی خواندن فضا و زمان با عقیده دینداران سازگار نبود. بنآ نشر این تیوری واکنش های جدی کنیسه ها و کلیسا ها را در قبال داشت.
(آکونن) کاردینال بوستون امریکا در معاوضه خود به انشتین تاخت و او را به کج روی از دین متهم کرد. اینگونه اتهامات دینداران روز بروز جدی تر میشد.
در ماه اپریل ۱۹۲۹ م (گولشتین) خاخام کنیسه منهتن ( Manhattan ) امریکا بخاطر اطمینان خود نسبت به اتهامات ضد انشتین تلگرامی به او فرستاد و پرسید: آیا شما به خدا اعتقاد دارید ؟
انشتین در جواب تلگرام نوشت: (من به خدای باروخ اسپینوزا اعتقاد دارم که در نظم و زیبائی آنچه هست خود را نشان میدهد ونه خدائیکه به سرنوشت و کارهای روزمره انسانها می پردازد).
این جواب انشتین بحث هائی را در بین دینداران برانگیخت.
عده ئی ازین جواب خوشنود بودند که گویا انشتین گفته بخدا باور دارد و عده ئی هم ازین جواب ناراض بودند و میگفتند که خدای اسپینوزآ همان “طبیعت” هست.
انشتین بعداز دریافت جایزه نوبل در سال ۱۹۲۱ م (جسته و گریخته) در مورد باور های دینی خود اما نه آنقدر سریح و بی پرده سخن میگفت! تا آنکه (لوتسن برور) ریاضی دان و فیلسوف دیگر هالندی، خواندن کتاب “دین پرستانه” (گودکیند) فیلسوف آلمانی را توصیه میکند. درین کتاب از “محسنات” یا خوبی های دین یهود نوشته شده بود بخصوص که آمده بود (دین یهود فساد ناپذیر هست و قوم یهود یک قوم برگزیده از جانب خداست).
انشتین قسمت های بسیار این کتاب را مطالعه کرد و بعد نامه ئی به (گودکیند) نوشت که این نامه بعدها بنام “نامه انشتین در مورد خدا” یا نامه خدا معروف شد.
این نامه یک و نیم صفحه ئی بخاطر جلوگیری از تحرفات تیپ نگردید اما باقلم خود انشتین به تاریخ سوم جنوری ۱۹۵۴ یعنی یکسال قبل از مرگ اش به جواب فیلسوف آلمانی (گودکیند) نوشته شده است.
درین نامه استجوابیه کتاب ارسالی (گودکیند) که به محسنات و خوبی های دین یهودیت تآکید میکند و قوم یهود را برتر از مردمان دیگر می پندارد بشدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
انشتین دو بار در مورد خدا حرف زده است.
بار اول در یک مناظره جنجالی با فزیکدان مشهور (نیلز بور) در مورد (عدم قطعیت) یعنی تصادفی بودن رخدادهای جهان بطور مزاح و کنایه گفت “خدا کمسایی بازی نمیکند” یا به عباره دیگر (خدا تاس نمی اندازد) او معتقد بود تصادف، هیچ جایی در قوانین جهان وجود ندارد. البته (نیلز بور ) که عدم قطعیت را باور داشت، در پاسخ به این جمله ی اینشتین، چنین نوشت: “لازم نیست تو به خدا بگویی چه کار کند” البته در تجربه مکرر فزیک کوانتوم نظر (بور) ثابت گردید که رخداد های جهان میتواند تصادفی باشد.
رویکرد ها:
– داکتر م. حیدری ملایاری {صفحه ویدیوئی}
– “نامه خدا” آلبرت انشتین چه بود؟ سایت خبرگزاری (ایمنا)
– برنامه زئوس نمبر …
– مصاحبه فزیکدان علی نییری در برنامه تلویزیون … فروزنده
– عقاید و زندگینامه ابن عربی (porseman.com)
– ویکی پیدیا بزبان روسی (زندگی نامه البرت انشتین)
21th September 2023
agha hemat farayaabi der in naweshte pasokh albert einstein be naame-ye agha good kind ra ne naweshte ast pas in naweshte na-pore ast. man sal haa-ye pish der 2 roz-naame pasokh albert einstein be agha good kind ra khandaem ke albert einstein pasokh dade bod : ” afsaane haa-ye torat hame afsaane haa-ye pish paa aftade wae kod-kaane and. tabar yehod ber tabar haa-ye deger hich ber-taeri ne daraed. albert einstein be pochi haa (khorafat) ,ham-cho: khoda bawer ne dasht. basayaari az sazmaan haaye socialisti wae komusisti albert einstein ra rahber ser-farazi (eftekhari) khod pazirofte bodand , az in-ro albert einstein beraaye nagah-dari jan ash az ters F.B.I andishe ash ra be gone-ye aashkar ne nawesht wae ne mi goft