روح اهریمنی
زمیـن بـه پنجـۀ لـرزان اژدر بـیـم است
لگام گـیـتی بـه دسـتان آز دژخـیـم است
زبسکه مخفی وچالاک می پرد ویروس
توگویی جسم کووید موجهای بیسیم است
هراس و دغدغه واضطراب در همه حال
بـه صفحه صفحۀ ذهن بشر ترسیم است
جـدا جـدا شـدگان بـس زهـم می تـرسـند
جهان بخرد ترین مرز وحلقه تقسیم است
بـه هیچ چیز ز وحـشت اعتـمادی نیست
چـو روح اهـریمنی در هـمه اقالیم است
ز درس و مدرسـه آمـوزگار می تـرسـد
ز پـا فـتـاده و بگسـسته نظـم تعلـیم است
میان داکتر و بیمار و خلق فـاصله اسـت
اگـرچـه فـاصله ها از بـرای تعـقیم است
کسـان، روی عـزیـزان خـود نمی بـینـند
زدور سوگ وعزا ناله های ترحیم است
تمام حالـت و رفتارهـا دیگـرگـون گشت
زهی که دانش وفرهنگ روح تعظیم است
زروی فرش زمین تا به عرش می لرزد
زبسکه سست وسبک پایه های تحکیم است
شفا ز مسجد و دیر و کنیسه ممکن نیست
مقام دانش و تخنیک و عـقـل تکریم است
به هرطرف نگری جوش سود وسودا است
هنوز جنگ و جـدل همنوای تحریـم است
سلاح جـنـگ قـدیـم را بـه خندق انـدازیـد
که در نظام نـویـن گپ فـهم و تفهیم است
دمی که ذرّه به خشم و غضب هجوم آرد
تمـام ارتـش گیتی دو دسـتـه تسـلـیم است
نظام بهـره کــشی را کـسی نمی خـواهـد
چـرا که زخم تـن ایـن نظام بـدخیم است
ز پایه ســلـطـۀ مــالـی زور ویــران بـاد
جهان به شیوۀ نـو بعد ازیـن تنظیم است
نظـام عـدل و مسـاوات گـر شــود بـرپـا
همه خـرابی عـالم ز ریـشه ترمـیم است
دلی که رحم ومدارانمی کند سنگ است
دلی که نـرم شده مهـربان و رحیم است
جهان اگـر ز عـشق و خـرد شـود مملو
تمـدن بـشری لطـف و مهـرِ نـدیـم است
مراد عـشق و محبت مـیـوۀ وصل است
ز باغ هستی به انسان وه چه تقدیم است
اگـر ز چـنگ کـرونـا رهـا شـود گـیـتی
برای دیـدن دلـدار عـزم و تصمـیم است
7/4/2020