طالبان عامل ادامه جنگ و بی باوری مردم به پروسه صلح
با وجود آن که صلح از اولویت های مردم افغانستان است این پروسه سال ها می شود که نتیجه قابل قبول برای مردم افغانستان نداشته است، بدون شک که آوردن صلح پیچیدگی های سیاسی خود را دارد ، اما این صلح چرا تحقق نمی یابد و عامل ادامه جنگ و بی باوری مردم بر پروسه صلح کی ها اند ؟
در این نوشته تلاش میشود که به سوال های مطرح شده پاسخ ارایه گردد. گرچه پاسخ به این سوال کاری است دشوار و نیازمند تحقیق بیشتر است ولی در یک تحلیل کوتاه گفته میتوانیم که مواردی وجود دارد که می تواند ثابت سازد که چرا صلح تحقق نمی یابد و عامل این بی باوری چی کسانی اند؟
در این مورد اگر حکومت را مقصر سپوتاژ نمودن این پروسه و عدم تحقق صلح نمایم واقعاً یک امر اشتباه است و آن به دلیل این که حکومات افغانستان چه در زمان حامد کرزی و چه در زمان حکومت غنی دروازه های صلح را به روی گروه طالبان باز گذاشته است و نه تنها که دروازه های مذاکرات و صلح را باز گذاشته اقدامات عملی را نیز انجام داده است. ایجاد شورای عالی صلح در سال ۲۰۰۷ از سوی حامد کرزی و ادامه تلاش های رییس جمهوری غنی در حکومت وحدت ملی که از یک طرف زمینه پیوستن گلبدین حکمتیار را به بدنه دولت رقم زد و از طرف اجماع بزرگ بین المللی را بوجود آورد تا طالبان را به میز مذاکرات بکشاند و سبب توافق صلح میان گروه طالبان و ایالات متحده امریکا گردد و اگر گروه ها ، احزاب و جریان های سیاسی را مانع تحقق صلح در کشور و عاملین بی باوری مردم بدانیم باز هم کار نادرست را انجام داده ایم به این دلیل که هیچ حزب و یا جریان وجود ندارد که تا به حال مانع تحقق صلح ویا سبوتاژ نمودن این پروسه شده باشد بلکه برعکس در نشست های بین الافغانی که در مسکو ، قطر و پاکستان که صورت گرفت احزاب و جریان ها بطور مستقیم در آن اشتراک ورزیدند و اعلامیه های مشترک با گروه طالبان به نشر رسانیدند. اما اگر گروه طالبان را گروه مخالف صلح و تداوم جنگ و عامل بی باوری مردم به این پروسه در کشور بدانیم صد ها نوع شواهد و اسناد وجود دارد که ثابت میسازد این گروه مقصر اصلی عدم تحقق صلح و عامل بزرگ بی باوری های مردم به این پروسه اند.
بطور مثال طالبان در توافق نامه صلح با ایالات متحده آمریکا تعهد سپردند که به کاهش خشونت ها روی می آورند و از انجام حملات انتحاری وغیره در شهر ها جلوگیری میکنند اما برعکس این گروه اعلامیه به نشر رسانیدند و با نیرو های امنیتی افغان اعلام تداوم جنگ دادند و جنگ خود را در ۱۴ ولایت کشور شدت بخشیدند و در کنار آن به انجام حملات انتحاری و ماین های چسپگی نیز ادامه دادند. سازمان ملل متحد ، اتحادیه اروپا و حتی اخیراً بار بار ایالات متحده آمریکا از این گروه خواسته است که به کاهش خشونت ها تن بدهند زیرا از راه نظامی نمی توانند برنده جنگ در افغانستان شوند.
اخیراً رییس جمهور غنی در بیانیه ای از این گروه یکبار دیگر خواست که به آتش بس تن بدهند و از کشتن مردم افغانستان دست بکشند. حتی علمای دینی در چند ولایت کشور صدای صلح بلند کردند و از این گروه خواستند که به آتش بس روی بیاورند ولی این گروه اندک توجه هم به این همه خواسته ها نکرده است. این گروه با تداوم جنگ و کشتن مردم افغانستان فقط نشان میدهند که به صلح باورمند نیستند و به عنوان سربازان نیابتی کشور ها و استخبارات منطقه عمل می کنند و از آنها دستور گرفته و دست به نابودی این کشور می زنند. در غیر آن اگر این گروه متعهد به صلح باشند آیا پایه های برق که به خانه های ملت مظلوم افغانستان روشنایی می آورد آنرا انفجارو منهدم می سازند؟
اگر این گروه متعهد به صلح باشند آیا به خود اجازه میدهند که در ولایت هلمند به ده ها کیلومتر سرک و در کنار آن پل و پلچک را انفجار و ویران کنند؟
اگر این گروه متعهد به صلح باشند آیا در سه ماه ۲۸۰۰ حمله را انجام میدهند و سبب مرگ ۸۰۰ تن از شهروندان کشور میشوند؟
مردم افغانستان باید بطور یقینی بدانند که مقصر اصلی تداوم جنگ و مانع صلح در کشور گروه طالبان و گروه های تروریستی دیگر وابسته به این گروه اند و همین گروه اند که بی باوری ها را در این پروسه به وجود آورده اند ، این گروه به هیچ نوع تعهد خود باورمند نیستند حتی که بعد از رهایی جنگجویان شان که عدم رهایی آنرا دلیل ادامه جنگ می دانستند باز هم به کاهش خشونت روی نیاوردند.
با وجودی که پروسه صلح به این میزان پیچیدگی های خود را دارد باز هم امید برای صلح وجود دارد ومردم نباید به این پروسه بی باور شوند و در کنار حکومت خود ایستاده شوند تا با تحقق نقشه راه صلح حکومت صلح بوجود بیآید و ما ضامن آرامش و ترقی کشور مان باشیم.