خبر و دیدگاه
بهار تان خجسته
بساط سرد و سفرهی خونبار آخرین روز های زمستان رخت سفر بربستند و راهی بیغوله های تاریخ میشوند که صد ها همچو سال ها را در کام خود بلعیده و تنها نامی از آنان باقیمانده. همایونی رسیدن لشکر سال جدید را که آخرین سپاهی زمستان سرد و پایانی روز های این سال را درهم شکسته ساخته به شما همایون باد میگویم.
بهار فصل رویش سبزی هاست و میزبان کاروان ارغوان ها و لاله هاست، یک شهر دل دارد و صد ها هزار مهمان را میزبان است، سال نوباوه، فصل درخشندهگی شکوه و شگوفه های نو، خوشخوانی از خوشبویه های باران نوین گمان ها و نمای فرح بخش نوینه های شادمانی قوسقزح یا رنگین کمانی از سخاوت بی حساب فصل موهبت های خدایند که بهار میزبان شان است. و من و تو و مادرِ میهن، همرکابان همدگریم بر پذیرفتاری مهمان و هم میزبان که بهارست و مهمانان بهار. ورود گوارای سبز بهار برای هریک شما گوارا بوَد و گام های پرشکوه شکوفه های رنگین بهارِ دلنواز، دلانگیز فروهر بلند تان باد و شگون گام های بهار و توشهی انگبینی آن برگشت صلح و آرامش و نابودی نکبت جنگ و ستیز باد. مگر ستیز برای آزادی.
هر خانه را چندین آرشی باد، هر کمانی را یک رستمی باد، هر تیری را شانهی پرتاب سهراب سمنگانییی باد، هر کورهیی را گرز دشمن شکنکاوهیی باد، هر بیشهیی را دخت سرکش و دلاوری باد تا تازیانهی رهایی و تیر خلاص از بردهگی را رها کنند و در بهار دیگر هر که زنده بود در هوای استقلال نفس میکشید، این نامهی پر از آرزو های من برای آزادی برخواند و آزادی را از سوی من هم اگر نه باشم، بر همهگان شادباد گوید و بهار آزادی را در آغوش کشد و ما را از نیایش برای بخشایش فراموش نه کناد.