خبر و دیدگاه

تصمیم تجاوز آمریکا قبل از۱۱سپتامبر وانگیزه تسلیمی افغانستان

در تحت تابش خورشید حقیقت ومدارک تاریخی میتوان به این باور رسید که ایالات متحده آمریکا،قبل از مهندسی جنایات یازدهم سپتامبر ۲۰۱۱ وانهدام آسمان خراش‌های نیویورک، تصمیم و هوای تجاوز واشغال افغانستان را داشت.
پایگاه معروف رسانهٔ گلوبال ریسرچ تحت عنوان”تصمیم تجاوز آمریکا،قبل از ۱۱ سپتامبر به افغانستان”در مقاله معتبر سیاسی به تاریخ ششم اگست ۲۰۲۱ ازین تصمیم فاجعه بارسران کاخ سفید پرده برداشت:[1]
درین مقاله که به قلم شین کوئین نگارش یافته است،گفته میشود که دولت بوش قبل از ۱۱ سپتامبر در حال برنامه ریزی برای حمله به افغانستان بود.درین بخش آمده است:”با ورود جورج دبلیو بوش به کاخ سفید در ۲۰ جنوری ۲۰۰۱ ، با پیروزی جنجالی در انتخابات، کابینه وی به سرعت یک برنامه سیاست خارجی خاص را طراحی کرد.این شامل شناسایی تعدادی از کشورهای مهم استراتژیک برای دستیابی به قدرت کامل، از طریق حمله نظامی در صورت نیاز،و از جمله اولین کشورهایی که برای حمله انتخاب شدند، افغانستان بود.”
انگیزه تجاوز به افغانستان
———————————
نویسنده انگیزه های اصلی آمریکا غرض حمله به افغانستان را مورد تحلیل قرار داده می نویسد:”
با توجه به کاهش ذخایر نفت و گاز طبیعی آمریکا ، اولویت اصلی رئیس جمهور بوش افزایش نفوذ ایالات متحده بر منابع غنی سوخت فسیلی ، احداث خطوط لوله ، پالایشگاه ها و دیگر زیرساخت های این چنینی بود”.
در بخشی دیگری از انگیزه های تجاوز امریکا به افغانستان نگارش یافته است:”کافی است نگاهی به موقعیت افغانستان بر روی نقشه، در جنوب مرکزی آسیا بیندازیم تا دریابیم که چرا کاخ سفید بوش اینقدر به آن کشور علاقه مند بود. افغانستان در مجاورت جمهوری های شوروی سابق در آسیای مرکزی، در نزدیکی خاورمیانه با نفت و گاز واقع شده است. در این قرن مشخص شد که افغانستان دارای میلیون ها تن منابع معدنی سودآور، از مس و طلا تا لیتیوم است .
ثروت معدنی افغانستان در واشنگتن به خوبی شناخته شده بود ،زیرا ارزیابی منابع طبیعی این کشور تا حدی توسط سازمان زمین شناسی ایالات متحده، شاخه ای علمی از دولت آمریکا انجام شد.
برخلاف آنچه بسیاری از رسانه های اصلی در دو دهه گذشته ادعا کرده اند،دولت بوش در حال برنامه ریزی برای حمله به افغانستان قبل از حمل۱۱ سپتامبر به آمریکا بود که حادثه ۱۱ سپتامبر بعداً بهانه ای برای مداخله مسلحانه مورد استفاده قرار گرفت. نیاز نایک ،وزیر خارجه سابق پاکستان ،در این باره شهادت داده است.
بر قول نویسنده ،نایک یک هفته پس از۱۱ سپتامبر به بی بی سی اطلاع داد که چگونه مقامات ارشد آمریکایی در اواسط ژوئیه ۲۰۰۱به او گفتند که واشنگتن در حال آماده سازی عملیات نظامی علیه افغانستان است . آمریکایی ها به نایک اطلاع دادند که حمله آنها به افغانستان ، حداکثر در اواسط اکتبر ۲۰۰۱ ، قبل از ورود اولین موج های برفی افغانستان آغاز خواهد شد. نیروهای مسلح آمریکا حمله خود را از پایگاه های تاجیکستان، کشور آسیای میانه، که از شمال با افغانستان همسایه است، آغاز خواهند کرد. مشاوران آمریکایی تا تابستان ۲۰۰۱در تاجیکستان حضور داشتند.
در نتیجه ، بوش قصد داشت حداقل۸ هفته قبل از جنایات۱۱ سپتامبر جنگی را در افغانستان آغاز کند و احتمالاً پیشتراز آن. اظهارات نایک توسط جنرال حمید گل، رئیس سابق ISI ، سازمان اطلاعاتی پاکستان ،تایید شد. ژنرال گل معتقد بود که برنامه های آمریکا برای مشارکت نظامی در افغانستان “قبل از ۱۱ سپتامبر” بوده است.
نویسنده برای توجیه تصامیم سران کاخ سفید،قبل از یازدهم سپتامبر مینویسد:”آمادگی و شروع یک حمله نظامی گسترده در کمتر از ۴ هفته ،به ویژه علیه کشوری در آن سوی جهان، امکان پذیر نیست. همانطور که هر فرمانده مطمئناً می پذیرد قبل از اینکه حمله شروع شود برنامه ریزی به تنهایی ماهها طول می کشد “
دربخش دیگری ازین مقاله آمده است:”پهپادهای مرکز تجارت جهانی آمریکا ، مانند RQ-1 Predator ، قبل از۱۱ سپتامبر بر فراز آسمان افغانستان معلق بودند. این هواپیماهای بدون سرنشین (پهپادها) در پروازهای شناسایی شرکت می کردند و اطلاعات دیگری را در مورد افغانستان جمع آوری می کردند تا خود را برای حمله آماده کنند.
عملیات نظامی آمریکا در افغانستان نه به “مبارزه با تروریست ها” و نه به اسارت اسامه بن لادن ، فرمانده القاعده مربوط شد. پرزیدنت بوش پنج ماه پس از آغاز حمله در ۱۳مارس ۲۰۰۲گفت: “من واقعاً نگران او (بن لادن) نیستم”. صحت این اظهارات با رونوشت کاخ سفید تأیید شد.
بن لادن در ۱۱ سپتامبر کجا بود؟
—————————————-
نویسنده مقاله موقعیت بن لادن را در ۱۱ سپتامیر مورد کنکاش قرار داده مینویسد:”بن لادن در دسامبر ۲۰۰۱ حتی در افغانستان نبود. او در عوض در مناطق قبیله ای پاکستان به سمت جنوب بود .
جنرال آمریکایی تامی فرانکس، فرمانده ناظر عملیات نظامی در افغانستان ،تنها یک ماه پس از حمله در ۸نوامبر ۲۰۰۱ اصرار کرد: “ما نگفته ایم که اسامه بن لادن هدف این تلاش است”.
رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا،جنرال ریچارد مایرز ، توضیح داد که چگونه “هدف ما هرگز بدست آوردن بن لادن نبوده است”.
در یک تحلیل دیگر نویسنده معروف آمریکایی بنام پرفیسور میشل چو سودوفسکی تحت عنوان “آیا آمریکا از سوی افغانستان مورد حمله قرار گرفته بود؟”[2] تجاوز آمریکا و همه ترفند های سیاسی انکشور را در خصوص ۱۱ سپتامبر ونقش بن لادن در ان را مورد تحلیل قرار داده می‌نگارد:”
هم رسانه ها و هم دولت ایالات متحده ،حملات ۱۱ سپتامبر را به نقش القاعده،مرتبط میدانند، در حالی که در واقع به طور کامل ومستند،القاعده از داشته های اطلاعاتی بود که توسط سیا ایجاد شد.
مبادا فراموش کنیم، اسامه بن لادن در دهه ۱۹۸۰ در جریان جنگ به اصطلاح شوروی و افغانستان توسط مشاور امنیت ملی زبیگنیو برژینسکی استخدام شده بود.
با این حال،تا به امروز هیچ مدرکی دال بر وجود القاعده در حملات ۱۱ سپتامبر وجود ندارد”
نویسنده در تداوم تحلیل خود مینویسد:”حتی اگر شخص روایت رسمی ۱۱سپتامبر را بپذیرد، هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد افغانستان به عنوان یک کشور ملی در حملات یازدهم سپتامبر یا به هر نحوی شریک آن بوده است.
بر اساس گزارش خبری CBS ، در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۱ ، اسامه بن لادن در پاکستان بود. او در بیمارستان نظامی پاکستان در راولپندی بستری شده بود.
پس از بهبودی از بیمارستان در راولپندی در ۱۱سپتامبر ، چگونه اسامه می توانست حملات ۱۱سپتامبر را هماهنگ کند؟”
به باور نویسنده قبل بر این ، شواهدی وجود داشت که نشان می داد حمله به افغانستان قبل از ۱۱ سپتامبر برنامه ریزی شده بود.
بنابرین نگارش،گزارشات منتشر شده در رسانه های بریتانیایی ، فرانسوی و هندی نشان می دهد که مقامات آمریکایی در تابستان سال ۲۰۰۱جنگ علیه افغانستان را برنامه ریزی نموده بودند”
افغانستان چرابه پاکستان تسلیم داده شد؟
——————————————–
انگار که ایالات متحده آمریکا طرح اشغال افغانستان را در سر می پرورانید،جهان در بستر یک قطبی قرار داشت و آمریکا به حیث یگانه امپراتور جهان با افکار هژمونیستی طرح تجاوز به چندین کشور جهان را مطرح ساخت.انگاه نه از برآمد پرتوان اقتصادی چین،نه از ظهور نیرومند نظامی روسیه ،نه برامد پرقدرت ایران وسطح هنر نمایی شیطنت آمیز پاکستان خبری بود، وامریکا،افغانستان را خلوتگاه امن اهداف ژئوپلیتیک وراهبردی خویش تلقی می‌نمود.
آمریکا تحت بهانه” جنگ با تروریسم”به افغانستان تجاوز کرد و نهایت شگفت انگیز است که بر روال متن مقالات فوق، کاخ سفید قبل از همه شریک استراتژیک خویش یعنی پاکستان را ازین حمله به افغانستان آگاه ساخت.این خود از آغازین اقدامات مصلحت جویانه آمریکا با پاکستان برای نابودی دولت نخست طالبان در افغانستان ومشارکت در روند بعدی حکایت مینماید.
دولت آمریکا هرگز بطرز مصممانه نه تنها اینکه طرح سرکوب طالبان وتروریسم را در راهکار سیاسی ونظامی اش تحت سایه ۱۵۰ هزارنیروی کار آزموده ارتش امریکا،ایساف وناتو پیاده ننمود بلکه مستدام با استقرار دولت های متزلزل وناتوان،طرح گسترش طالبان بویژه در شمال کشور را شامل دکترین سیاسی ونظامی خود ساخت وبامدد هلیکوپتر های ناشناس پایگاه های نظامی طالبان رابه همکاری دولت های نیابتی ،شورای امنیت ملی وستون پنجم در داخل دولت در افغانستان گسترش داد وبحران افغانستان را به نقطه غلیان معین حفظ نمود.
هرگاه آمریکا برای سرکوب طالبان جدی ومصمم می‌بود،تنها کاربرد تحریمات به گونه ایران،علیه پاکستان به مثابه حامی اصلی وپناه گاه طالبان کافی بود تا جنگ را در افغانستان متوقف سازد.برعکس در سال ۲۰۱۴،ایالات متحده وناتو از تمامی فعالیت های عملیاتی ومحاربوی زمینی علیه طالبان دست کشیده وحمایت آنها از پایگاه های ارتش افغانستان در برخی فعالیت های هوایی بطرز نمادین بازتاب می یافت وشرایط لازم توسط دستان مرموز وبرخی فرماندهان وابسته به ستون پنجم برای سرکوب وانحلال پایه های ارتش وکشتار های دسته جمعی توسط حملات تروریستی وانتحاری وقطع کمک های نظامی ولوژستیکی،پایه های ارتش افغانستان را بیش از پیش متلاشی می ساخت.
در درازنای این فرایند خونریز وفرسایشی،به ابتکار سازمان استخباراتی آی اس آی ، ملاقات بی‌سابقه میان سران استخباراتی و اطلاعاتی کشور های منطقه چون روسیه،چین،ایران وپاکستان در ماه جولای ۲۰۱۸ در اسلام آباد برگزار گردید واین اجلاس تمامی فعالیت‌های سیاسی ونظامی کشور های منطقه را علیه برنامه های آمریکا در افغانستان هماهنگ ساخته وآژیر خطر را علیه آمریکا واهداف راهبردی آن در افغانستان به صدا درآورد.
آمریکایی ها در قالب بازیهای استخباراتی پاکستان، بزودی پیام مرگبار این نشست را درک نمودند ودر یک تغییر استراتیژیک،در ماه اکتبر ۲۰۱۸ دهلیزگاه گفتمان سیاسی را تحت عنوان” مذاکرات صلح ” در دوحه قطر به منظور،بزرگنمای طالبان،تامین مشروعیت سیاسی طالبان،رهایی زندانیان سیاسی وطرح فروپاشی ،تسلیمی و واگذاری دولت افغانستان برای طالبان گشودند.
دولت آمریکا به این درک رسیده بود که باورشکستگی سیاسی وتحمل شکست در منازعه اوکراین وسوریه، امکان پیروزی در تقابل سیاسی علیه رقبای منطقوی در افغانستان موجود نیست،لذا بهتر است تا منافع راهبردی خویش را در پروژه طالبان در افغانستان تداوم بخشد.این قلم با توجه به دگرگونی های میدانی و رخداد های منطقوی ،در سال ۲۰۱۷ شکست آمریکا ورخداد های موازی که تاکنون در کشور اتفاق افتید،در مقاله تحت عنوان”ظهور اشعهٔ غروب غرب در افغانستان”یکایک پیشبینی نمود.( مقاله ضمیه است )[3]
شایان ذکر است که آی اس آی پاکستان موفق گردید تا طالبان را به حیث نیروی سهامی چند ملیتی برای سران کشور های منطقه معرفی نموده و آنها را بطور ویژه حامی منافع آمریکا وهمسایگان مانند روسیه،چین وایران در سرزمین افغانستان معرفی نماید.
سناریوی فروپاشی ارتش ونهاد های دولتی از قبل توسط دولت دکتر غنی،شورای امنیت ملی رژیم وستون پنجم در دولت از قبل طراحی شده بود.این قلم با توجه به وضع برخورد دولت نسبت به ارتش افغانستان با توجه به ساختار ارتش عراق که توسط آمریکایی ها سامان یافته بود،از تکرار فروپاشی سه لشکر بزرگ عراق در شهر موصل در نبرد با دسته های کوچک داعش هوشدار داده بودم تا مبادا این تجربه با همه تلخ‌کامی اش در نظام افغانستان تکرار گردد.
دکتر غنی به خاطر هموار سازی شاهراه فروپاشی وتسلیمی افغانستان برای پاکستان،در ماه مارچ ۲۰۲۰ فرمانی بی سابقهٔ را صادر نمود که تعین وتقرر فرماندهان پلیس ولسوالی ها را در مشورت و هماهنگی با دفتر شورای امنیت ملی مقید ساخت.این حکم با صراحت کامل دست شورای امنیت را برای گمارش افراد اجیر وفرماندهان مزدور باز نمود ونقش آنها در تسلیمی وواگذاری حدود ۲۰۰ ولسوالی در افغانستان مشخص گردید.هاکذا،فرماندهان قول اردو ها،فرقه ها ولوا های ارتش اکثرا تحت پوشش برنامه های استخباراتی، از نبرد با طالبان اجتناب نموده و به ستون ها ودستجات مادون فرمان تسلیمی قطعات را در راستای توافقات پشت پرده میان نمایندگان آمریکا،دولت نیابتی کابل وپا کستان صادر نمودند.
خبرنگار الجزیره از توافق پنهانی رئیس جمهور افغانستان، آمریکا و طالبان برای واگذاری قدرت خبر داد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از شبکه تلویزیونی الجزیره، خبرنگار الجزیره از توافق سه جانبه اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان، گروه طالبان و آمریکا برای واگذاری قدرت به این گروه خبر داد.
هرگاه این سناریوی ذلتبار وجهنمی که سیاه ترین پرده را برای جغرافیای افغانستان هموار ساخت،به اینگونه طرح نمی گردید چگونه ممکن بود که ارتش مجرب وکار آزموده افغانستان طی دوهفته تارومار شده و پایتخت افغانستان،شهرکابل پس از فرار ذلتبار رییس جمهور پوشالی افغانستان حتی بدون فیر یک گلوله تسلیم گردد وفروبپاشد؟
آقای بایدن با تمام قباحت وبیشرمی که توان سخن گفتن از برنامه های فاجعه بار وشیطانی آمریکا را در قبال مردم وسر زمین افغانستان نداشته وسعی مینماید تا از تبانی آمریکادر فروش افغانستان چشم پوشی نموده و علت فروپاشی دولت افغانستان را به عدم جنگ وشکست ارتش افغانستان مرتبط سازد‌.ارتشی که قبلاً در راستای معاملات وتبانی پنهان در سمت اهداف راهبردی شما، توسط ستون پنجم در دولت نیابتی کابل مسموم ساخته شده بود؛
با احترامات بی پایان
عارف عرفان
لندن،اگست ۲۰۲۱
منابع:
[1]20 Years Ago, Prior to 9/11: US Preparations for the Invasion of Afghanistan,6 August 2021.
[2]Was America Attacked by Afghanistan on September 11, 2001?
16 August 2021
—————————————————————————
Kan een afbeelding zijn van tekst

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا