اجیران سی آی ای، از مهمان خود پذیرایی می کنند
اطلاعات بدست آمده نشان میدهد که مقامات امریکایی، بخصوص مدیران ارشد سی آی ای، چندین نوبت با سران طالبان در کابل، اسلام آباد و قطر دیدار کرده و توافق های میان جانبین به میزبانی آی اس آی صورت گرفته است. موضوعات شمال، حضور نیروهای ویژه ی سی آی ای، ایجاد جبهات تروریستان در شمال افغانستان، آموزش گروهک های تروریستی برای اجنداهای آینده و ایجاد مزاحمت های امنیتی برای چین و روسیه، در محور این دیدار ها قرار داشته است.
قرار معلوم، طالبان به عنوان اجیران و مزدبگیران، مانند هوتل دارانی که مسافر خانه دارند، در خدمت مهمانان امریکایی خود بوده اند. دوره های این دیدار ها، از قبل و از زمان سفر ملایعقوب وزیردفاع طالبان به قطر، شروع شده و در ماه اکتوبر، توافقات خیلی مهمی میان امریکایی ها و طالبان صورت گرفته است. این دیدار ها نه تنها زمینه ساز توافقات و همکاریهای میان طالبان و امریکایی ها بوده است، بل زمینه را برای حضور گرم و استخباراتی امریکا نیز مساعد ساخته است.
قرار اطلاعات درزه کرده که صحت و سقم آن به درسی معلوم نیست، بتاریخ ششم ماه اکتوبر، دیدار معاون اوپراتیفی سی آی ای، کیت الیزابیت، توماس ویست نماینده امریکا برای افغانستان و عبدالحق وثیق رییس اداره استخباراتی و معاون اوپراتیفی استخبارات طالبان، بنام حفیظ مجید، در کابل، در هوتل سرینا، صورت می گیرد. قبل از آن، الیزابت کیت با ندیم انجم، رییس آی اس آی در راولپندی ملاقات می کند و زمینه دیدار با طالبان فراهم می شود. این ملاقات به تاریخ هفتم ماه اکتوبر است و هنوز امریکایی ها به کابل نیامده اند. بعدا، ملاقات میان ویلیام برنز رییس سی آی ای با جنرال قمر باجوا در ویرجینای امریکا در مقر سازمان سی آی ای، صورت می گیرد و ترتیبات ملاقات های بعدی با طالبان، چیده می شود. در این ملاقات ها روی موارد اساسی، میان جوانب پاکستانی ها و امریکایی ها و متعاقب آن، میان طالبان و امریکایی ها صورت می گیرد. توافق می شود تا زمینه های همکاری اطلاعاتی و میزبانی نیروهای ویژه سی آی ای در شمال افغانستان توسط طالبان، مساعد شود و پیش بینی ها حاکی از آن است که نیروهای بخش ویژه سی آی ای که مخفف آن،SAD است نیز در شمال افغانستان مستقر شوند و کانتینر های کانکس که امکانات و تسهیلات رهایشی دارد، توسط ملا یعقوب وزیر دفاع طالبان، در آخرین سفر وی، به شمال انتقال داده می شود. موضوعی که چند روز پیش مطرح شده، گویا اینکه طالبان، وسایل و تجهیزات نیروهای امریکایی را از فرودگاه نظامی بگرام بیرون می کشند، حقیقت دارد، اما نه به طرف جنوب بل به شمال افغانستان آن را فرستاده اند و آن هم تجهیزات حساسی را که قبلا به فرودگاه نظامی بگرام انتقال داده شده و طالبان چندی پیش آن را تحویل گرفته اند. ماموریت طالبان این بوده تا این تجهیزات را امانت در مناطقی که امریکایی در شمال اهدافی را می خواهند پیاده کنند و اجرایی بسازند، برسانند. امریکایی ها با این کار می خواهند در پروژه اطلاعاتی و مخوف را که ابزار آن تروریسم بین المللی است را زیر نقاب طالبان، انجام دهند و آنرا اجرایی سازند. جزییات و تحلیل ها از نحوه و گونه ی اهداف امریکا از این کار در افغانستان به طور خلاصه، شامل سه موضوع می شود:
اول: جابجایی بخش عملیات های ویژه سی آی ای به شمال افغانستان که بین دو تا سه هزار نفر تخمین می شود، یک تاکتیک جدید امریکایی ها در تبانی نزدیک با آی اس ای و طالبان است. این واحد ویژه ی سی آی ای، وظیفه آموزش نیروهای جنگی گروه های تروریستی خارجی را که در شمال افغانستان حضور دارند و دارای قوای منظم استند، به عهده خواهند داشت. سی آی ای، تلاش می کند تا استقرار این نیروها در شمال افغانستان از انظار عامه پنهان بماند و از همین رو تلاش می شود تا ظاهر و چهره های افراد سی آی ای طوری عیار شوند تا گمان حضور خارجی ها آن هم امریکایی ها در مورد آن جدی نباشد و جلب توجه نکند. این نیروه ها بر علاوه آموزش گروه های تروریستی در افغانستان و آن هم در شمال این کشور که نزدیکی با مرز های آسیای میانه و چین دارد، پروژه مشوره دهی و راه اندازی عملیات های خرابکارانه را در قلمرو چین و روسیه و کشور های آسیای مرکزی، مدیریت خواهند کرد؛
دوم: آرایش نیروهای تروریستی که دارای صنوف مختلف بوده و امکان می دهد تا این نیروها هرکدام با قابلیت مجزا و توانمندی ضربه وارد کردن به دشمنان امریکا در منطقه را داشته باشند. استفاده از کارت گروه های تروریستی در منطقه، تجمع فکری و انسجام فزیکی آن ها و ایجاد روابط شبکه وار از اهداف اساسی این نیروها، محسوب می شوند. سی آی ای می خواهد با حضور مستقیم در میدان، این پروژه را مدیریت و نظارت کند؛
سوم: کار روی ضربه وارد کردن به اهداف پروژه یک کمربند-یک جاده است که توسط چین روی دست گرفته شده است تا این پروژه با تهدید های جدی امنیتی مواجه شود و چین نتواند قدم های بعدی را در تسخیر بازار های اقتصادی در مسیر راه این پروژه بردارد. این کار عمدتا توسط نیروهای تروریستی ای که بنام های مختلف یاد می شوند و تحت پوشش استخباراتی امریکا و چتر حمایتی آن قرار دارند، صورت خواهد گرفت؛
چهارم: ایجاد جبهه دوم و سوم جنگ در ورای آسیای مرکزی و مرز های شمال افغانستان، مرحله بعدی کار این نیروها خواهد بود. تجمع بی سابقه نیروهای تروریستی خارجی در شمال افغانستان، از قدیم گمانه زنی های زیادی را در خصوص، آبستن تحولات مهم در این منطقه، نشان می داد. مسئله اوکراین برای امریکا، بسیار جدی است و روسیه کماکان به فشار نظامی تاکید دارد. جنگ مرحله فرسایشی بخود گرفته و بن بست بوجود آمده است. برای شکستاندن این بن بست، یک جانب باید شکست را قبول کند. قبول شکست اوکراین به نفع امریکا نیست. پس باید روسیه شکست بخورد تا امریکا برنده میدان شود. این شکست با فشار از جنوب روسیه و از حوزه افغانستان، میسر است؛
پنجم: سی آی ای تلاش میکند تا برعلاوه مزاحمت به پروژه یک کمربند- یک جاده چین، منطقه واخان را از کنترول چین بیرون کند. واخان در شمال شرقی افغانستان و متصل منطقه کاشغر است که مرز اصلی و یگانه راه عبور میان چین و افغانستان محسوب می شود و برای این کار قبلا با طالبان و پاکستان کار صورت گرفته و توافق شده است. چنانچه کاخ سفید اعلان کرد که ماه گذشته همکاری طالبان در مبارزه برضد تروریسم، پیشرفت های داشته است. طالبان که هنوز در برابر نیروهای تروریستی خارجی، اقدامی نکرده اند. تنها کاری که طالبان انجام داده اند، انتقال تروریستان از یک ولایت به ولایت دیگر افغانستان بوده است. مثلا برای فعلا به اساس فشار چین که خواستار اقدام قاطع طالبان در برابر ایغور های تروریست و جنبش اسلامی ترکستان شرقی شده است، طالبان حاجی عبدالحق ایغوری و حاجی فرقان را که از سران جنگ جویان ایغوری استند، از ولایت بدخشان و تخار به ولایت بغلان انتقال داده و هردوی آن ها فعلا در مهمانخانه ریاست امنیت ملی بغلان، حضور دارند. به همین ترتیب، سایر گروه های تروریستی که ابزار مناسبی برای این بازی باشند، تحت حمایت لوژیستکی طالبان و منابع مالی پاکستان به اشاره امریکا بخصوص سی آی ای، به میدان آورده شده و استفاده می شوند.
برای فعلا اجرایی ساختن این پروژه توسط مشاورین آی اس ای در استخبارات طالبان، صورت می گیرد. تخمین ها حاکی از حضور دو تا سه صد مشاوره پاکستانی در ادارات مهم طالبان، است که عمدتا در وزارت های مالیه، وزارت دفاع، داخله و استخبارات، حضور دارند و همه کاره حساب می شوند. این پروژه در واقع، فاز اجرایی و عملی تطبیق برنامه های است که قبلا در مورد آن هشدار داده شده بود و هدف نهایی آن، نا امن سازی و ایجاد مزاحمت های امنیتی برای چین و فدراتیف روسیه، عنوان می شد. حال دیده شود که اقدام بعدی و حضور مستقیم دو تا سه هزار افراد سی آی ای در شمال افغانستان، آن هم در تحت حاکمیت امارت اسلامی طالبان، چگونه توجیه می شود و چطور طالبان، جرات خواهند کرد تا دوباره هیاهوی، شکست امریکا و استقلال افغانستان را از آن، جشن بگیرد؟ فقط گذشت زمان و روشن شدن ابعاد این بازی مخوف استخباراتی می تواند، پاسخ مناسب به آن بدهد وبس.