شعر

حال دل

 

خالی مباد یک نفـس از عشـق حال دل

عشق است انتخاب خوش و ایده آل دل

شیرین فسانـه هایی که احساس پرورند

هـرگـز جـدا مـباد ز هـوش و خیال دل

دل در محیط تنگ قفس خسته می شود

از فرش تا بـه عـرش فضای مجال دل

از چشم دل به سیرت دل گر نظر کنید

دل می شـود عاشـق حسن و جمال دل

عقـل و خـرد عجب بـه تحیّر فتاده انـد

عـشق اسـت اوج قـلۀ فهـم و کـمال دل

جانا بیا بـه محفل دل با سـرود و سـاز

تابـنــده کـن حـالـت فـرخـنــده فـال دل

عـشق دل ار زروی وفا ومحبت است

دل میدهد بلطف خوش خودوصال دل

تنها دلی که همدل مخلص گزیده است

یـارب مکـن تـا بــه ابــد انـفـصـال دل

عـشق عـمر جاوان بـه عشاق می دهد

چـرخ فـلک گـمان مبرد بـر زوال دل

جام جم و صراحی و ساغر کشیده اند

پـیـر زمـان نـدیـده بـه عـالـم همال دل

اشعار نغـز کهنه و نـو بیش خوانده ام

شیریـن تـر از چکامـۀ حافـظ مقال دل

نرمی و بردباری وعشق ومحبت است

از جملۀ صفـات گـزیـن و خـصال دل

اسرار دل که دفتر هستی پراست ازآن

در هرطرف که دیده گشایی سوال دل

احـساس بـا تمـام ظـرافـت کـنـد تلاش

با چشم عشق تاکه کند پرس و پال دل

با مرگ تن حکایت انسـان تمام نیست

گـر عـشق راستین نـبُـوَد، ارتحال دل

17/2/2023

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا