سالی که گذشت
سالی که گذشت، سال فاجعه ملی و لکه سیاه بر پیشانی رئیس جمهور غنی و دولتش بود، سالی که هر روز آن زندگی بر مردم سخت تر می شد، فقر و بیکاری بیداد می کرد، آوارگی و گرسنگی فراگیر، تبعیض و بی عدالتی ها همه جا و همه گیر شده بود. سالی که فساد دولتی و انواع بیماری های اجتماعی گسترش یافت، امنیت و آسایش از کشور فرار نموده، تجاوز به حقوق و زندگی مردم ابعاد وسیع یافته، قهر و خشونت تار و پود جامعه را به لرزه درآورد و زندگی ابعاد هولناکی بخود گرفت.
سالی که گذشت، ادامه سالهای تلخ و دردناک یک جنگ تحمیلی و اعلان ناشده ای چهل ساله و یک استراتژی ناکام، اما خونبار است که استعمار و ارتجاع سیاه با زدن نقاب ریاکارانه و سالوسانه ای “حقوق بشر” و “اسلام” به چهره های کثیف، علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان آغاز و بعد از به آتش کشیدن افغانستان و انجام نقشه های شوم بیگانگان، اکنون از مردم آخرین لقمه نان آنها را بی رحمانه می ربایند و خلق را مجبور به ذلت و خواری ساخته، زندگی را بر توده ها تنگ نموده، بر بی خانمانی و دربدری هر روز افزوده می شود و بالاخره افغانستان و مردم آزاده ای آنرا یکسره در چنگال نیروهای اهریمنی، زورگویان، دزدان و قاچاقچیان مواد مخدر قرار داده، آبرو و حیثیت آنرا را پامال و وطن را با دار و ندار و هست و بودش به شکل نهایت خطرناک به معامله گرفته اند.
هموطن! سال نو آمد، اما نگون بختا نه که اهریمن جنگ و خونریزی هنوز دامن هموطنان ما را رها نکرده است و شبح نفرت بار کشتار بی گناهان بر فراز میهن و خانه های وطنداران ما همچنان می چرخد و قربانی می گیرد. دولت دست نشانده و مزدور بجای شادی و لبخند در کشور ما، خاک مرده و آوای شوم عفریت می پاشد و تروریست می آفریند، میهن و مردم ما را غرق در مرگ و ماتم نموده، خوشی و لبخند را از لبان کودکان ما گرفته، زندگی، شادی و جشن های ما را به غم و تشویش و اضطراب تبدیل کرده است.
سالی که گذشت، سالی رسمیت دادن به یک گروه تروریستی و امضای یک توافقنامه فریبنده زیر نام صلح با چهره های زشت، وحشتناک و بد منظر بود که در چهره های ترس آور و و دهشت انگیز آنان، بجز از بیم و هراس، جنگ و ویرانی چیزی دیگری را سراغ نمی توان کرد، اینها دشمنان اصلی صلح اند. توافقنامه صلح!! تغییر شکل جنگ و ادامه آن در افغانستان است. صلح به کویر یاس و حرمان مردم تبدیل شده، حرص و ثروت اندوزی از زمامداران افغانستان غیرت و میهن پرستی و انسانیت را گرفته ، در دولتی که همه غیر مسوول و قابل احترام اند، همه حاضرند در مقابل پول به هر خواری، ذلت و حقارت تن در دهند.
کشور ما سالی را پشت سرگذاشتند که دولت با بی شرمی و بی حیایی آشکار، بدون اینکه خجالت بکشد در برابر چشمان جهانیان در یک تقلب علنی، خود را دوباره برنده انتخابات اعلان کرده و با کراهت تمام از آینده و سرنوشت وطن و مردم در زیر نواختن طبل صلح به معامله پشت پرده با طالبان، پاکستان و داعش پرداخته که نتیجه آن به جز از تداوم جنگ خونریزی و ویرانی ها در افغانستان نمی تواند چیزی دیگری باشد.
ما، با سالی خداحافظی کردیم، که سالی ترورهای سازمان یافته، سالی خودکامگی های دولت، سال تهدید اعتراضات و تظاهرات مردم، سال اوج تروریزم و تقویه تروریستان زیر نام صلح و کشتار مردم بی گناه و بی دفاع ما بود، که هزاران نفر از زن و مرد، جوان و کودک و پیر و برنا بی رحمانه به قتل رسیده و شهید شدند. در تمام سالی که گذشت تباهی و سیاهی در زندگی مردم جریان داشت، انتظار، امید ها و آرزوهای که مردم از رژیم دست نشانده داشتند، جای خود را به نفرت و تنفر عمیق داد.
سالی که گذشت،سال دردها، محرومیت ها و تصویری روشنی از”جهنم”، در کشوری بنام افغانستان بود، سالی بود که چند میلیون معتاد، چند ملیون معلول و معیوب، چند میلیون بیکار، به هزاران خانواده ای بازمانده از شهدا، چندین هزار بیمار و گرسنه از زن و مرد و کودک که زوزه می کشیدند، اما کسی نبود تا به فریاد شان برسد، احتیاج، غرور مردم را به بازی گرفته بود، چه بسا کودکان خورد سال و زنانی بیوه که اطفال نیمه عریان، لاغر و نزار خود را روی دست گرفته اند تا اگر ترحم بینندگان را بر انگیزند که خود و فرزندان خویش را از هیولای خوف انگیز گرسنگی نجات داده و لقمه نانی برای زنده ماندن بدست آرند.
آنچه که گفته شد نمیتواند فاجعه غیر قابل تصور موجود را بازگو نماید، زیرا در بخشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی حقایق و فاکت ها بیشمار و آنقدر وحشتناک و تکاندهنده است که در این تذکار نمی گنجد و ضرورت به نوشتن کتاب ها دارد.
هم میهن! امروز وقت آن است که همگی با احساس مسئولیت نسبت به حال و آینده میهن ما متحد شویم و در قامت بلند مردمی صلح خواه و آزادی دوست برای استقرار یک دولت واقعا مردمی و انسانی نبرد نماییم، بیشتر از این تماشاگر نباشیم ،ناله و زاری را کنار بگذاریم و نگذاریم که هرچه بخواهند با ما بنمایند. از یک دست صدا نمی آید، اما میلیون ها دست که یکجا شود معجزه می آفریند، افغانستان به معجزه ضرورت دارد. در یک اتحاد بزرگ و سراسری با سرود ترقی و عدالتخواهی بپا خیزید، زمان با شماست، چرا که تاریخ به پیش در حرکت است، زمان عرضه تقدیر نیست، دست بالای دست نگذارید، زمان میدان مبارزه است، زمان نیرویش را به کسی می دهد که از آن بهره می جوید، زمان شما ئید، زمان رزم و پیکار شماست، زمان نبرد شماست تا در یک پیکار نهایی با جغد و جهل و جل وارد صحنه نهایی و سرنوشت ساز شوید، تنها اتحاد توده های مردم، شرط بنیادی و اصلی نجات میهن ما از این رژیم ضد ملی و ضد مردمی، فساد پیشه، بی عاطفه، دسیسه ساز و معامله گر است.