ترور مولوی مفلح ؛ ترور آزادی و اسلام حقیقی است
هرآن کسانی که فریاد آزادی و رهایی سر میدهند، باییست پشتیبانی و تقدیر شوند!
چرا مولوی مفلح را ترور کردند؟ به خاطریکه مولوی مفلح درد و عزم مردم مردم را چنین فریاد می زد:
“این علمایی را که می بینید، همه به صفوف اردو خواهند رفت. و دریشی نظامی خواهند پوشید. از وجب وجب این سرزمین با سر خود دفاع خواهند کرد. دگر ملت سکوت نخواهد کرد. علمای امت سکوت نخواهد کرد. علمای این ملت سکوت نخواهد کرد. و دربرابر هر قلدر و زور گوی تاریخ، جواب زور را با زور، و شمشیر را با شمشیر و منطق را با منطق خواهد داد.”
اظهارات روانشاد را در پایان این نگارش، فقط و فقط در یک دقیقه ی اول ویدیو بشنوید*:
من پیشاپیش ترور روانشاد عزیزالله مفلح، این روحانی پاکطین، با دیانت و وطندوست، ضد اشغال و به ویژه ضد ” لشکر بلک واتر پاکستانی”یا طالبان را محکوم مینمایم. روان آن مرحومی شاد، و برای فامیل، خانواده و دوستداران ایشان صبر جمیل خواسته و تسلیت ابراز میدارم.
چرا مولوی عزیزالله مفلح را ترور کردند؟
کی ها ترور کردند؟
همه قضایا همچو خورشید درخشنده، روشن و آشکار است.
علت ترور مولوی مفلح ؛ همانا عشق به مردم مظلوم و وطنش بود. ایشان، با تمام نیات و احساس نیک، دگر جام صبرش لبریز شده بود. او شیشه ی سکوت در برابر جنایات ضد بشری را که به وسیله مهاجمین و اشغالگران طی حدود بیست سال در دایره ی علما و روحانیون حفظ شده بود، درهم شکست. شکست این شیشه، گوش های علمای بیخبر از خبر و سایر شاگردان علوم دینی را باز کرد و به اهتزاز درآورد. این بود گناه مولوی مفلح.
از ترور های زنجیره ای سران و قوماندان های مقاومت بر ضد لشکر نیابتی اردوی پاکستانی ( آی ایس آی)، تا ترور علمای دینی ی وطندوست و ضد شبکه های تروریزم طالبانی.
مولوی عزیزالله مفلح را کی و چرا ترور کرد؟
امروز نی تنها سر و صدا از غیرت افغانی خفه شده است، بل در خیلی ها عقامت افغانی شگفته و شگوفا شده است.
مولوی عزیزالله مفلح، عالم دینی ی معتدل، امام مسجد جامع شیرشاه سوری را با سه تن دگر از نماز گزاران، با جا بجا سازی بمی در منبر یعنی محرم ترین مکان مذهبی اسلام، به قتل رسانیدند.
مولوی مفلح چه گناه کرده بود؟
همان گناهی را که مولوی ایاز نیازی مرتکب شده بود. نیازی نیز از افراطیت طالبانی نفرت داشت. آن را تایید نمیکرد. فهم و دانش نیازی طالبانیزه نشده بود. بر وفق مراد پروژه ی طالبانی نبود. موجودیت نیازی در حاکمیت طالبانی که از همه به اصطلاح علمای آی ایس آی در جنب طابان بیشتر می فهمید، یک دیوار چین در برابر تحقق برنامه های بستر سازی بنیادگرایی – طالبانی تلقی می شد.
گناه مولوی عزیزالله مفلح، همان گناهی نابخشودنی و بزرگی بود که استاد برهان الدین ربانی نیز مرتکب آن گناه شده بود!!!
استاد ربانی پس از یک حمله ی انتحاری دهشتناک در مرکز شهر کابل، که طالبان مسوولیت آن را به عهده گرفتند و ده ها تن از هموطنان مان از اثر این حمله ی تروریستی ی ددمنشانه به خاک و خون کشانیده شدند؛ اظهار داشت که طالبان وحشی و تروریست اند.
فقط و فقط پس از یک هفته چنین اظهارات خشن در برابر تروریزم طالبانی(طالبان وحشی و تروریست اند.) ، استاد ربانی به وسیله ی عمال معلوم الحال استخبارات “ام آی شش” که امروز در حاکمیت اشغال همه کاره است، به قتل رسید.
پیش ازین ها، ده ها تن از سران متنفذ و نظامی به جرم دشمنی با نیروهای نیابتی پاکستان، یا همانا انگریز، با توطیه ی برنامه های ویژه ترور و محو شده اند( داوود داوود ها، عبدالرازق ها، جبار قهرمان ها…)
انگریز برای انتقام گیری از شکست خود به رهبری شاه امان الله و جنبش رهای بخش مردم کشور در سال 1919 ، در سال 2001 به بهانه ی مبارزه بر ضد تروریزم طالبانی- القاعده و بی قاعده، الان داعش مجازی، دوباره بر وجب وحب خاک کشور مان همچو شاخ های اختاپوس انتقامجو مسلط شده است. هرآن، فریادی از آزادی خواهی، رهایی از شر تروریزم طالبانی را محو و نابود میکنند. ما به چشم سر مشاهده کردیم که آن ها فریاد های عدالت خواهی در راهپیمایی های جنبش مدنی و تظاهرات روشنایی، جنبش دادخواهی تبسم، جنبش رستاخیز و تغییر را چونانیکه در امریکا برگلوی سیاه پوستان زانو زده نفس ایشان را گرفته وآنان را به نفس کشیدن نمیگذارند، در کشور مان به وسیله ی شبکه های تروریستی خویش همچو طالب و داعش، حقانی و القاعده با سازماندهی ی انتحاری، بم های انفجاری، حتی بم گذاری در بین قران عظیم الشان و حرم منبر ها و محراب ها، میکوشند همه مخالفین ضد تهاجم و استعمار را به قول نظامیان؛ از صف محاربه بیرون کنند.
بلی هموطن این روال ادامه دارد و در نهایت هدف دارند همان نیروهای ذخیره خود ساخته ی یا ملیشه های برون مرزی خود را با افکار منجمد و تاریک بنیادگرایی ی قرون وسطایی چونانی که مقام های رسمی انگریز دوازده سال پیش خود اعلام نموده اند به مسند قدرت بنشاند.
ببینید که کی ها در کشور مان جنگ را سمت و سو و ادامه میدهند.
سفیر پیشین بریتانیا در کابل آقای شرارد کوپر، دوازده سال پیش که از قدرت نمایی و زورآزمایی طالبان کسی نمیدانست؛ آگاهانه برنامه ی دیپت ستیت یا بیلدربیرگ را چنین به افشا گرفته بود.
تایمز می نویسد که آقای شرارد کوپر کولز بر اساس همین گزارشها گفته است:
بهترین دورنما، به قدرت رسیدن یک دیکتاتور قابل قبول در کابل است.
هدف این آقای از دیکتاتور، دیکتاتوری اسلامی نمای انگریزی – طالبانی است که خود خالق آن می باشند. لینک مکمل اظهارات را در پایان این نگارش ملاحظه فرمایند:**
دونالد ترامپ، روسای جمهوری کشور های اروپایی، جنرالهای پنتاگون، جنرال های ناتو هیچکدامیک صلاحیت موضعگیری و رویکرد راهکار اصلی ی مستقلانه را در روند سیاست و سرنوشت مردم و کشور مان ندارند. فقط و فقط، دیپت ستیت یا همانا کانون توطیه های جهانی در راس انگریز است که امروز برای مان و ملل جهان تعیین سرنوشت می کند. این همه سیاست مداری را در روی پرده فقط ترامپ ها، مرکل ها، مکرون ها، پوتین ها… همه با سیاست بازی های عوامفریبانه تمثیل کرده، که طی سالیان متمادی ذهنیت و افکار مردم مان و جهان را به خود معطوف ساخته و در گرو خود محصور ساخته است.
ما باید به خود آییم. دشمن و اجیرانش چون کرزی، غنی، عبدالله و ده های دیگر را که جاده صافکن اهریمن انگریز اند؛ از صف خدمتگذاران به میهن دور ساخته و آن ها را به مثابه خاینین ملی شناسایی و در انظار مردم برهنه و رسوا بداریم.
مردم مظلوم ولی سربلند افغانستان پیروز میشوند.
اگر و اگر همت کرده دشمنان را شناسایی کرده، پکپارچه شده در برابر استعمار برخیزند؛ و استوار و آهنین به پا ایستند. دشمن در کشور مان جایی نمی یابد.
وحشیان استعمارگر و نوکران زبون و ذلیل شان؛ فریاد های آزادی خواهی و عدالت را با ترور و اختناق نمی توانند خاموش سازند.
از هر قطره خون شهدا و قهرمانان آزادی و حق و عدالت؛ صد ها رزمنده رستم آسا می روید و قامت می افرازد!
*
https://www.youtube.com/watch?v=fuRiB0J-Fnc
**
https://www.nytimes.com/2008/10/04/world/asia/04afghan.html