نوزده سال پس از مسعود؛ درسهایی که از او باید آموخت
نوزدهمین سالگرد شهادت احمد شاه مسعود قهرمان ملی افغانستان گرامی باد!
گرامیداشت از نوزدهمین سالگرد شهادت قهرمان ملی افغانستان در واقع فرصتی است برای تجدید تعهد با ارزشها و آموزههای شهید احمدشاه مسعود که در این برهه حساس تاریخی بسا ارزنده به نظر میرسد. در این جا به فشردهای از درسهایی که از مسعود بزرگ باید آموخث پرداخته میشود.
۱. تصمیم و اراده: مسعود در ایام جوانی تصمیم گرفت تا جهاد و مبارزه کند. او تا پای زندگی، استوار و با اراده محکم و پیهم در این راه پُر خم و پیچ ادامه داد. یکی از رازهای موفقیت او این بود که همواره فکر و عمل خود را با واقعیتها و نیازمندیهای زمان همگام میساخت و برای بهبودی وضعیت کشورش میرزمید.
۲. حب وطن: عزت و سربلندی افغانستان در طینت او عجین و در خون او موج میزد. استقلال و عزت کشور خود را به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی به معامله نمیگرفت. حب وطن در وجود او چنین تابان بود که در واکنش به مشوره اخطارگونه هئیت آمریکائی که گفته بود گروه طالبان تمام افغانستان را خواهند گرفت و مسعود باید تسلیم شود، گفت: اگر به اندازه کلاهش جای برای ماندن در سرزمینش داشته باشد، در آن میایستد و مقاومت میکند.
۳. اهتمام به اصالت حقیقت: مسعود بزرگ کامیابی را در راستی میجست، پیروزی را در حقیقت میدید. بدون شک که پیروزی واقعی در اهتمام به حقیقت حاصل میگردد. پیروزی ماندگار از بستر حقیقت بر میخیزد. در حالیکه مجاز و فریب و تقلب شاید به طور موقت پیروزی ببار آورد، اما در دروازمدت، جز ذلت و روسیاهی تاریخی چیز دیگری به ارمغان نخواهد آورد.
۴. باز اندیشی: بازبینی و بازنگری در کُنش و واکنش او خمیر شده بود. مسعود همواره فکر و همچنین عملکرد خود را مورد باز بینی و پرسش قرار میداد. اگر برداشتها و نحوه رفتارش با عقل و تجربه و معیارهای انسانی مطابقت نمیداشت، به تغییر آنها و یافتن راه درست و مطلوب اقدام میکرد.
۵. قاطعیت: مسعود بزرک رُک و راست سخن میگفت و با قاطعیت عمل میکرد. فکر و نظری را که مطابق با منافع میهن میدانست، صریح بیان میکرد و برای تحقق آن آستین بالا میزد.
از صفات نیک بسیاری دیگر مثل کرزما، تواضع، سرعت عمل، هوش، صداقت و وفاداری همه برخوردار بود.
چیز دیگری که او را از سایر رهبران و زمامداران معاصر افغانستان متمایز میسازد، سیر صعودی رشد شخصیت او بود.
مسعود برای افغانستان یک نظام سیاسی را میخواست که بر خواسته از رای و اراده مردم باشد. او در یکی از واپسین سخنرانیهای خود گفته بود: ما در افغانستان نظامی میخواهیم که هم با خود و هم با دیگران در صلح و صفا زندگی کنیم.