نالَه سوزناک
ناله را هر چند می خواهم که پنهان برکشم
سینه میگوید که من تنگ آمدم فریاد کن
در حدود اضافه تر از چهار ماه شهر کابل شاهد اعمال انتحاری نبود بعضی ها فکر میکردند مذاکرات در قطر ادامه دارد شاید انتحار یا انفجاری صورت نگیرد اما متاسفانه صبح امروز یکبار دیگر جنایتکاران حرفوی یکبار دیگر جنایت گذشته خویش را تکرار کردند تعدادی از هموطنان شریف ما را شهید و زخمی ساختند مانند تعداد زیادی از هموطنانم من نیز از این حادثه خونین سخت غمگین و دلتنگم.
پروردگارا تو خود از همه بهتر میدانی که من جز آرامی خوشبختی و سعادت مردم مسلمان افغانستان دیگر آرزوی ندارم، هیچ وقت عضویت کدام تنظیم جهادی را نداشته ام و هیچ وقت بر تعصبات قومی و زبانی باورمند نبودم و نیستم از تهمت بستن ها نیز هراسی ندارم زمانیکه روی نابسامانی ها بی عدالتی ها کشتن ها و بستن ها زبان انتقاد باز میکنم تعداد از مزدوران زور و زر به من اتهام می بندند و میگویند تو وابسته این و آنی چرا انتقاد میکنی چرا از دست آورد های همه شمول حکومت وحدت ملی حرفی به زبان نمی آوری چه بگویم خداوندا این مزدوران را هدایت کن.
دوستان گرامی شما قضاوت کنید بعد از سقوط حکومت نام نهاد طالبان تقریباً دو دهه است که بی کفایتی ها و ادامه جنگ سر زمین ما را به پایگاه جنگی آن هم در کنترل گروه ها ی تروریستی و مافیایی مبدل ساخته است، در حدود 80 فیصد مصارف پولی در راه پیشبرد و مقاصد نظامی به مصرف میرسد با آن هم همسایه های شریر دست از مداخله و شرارت پیشگی و همکاری مزدوران داخلی خود بر نداشته جنگ و ویرانی هر روز از ما قربانی میگیرد.
مردم مظلوم ما گروگان سیاستمداران نا عاقبت اندیش و مداخله گران دور و نزدیک اند از گروه های تروریستی گله ای نیست چون مزدور اند بخاطر ادامه جنگ نیابتی اما در مورد مسئولین و حاکمیت موجود شما قضاوت کنید بطور مثال از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چهار و نیم ماه میگذرد، از مجموع نفوس افغانستان گفته میشود که یک میلیون و 800 هزار نفر اشتراک کرده اند با همچو اشتراک کم رنگ تا هنوز نتیجه انتخابات ریاست جمهور معلوم نیست، مسئولین بلند پایه دولت افغانستان و کمیسیون های انتخاباتی هر روز مردم با شرف ما را با اعلامیه ها ابلاغیهها و کنفرانس های مطبوعاتی مصروف ساختهاند چه بگویم به لحاظ خدا از بی اعتمادی ملی بیثباتی سیاسی کارد به استخوان مردم ما رسیده، اقتصاد، امنیت و آسایش همه هست و بود مردم ما توسط تیمهای سیاسی مافیایی و کمیسیونهای انتخاباتی به گروگان گرفته شده است در حال حاضر نظام اداری و سیاسی کشور بینظمترین روزهای خود را سپری میکند. شما به حکم وجدان قضاوت نمایید از جمله اضافه تر 23 وزارت خانه 16 این وزارت خانه ها سال ها است توسط سرپرستان اداره می شود شاید 6 الی 7 وزارت سرپرست نباشد.
از سوی دیگر متاسفانه پارلمان افغانستان با در نظرداشت وضعیت پیش آمده سیاسی، اقتصادی و امنیتی حاکم در کشور به یکی از ضعیفترین پارلمان طی چند دهه اخیر بدل شده است حالا الحمد الله پارلمان به رخصتی زمستانی رفته است اگر رخصت هم نمی بود کاری از دستشان بر نمی آمد.
از طرف دیگر به شیوه های مختلف و انحصار گرایانه تلاش بخاطر تحفظ قدرت ادامه دارد دو حریف سیاسی هر یک آقای اشرف غنی رئیس جمهور و آقای عبدالله عبدالله رئیس اجرائیه از چندی بدینسو برای ادامه و حفظ قدرت علیه یک دیگر سنگر گرفته اند. همچنان آقای حکمتیار و یک تعداد از کاندیدان دیگر بشمول یک عده ای از سیاسیون نیز در کمین لقمه ی چربی نشسته اند و بالاخره متاسفم که در حال حاضر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری به یک گند تبدیل شده است در هر گوشه ای از دنیا مردم نتایج این انتخابات را به دیده شک می نگرند و مورد تمسخر و طنز قرار میدهند اما در داخل افغانستان هیچ کس نیست مردانه وار بگوید چرا تا چه وقت برای چه به خاطر کی مردم ما کشته می شود مسئولیت این همه بدبختی ها بدوش کیست کی باید جوابگو باشد مردم، خارجی ها یا مسئولین بلند پایه دولتی یا هیچ کس.
جمعی به تلاش تاج سلطانی خویش
جمعی به خیال گنج پنهانی خویش
این ملت بیچاره در این جنگ و ستیز
پیشی کی بنالد از پریشانی خویش