تقـابل غنـی و مـردمسـالاری
از آغاز کار روشن بود که غنی در صدد تسخیر قوۀ مقننه و ایجاد یک رژیم «یکدست» است. او که با سازماندهی و اعمال تقلب توانست مردم را دور زده و به ارگ وارد شود؛ به آهستهگی به آنجایی که میخواست رسید. غنی میخواست مردم را به طور کامل از صحنه بیرون کند و برای رسیدن به این منظور، مجلس نمایندهگان باید اشغال میشد؛ زیرا احتمال اینکه عدۀ معدود از این آدرس در آینده بر سر راه برنامههای غیرملی او سد ایجاد کنند، کماکان وجود داشت.
انصافاً غنی بسیار به خوبی توانست اهداف خویش را عملی سازد. انتخابات مجلس نمایندهگان را به یک منازعۀ سیاسی مبدل کرد و حاشیهها را چنان پُررنگ ساخت که اصل در سایه قرار گرفت و با وجود اینکه کمیشنران هر دو کمیسیون انتخابات به اتهام کارشکنی و اعمال تقلب برکنار و ممنوعالخروج شده اند، نتیجۀ کار آنها پذیرفته شد. در این مرحله نیز غنی توانست با برکنار ساختن کمیشنران هر دو کمیسیون انتخابات، از یکسو از اتهام نقش داشتن در مهندسی انتخابات شانه خالی کرده و ادای بیطرفی در آرد؛ از سوی دیگر، خشم عامه را مهار کند. تا اینجای کار، غنی و اطرافیان او به خوبی توانستند به واسطۀ خود مردم، گور مردمسالاری نیمهجان را بکنند و اولین گامها برای تسخیر مجلس نمایندهگان را بردارند.
غنی توانست با برگزاری یک نمایش مسخره پُرهزینه به نام انتخابات مجلس، برای رژیم فاقد مشروعیت قومی، کسب مشروعیت کند و مردم را به نام ثبتنام و اخذ کارت رأیدهی و رأیدهی در خط اهداف خودسر بدواند، در حالی که هم مردم و هم آنهایی که نامزد وکالت مجلس بودند، میدانستند که غنی انتخابات شفاف برگزار نخواهد کرد و صحنۀ رقابت را برای نامزدان مخالف رژیم تنگ خواهد ساخت؛ بازهم خواسته یا نا خواسته در خط اهداف غنی راه رفتند و او را به هدف رساندند.
اما انسان موجود خطاکار و فراموشکار است و غنی با نامزد ساختن کمال ناصر اصولی برای ریاست مجلس و اعلان حمایت از او، اشتباه بزرگی مرتکب شد و کاری کرد که نمایندهگان متفرق اقوام غیرافغان، در عین تفرقه و ناهماهنگی برای جلوگیری از افتادن کرسی ریاست مجلس به دست اصولی و استیلای کامل ارگ بر مجلس، پیشگیری کنند. هرچند برنده شدن آقای میررحمان رحمانی هم نتیجۀ واکنش مردم در برابر اقدام غنی و تفکر برتریجویانۀ حاکم بر فضای ارگ و داد و گرفتهای مالی است، اما پیامد این واکنش، بر هم خوردن محاسبه و نقشۀ غنی برای تصرف مجلس و بیرون راندن کامل مردم از صحنه و نقطۀ پایان گذاشتن به سیر سنگپشتوار جامعه به سوی مردمسالاری بود.
پیداست که جناح تمامیتخواه، انحصارطلب و ضد مردمسالاری و شایستهسالاری که در هفده سال گذشته بهترین فرصت تاریخی را برای عملی ساختن برنامههای غیرملی برباد دادند، اینک با تمام توان در برابر نتیجۀ انتخابات داخلی مجلس خواهند ایستاد و سعی خواهند کرد تا نگذارند میررحمان رحمانی به کرسی ریاست مجلس تکیه زند و البته دامنۀ بحران بزرگ شوندۀ داخل مجلس به بیرون و به میان مردم که بخشی از آنها رأیدهندهگان و موکلین رحمانی و وکلایی که به او رأی داده اند، استند، سرایت خواهد کرد و فضا در شهر کابل و احتمالاً ولایات متشنج و بحرانیتر خواهد شد.
اصولی که قربانی دیدگاههای ضدانسانی و عقبماندۀ خویش شد؛ ورود اسماعیل یون به صحنۀ حمایت از او و سعی نامبرده برای بسیج هرچه بیشتر جناح افراطی پشتونیستهایی که به کمک رژیم به مجلس راه یافته اند، نتیجۀ برعکس داد و به بسیج جناح مخالف اصولی و تفکر ضدمردمی و ضدملی انجامید.
اکنون هم توقع اینکه ارگ و جناح تمامیتخواه داخل مجلس از لجاجت دست بکشند و نتیجۀ انتخابات داخلی مجلس را بپذیرند، توقع اضافی و غیرموجه است و غنی، به واسطۀ افرادی که به مجلس فرستاده است، بار دیگر در برابر مردمسالاری کودتا خواهد کرد که در این صورت، برای جناح مخالف سلطهطلبی و افراطییت بهتر این است که دروازۀ مجلس را که پیامد انتخابات ناسالم و دستدرازیهای ارگ است و به صورت غیرقانونی افتتاح شده را ببندند و همه با یکصدا خواهان پایان کار رژیم اشرف غنی پس از موعود مقرر شوند تا بتوانند جلو کودتای رژیم علیه مردمسالاری را بگیرند و از افتادن قدرت به دست اشرف غنی و جریان افراطی پشتونیسم برای بار دوم جلوگیری کنند.