مشوره ای به رهبر جبۀ مقاومت ملی
تاریخ عبرتیست برای هویت باختهها و هویت فروشها.
حوادث در فاریاب و سرپل طی روزهای گذشته نشان دادند که ملت در مسیر آزادی شجاعانه سر و جانهای شان را فدا میکنند. مهم نیست چقدر پیروزی داشتند، مهم است که حاضر به مقاومت در برابر استبداد و اشغال قومی پشتونیسم اقتدارگرا و تمامیتخواه بودند و میباشند و جانبازانه در خدمت وطن قرار دارند.
قیامهای اخیر در پنجشیر. پروان، بغلان و اندراب ها و ولایات مختلف علیه استبداد و اشغال و مانع عملکرد اشغال و توسعهی هژمونی پشتونیسم اند و انگیزههای بلند رزمندهگی در میان ملت دارند.
حالا دیگر محافظه کاری سیاسی و مصلحتهای بیلزوم رنگ باخته اند. برای رهبری جبهه و شخص مسعود پسر و رهبر جوان مقاومت پیشنهاد دارم این که:
۱- همین حالا تعریف واضح و روشن از دشمن ارایه بدهید.
۲- پسا معلوم شدن تعریف از دشمن، هرگونه انتظار را در کنار آمدن با دشمن را قدغن کنید آشتیناپذیر باشید.
۳- از برنامهها و شعارهای آرمانی باز نگهداشتن دروازههای گفت و گو با طالبان بپرهیزید و آنها را ببندید.
۴- شدت ملاقاتهای سیاسی و دپلوماتیک و اعمال فشار بر پاکستان و کشورهای حامی طالبان و پشتون اقتدارگرا را افزایش دهید تا به نتیجه برسید چون طالب صلاحیتی ندارد و چوبسوخت است نه کم و نه زیاد.
۵- اعلامیهیی پخش کنید و طی یک مدت معین برای هویتباخته و هویتفروش در صف طالبان را دعوت کنید تا به جبهات دفاع مقدس مردمی و میهنی با سنگرداران مقاومت بپیوندند و پسا ختم تاریخ هوشدارها همه را به عنوان خاینین ملی و میهنی اعلام کنید که بدون شک نتیجهی مثبتی دارد.
۶- در انجام حملات گوریلایی و گروهی حتا یک متر مربع مساحت هم فرصتها را از دست ندهید.
۷- واکنشی عمل کنید و هر گاهی در مقابل هر حرکت نظامی و سیاسی و تهاجمی و تبلیغاتی فعال باشید. این هایی را که من پیشنهاد میکنم پیچیده و پر هزینه هم نیستند.
۸- مردم را از هیچ رخدادی بیاطلاع نگذارید و هرگز بر نشست با طالب باور نه کنید حتا اگر پیروزی یک ساعت بعد را به شما اطمینان دهند.
راه همین است و راهکار هم همین.