خبر و دیدگاه
نامه به ارگ و سپیدار
هراسناک تر از نابینایی دیدن است، با دو چشم باز که چه بر سر سرزمینمان میآید. درد ما تنها درد کرونا نیست، درد ما بی اتفاقی شما رهبران، نبود امنیت و صلح است.
از اوایل گفتگوها و نشست های صلح؛ از موضعگیری های سخت طالبان، کم نیآمدن شان در جنگ ها و حملات و تاکید بر اصول و آرمان های شان چنین دانسته می شد که آنها چند هدف عمده از جمله خروج نیروهای خارجی از افغانستان، رهایی زندانیان شان، …را دنبال می کنند. بعد از امضای توافقنامه صلح با امریکا، شروع خروج نیروهای خارجی و پیشرفت در روند رهایی زندانیان طالبان… به این گروه توقع و قوت بیشتری داده است.
حالا طالبان هدف نهایت مهم و سرنوشت سازی را که احتمالآ سرنوشت صلح بین الافغانی هم به آن وابسته است می باشد و آن تغیر نظام به امارت اسلامی است. از اظهار نظرهای مقامات و قومندان فعلی و اسبق طالبان چنین دانسته میشود که آنها بدنبال پیاده ساختن امارت اسلامی اند و به هیج وجه ساختار جمهوریت را نمی پذیرند. حتی مقامات پیشین طالبان مانند شینواری لوی سارنوال دوره طالبان که در زیر بیرق دولت زندگی میکند همیشه در صحبت هایش از طالبان به عنوان امارت اسلامی یاد می کند، این نشان میدهد که این گروه موضوع مهمی را که در گفتگوهای بین الافغانی مطرح میکنند تغیر نظام خواهد بود.
سوال اینجاست که چه چیزی طالبان را اینقدر پرتوقع ساخته است؟ به نظر من چهار عامل کلی باعث پرتوقع شدن طالبان شده است:
۱- اداره ترامپ بخاطر سود بردن از توافق صلح با طالبان در انتخابات امریکا در برابر طالبان زیاد انعطاف پذیری نشان داده است،
۲- اداره کابل بخاطر مشروع خوانده شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری از سوی امریکایی ها مجبور شده است تا بارها از خطوط سرخ اش بگذرد،
۳- بی اتفاقی اشرف غنی و عبدالله بخاطر چوکی باعث رشد و قوت قلب گرفتن طالبان و حامیان شان شده است. این بی اتفاقی زمینه ی سقوط نظام و بربادی اقتصاد را فراهم میسازد.
۴- نبود همدیگرپذیری، مخالفت های سیاسیون، وجود سیاست مدارهای ابن الوقت و چاپلوس که گاهی به یک دروازه دهان کج میکنند و گاهی به دروازه دیگر… و خود را سیاستمدار هم میگویند، بلکه دلقکان بیش نیستند.
این عوامل خود در متوقع شدن گروه طالبان نقش دارند، طالبان هم فرصت را غنیمت دیده قلاب های بزرگ شان را به دریا می اندازند.
این را شما رهبران سیاسی هریک آقای اشرف غنی و داکتر عبدالله باید بدانید که فقط اهداف دراز مدت طالبان سقوط و تغیر این نظام است. حواریون و چاپلوس ها هم باید بدانند که با دامن زدن به این همه نفاق و شقاق بخاطر چوکی و مقام شما نه تنها خود را تباه می کنید بلکه ملت را نیز به تباهی می کشانید، تاریخ و ملت شما را نخواهند بخشید. اگر این نظام در سقوط هم نباشد نفاق شما باعث سقوط نظام میشود. کسی که بخاطر منافع شخصی خود سبب سقوط نظام میشود خانه اش خراب و روی اش سیاه باد.
سیل خونآلود اشکم بیخبرگیرد ترا
خون مردم، آخر ای بیدادگر، گیرد ترا
سعیدی این روز ها هم نه نعل می زند و هم به سندان.
سعیدی صاحب!
اسلام و علیکم و رحمته الله و برکاته.
در این نوشته تان من نفهمیدم که ازین دو رهبر کدام ملامت اند تا رهبر ملامت دست بکار شود و خودرا اصلاح بسازد.
غنی میگوید من از طرف کمیسیون مستقل انتخابات برنده اعلان شدم و مطابق قانون همه باید مرا بحیث رئس جمهور بشناسند.
عبدالله میگوید در انتخابات تقلب شده و من نتیجه تقلبی را نمی پذیرم. عبدالله میگوید چون موضوع انتخابات و انتخاب رئیس جمهور بر اساس رای آزاد در خوش بختی و بدبختی افغانستان نقش تعین کننده دارد. باید انتخابات سالم و شفاف در افغانستان اساس قرار داده شود. چشم پوشی و مسامحه در امر انتخابات سالم خیانت ملی میباشد. چون تمام عمر را در جهاد سپری نموده نمیخواهد مرتکب خیانت ملی شود. بحث بالای چوکی نمیباشد. فقط بحث بر سر انتخابات سالم و بدون رشوه و تطمیع و تقلب میباشد. پنج سال قبل چنین گذشت و تسامح را مرتکب شدم و نتیجه اش را تا حال میبینم که غلط کرده بودم. پس نمیخواهم این غلطی دوباره تکرار شود.
حالا شما بطور واضح بگوئید که ازین دو رهبر کدام آن ملامت میباشد و کدام آن خودرا اصلاح نماید.