و حالا در متن یک فاجعه
اگر عقل و هوش ما درست کار کند، اگر شعور و منطق ما توان تحلیل و سنجش وضعیت فردی و جمعی که دچارش شده ایم را داشته باشد و اگر حافظهای تاریخی کوتاه مدت و دارز مدت ما به فراموشی نهرفته باشد، مثل آفتاب روشن است که در پنج سال گذشته، مسیر را چگونه رو به سراشیبی و سقوط آمده ایم.
مثل آفتاب روشن است که اشرف غنی و حامدکرزی با دار و دستهشان در 2014 چگونه و با چه رذالت به رای و اراده سیاسی مردم پشت با زدند. چگونه قانون اساسی را نقض کردند و چگونه با کودتای تقلب قدرت را غضب کردند.
مثل آفتاب روشن است که چگونه جنگ از جنوب به شمال منتقل شد. پرونده واگذاری دند غوری را که به یاد داریم؟ پرونده سقوط قندز و جنایتهای که در آن شب و روزها رقم خورد را که به یاد داریم؟ سقوط فاجعهبار غزنی، سقوط فاجعهبار میرزا اولنگ. فرو رفتن فاریاب به کام جنگ را چه؟
مثل آفتاب روشن است که بر قول اردوی 209شاهین چگونه شبخون زده شد. پرونده حمله به رجال برجسته و پرونده حمله به شفاخانه 400بستر چه بود و سرنخ اش به کجاها میرسید.
مثل آفتاب روشن است که سند همکاریهای استخباراتی با چه افتضاح با آیاسآی پاکستان امضا شد. مثل آفتاب روشن است که پروژهای شوم داعش به دنبال امضا شدن این سند، اچین ننگرهار را چگونه به جغرافیایی وحشت بدل کرد.
مثل آفتاب روشن است که حکومتداری و حاکمیت قانون چگونه قربانی امیال شوم و بازیهای تمامیتخواهانهی اشرف غنی شد. تفکیک قوا چگونه دور زده شد. به دنبال نقض مشروعیت در 2014، یک سال بعدش مشروعیت پارلمان چگونه نقض شد. مثل آفتاب روشن است که بر انتخابات پارلمانی 2018 چه رذالت و جفا به اجرا گذاشته شد.
مثل آفتاب روشن است آزادیهای مدنی_سیاسی چگونه محدود و سرکوب شد. مثل آفتاب روشن است که نهادهای امنیتی چگونه بدل به ابزار بازی های کثیف سیاسی شدند. پرونده سرکوب جنبش روشنایی، پرونده سرکوب رستاخیز تغییر، پرونده قیصاری، پرونده علی پور را که به یاد داریم؟
مثل آفتاب روشن است که چطور و چگونه طالب از یک موترسیکل کهنه به هاموی رسید.
مثل آفتاب روشن است که نهادهای عدلی قضایی چگونه به ابزار سیاست حذف و سرکوب مخالفین غنی بدل شد. پرونده عبدالرزاق وحیدی که نباید یاد ما رفته باشد!
راستی مخکش کی بود؟ جفای سهمیه بندی شدن کانکور چگونه و با چه اهداف شوم اعمال شد؟
تاکید میکنم اگر عقل و هوش ما درست کار کند. اگر شعور و منطق ما توان تحلیل، سنجش وضعیت فردی و جمعی که دچارش شده ایم را داشته باشد. اگر حافظهای تاریخی کوتاه مدت و دارز مدت ما به فراموشی نهرفته باشد، مثل آفتاب روشن است که در پنج سال گذشته، مسیر را چگونه رو به سراشیبی و سقوط آمده ایم.
و حالا در متن یک فاجعه، در یک شب اندوهگین و ماتم زده اگر قرار باشد کمی به این وضعیت فکر کنیم، آیا موجود شرور چون اشرف غنی، میتواند در وجدان جمعی انسانهای این در بدر شدهای بنام سرزمین قابل دفاع و قابل بخشش باشد؟