خبر و دیدگاه

مرحله جدید ناقلین در افغانستان

اظهارات ذبيح الله مجاهد سخنگوي طاليان مبني بر كوچ دادن پشتون هاي سرحدي افغانستان در ولايات كشور زخم هاي صد ساله دوران نادر خان و وزير داخله او محمد گل مومند را تازه كرد و زنگ خطري أست براي يك افغانستان يك هويتي . استدلال سخنكوي طالبان اين بود كه پاكستان به خاطر حملات تروريستي با تحريك طالبان افغانستان  به موافقه رسيده است براي اينكه از پيشرفت تحريك طالبان پاكستاني جلوگيري شود بهتر أست اين مردم به نقاط دور دست يعني ولايات شمالي افغانستان انتقال داده شوند . اين مضحك ترين خبر سياسي بود كه مردم افغانستان در قبال سياست هاي پاكستاني و طالباني شنيدند .
درين موافقتنامه چند نكته اي جالب أست :
اول اعتراف به تروريست بودن پشتون  هاي طرف خط ديورند خواه به نام تروريست يا غير آن
دوم  نشان دهنده اي اين حقيقت أست كه  پاكستان  با طالبان در مورد يك هويتي ساختن افغانستان همكاري مي كند يعني مي توانيم بگوييم كه مرحله جديد ناقلين در افغانستان آغاز شده أست . اين موضوع مي تواند جنگ هاي داخلي را زياد تر تشويق كند زيرا انتقال  دولتي يك قوم در نقاط كه نه زبان را مي دانند و نه فرهنگ منطقه را و براي بود و باش ناقلين جديد بايد زمين هاي ديگران غصب شود خلاف اساسات سوسيو انتروپولوژيك افغانستان أست .
سوم طالبان  موافقه مي كند كه پشتون هاي تحريك طالبان پاكستاني را در ولايات دور دست افغانستان جا به جا كند يعني به عبارت ديگر طالبان تروريست ها را  در داخل كشور از پاكستان وارد مي كنند . درين جا از نگاه سياست خارجي و تروريزم  واردات و صادرات افغانستان در بخش تروريزيم توازن ندارد . افغانستان تروريست صادر نه مي كند و اما تروريست وارد مي كند . اي والله !
اين اعمال طالبان عقده هاي قومي را تشديد مي بخشد و مردمان غير پشتون را وادار مي سازد تا براي دفاع حقوق مساوي به مبارزات خود تحت قيادت  سپاه آزادي و جبهه مقاومت ملي دوام دهند  مخصوصا اينكه كشور هاي  مانند تاجيكستان و ايران به مقاومت بر عليه طالبان خط سبز را نشان داده اند .
بنده دو بار در كنفرانس هاي بين المللي يكي در كشور چين و ديگري در آستراليا دعوت شدم تا در باره تاثيرات مهاجرت سخن گويم و خودم از استادان بين المللي زياد آموختم . امروز اكثرا مهاجرت هاي اجباري به خاطر كار مانند مردم امريكاي لانين به ايالات متحده امريكا و يا مهاجرت هاي سياسي مانند مردم سوريه به تركيه و يا شرايط ناگوار زيست با همي در نقاط جهان به وقوع مي پيوندد اما هجرت كه يك دولت نا مشروع مردم را به خاطر يك هويتي ساختن كشور انتقال دهند و آنهم تروريست ها را.  بعد از تشكيل كشور به نام آستراليا كه انگليس ها  مردمان دزد و جاني را از قلمرو خود به سرزمين آستراليا انتقال دادند و آستراليا ساخته شد ، بسيار نو است . پاكستان ميخواهد تروريستان را به ولايات افغانستان به خاطر منافع سياسي خود و طالبان صادر كند.
در كتاب
Identity
The Demand for Dignity and The Politics of Resentment ( 2018)
اثر
Francis Fukuyama
كه يكي از پر فروش ترين كتاب هاي سال بود ميخوانيم كه سرمايه و صنعت باعث شد تا مردم اروپا از يك گوشه اي قاره به يك گوشه اي ديگر قاره كوچ كنند كه اين مسله تبعيض نژادي را در اروپا دامن زد و ناسبوناليزم مانند نازي آلمان رشد كرد
در افغانستان نه صنعت أست و نه سرمايه و اين كوچ و انتقال مردم سرحدي ، مردمان غير پشتون را متحد مي سازد و اين براي بافت زيست باهمي افغانستان مناسب  ني  كه خطرناك أست . حالًا دوران محمد گل مومند نيست كه مردم افغانستان اين جفنگ سياسي را قبول كنند .
دكتر فريد يونس
استاد بازنشسته اي بسر شناسي فرهنگي خاور ميانه و فلسفه اسلامي

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا