خبر و دیدگاه

افغانستان در پرتگاۀ سقوط ؛ در بازی های استخباراتی چگونه بالای افغانستان، معامله صورت می گیرد؟

 

طالبان در نشست استخباراتی دوحه برای امریکا تعهد داده اند که تنها دشمنان امریکا، هدف گروه های تروریستی مستقر در افغانستان خواهد بود. دیدار های تنظیم شده میان طالبان و امریکا یی ها وهم زمینه های تفاهم میان سایر متحدان امریکا با طالبان، از اهداف این نشست پنداشته می شود. امریکا با بازی پخته شده از قبل با طالبان، ادامه میدهد. این وضعیت، کشور های منطقه را نگران ساخته است. روس ها از وضعیت به شدت نگران هستند و حلقه های اطلاعاتی روس ها، گزارش های را مبنی بر نوسان در وضعیت رکود در افغانستان به دست آورده اند. ایرانی  ها تصور می کنند که با توافق روی چند مورد سیاسی مثل حقابه، خود را از گزند تروریسم دولتی در افغانستان، بیمه کرده اند.  اما روی هم رفته، مسئله محرم و بازداشت های گسترده از مناطق غرب کابل و مخصوصا هزاره ها، وضعیت را پیچیده ساخته است. چینایی ها را با مصروف سازی روی پروژه های اقتصادی و نفتی شمال، فریفته اند. در حالیکه، چنبش اسلامی ترکستان شرقی، در شرق افغانستان، دست و پنجه تازه پیدا می کنند. طرح انتقال تروریستان برای میدان شمال، به خوبی پیش می رود. پاکستان که از ابتدا برنده بازی بود. حال اکثر اعضای تی تی پی در آستانه انتقال به شمال افغانستان هستند تا پاکستان فرصت کافی برای ادامه بازی پیدا کند. انگلیس خاطرش جمع است که منافعش را پاکستان و امریکا تامین می کنند. کشور های آسیای مرکزی به امید روسیه دلبسته اند و برای یک وضعیت فوق العاده آماده می شوند. طالبان در میدان یکه تاز هستند و مخالفان شان، متواری، سردرگم، بی حمایت سیاسی و نظامی، مصروف تهمت زنی و در یک بی برنامه گی به سر می برند. در نشست دوحه توافق شده است تا تعامل و ارسال پول به طالبان برای حفظ وضعیت موجود( آرامش قبل از طوفان) ادامه یابد. مردم هرروز سرکوب می شوند و چاره ای برای بیرون شدن از وضعیت موجود ندارند. 

در سه سطح بین المللی، منطقه ای و داخلی، سه بازی موازی پیش برده می شود. کارت طالبان، کارایی فوق العاده پیدا کرده است و امید های مردم افغانستان، برباد می رود. تروریسم دولتی طالبان، گزینه مساعدی را در اختیار منطقه و جهان قرار داده است تا بواسطه آن، معادلات بزرگ تر تنظیم شوند. طالبان سه مرحله ای از کسب، تحکیم و استقرار قدرت را از طرف امریکا، تضمین گرفته اند. کسب قدرت، برای طالبان در نتیجه یک تحول و نوسان غیر قابل انتظار در معادله بازی قدرت های بزرگ، رخ داد. تحکیم قدرت طالبانی، بواسطه شلاق استبداد، اختناق بی پیشنه و ستم تاریخی، زمینه ساز شده است. استقرار این نظام، نیازمند تعامل منطقه ای و جهانی است که طالبان به آن علاقه نشان میدهند. این گروه، تلاش دارد تا واقعیت های افغانستان را در خلال برداشت های ایدیولوژیک خود، پنهان کند. مسئله امنیت دروغین، ثبات اقتصادی قلابی و رضایت عمومی مردم را که در نتیجه فشار مضاعف این رژیم استبدادی به وجود آمده است، منحیث مفروضات اصلی تعامل و شریک شدن در روند های منطقه ای و جهانی میدانند. شاید طرفداران طالبان که پله تعصب قومی و ایدیولوژیک بر آن ها سنگینی می کند، این حرف ها را چندان دوست نداشته باشند. اما واقعیت ها است که مارا در روشنایی  درک موارد مهم زندگی قرار میدهد. ما نمی توانیم در زیر سایه تعصب، خود بزرگ بینی و عقده های تاریخی، واقعیت ها را انکار کنیم. بسیاری سئوال می کنند که چرا از رژیم طالبان ناراضی هستیم؟ آیا باز هم طرفدار برگشت مقامات فاسد جمهوری و برگشت به عصر فساد سالاری هستیم؟ ما هیچ کدام را ایده آل نمی دانیم. اعتراض ما به وضعیت روبه وخامت امروز است که بدتر از دیروز است. مطمئن باشید که در تحت رژیم طالبان، هیچ امیدی برای پیشرفت و ترقی وجود نخواهد داشت. آنچه نشان داده می شود، ظاهری سازی دماگوژیک است که تلاش می کنند در تحت شعاع آن، ملتی را فریب دهند. 

در سطح منطقه ای، روسیه، چین و ایران عاملی اساسی در قدرت گیری دوباره طالبان بودند. هردو برگشت طالبان و خروج امریکا را از اهداف راهبردی خود تصور می کردند. به همین لحاظ بر تعامل تاکتیکی با طالبان تاکید دارند و انتظار دارند، چیزی از طالبان مست در قدرت در افغانستان، نصیب شان شود. امریکا و متحدانش با وجود بیست سال حضور در افغانستان و شعار دروغین مبارزه با تروریسم، خواستار تعامل با این رژیم سرکوبگر و ترویج کننده تروریسم و افراط گرایی هستند.

مردم با تماشای وضعیت موجود در دوراهی انتخاب میان وحشت طالبانی از روی ترس یا ناچاری و یا فرار از مخمصه کنونی قرار گرفته اند. معلوم نیست که برای چند سال پروژه طالبانی، در افغانستان اجرایی خواهد شد. از کجا معلوم نسخه بدتر طالبان را از درون آن بیرون آورند. شاید فروبردن افغانستان در کام افراط گرایی، در تحت حاکمیت رژیم طالبانی، گزینه به صرفه به قدرت های بزرگ باشد و برای این منظور، طالبان را در افغانستان حاکم ساخته اند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا