خبر و دیدگاه

هر گونه توافقی بدون حضور حکومت و مردم افغانستان فاجعۀ بار است

 

اعتماد امریکا به حرف های طالبان و پاکستان بزرگ ترین حماقت تاریخی خواهد بود.

هیأت امریکایی به رهبری خلیل زاد و هیأت طالبان به رهبری ستانکزی از شش روز بدین سو در پشت دروازه های بسته سرگرم گفت و گو ها و چانه زنی ها برای صلح افغانستان می باشند. این گفت و گو ها را هیأت هفت نفری طالبان و هیأت یازده نفری امریکا شامل مقام های کاخ سفید، سی آی ای و پنتاگون رهبری می کنند. هرچند تا کنون جزییات این گفت و گو ها  به بیرون درز نکرده است و اما تبصره های رسانه ها گواه بر آن است که این گفت و گو ها در غیاب حکومت و مردم افغانستان انجام شده است که از لحاظ حقوقی فیصله های آن باطل است؛ زیرا حکومت و مردم افغانستان یک طرف دعوا با طالبان اند که به کمک استخبارات پاکستان، ایران، امارات و روسیه و سایر کشور ها برای حاکمیت بیگانه ها  برضد مردم افغانستان می جنگند. در این میان آنچه مایۀ نگرانی است، حضور پررنگ مقام های پاکستانی و نظامیان و اعضای شبکۀ جهنمی آی اس آی در دوحه است که گفت گو های طالبان را با امریکایی ها مدیریت می کنند. چنانکه روزنامۀ “امت” چاپ پاکستان و وابسته به شبکۀ آی اس آی گزارش داد که در روز نخست دور چهارم نشست مقام های امریکایی با طالبان عمران خان نخست وزیر پاکستان با چند ازتن وزرا و مقام های پاکستانی به قطر سفر کردند که ملابرادر در رکاب آنان به دوحه نیز منتقل گردید که نمایانگر نقش پاکستان و دست بالای آن در گفت و گو های صلح است.  

با آنکه تا کنون جزییات گفت و گو های مقام های امریکایی با طالبان افشا نشده است؛ اما والستریت ژورنال به نقل از منابع طالبان گزارش داده که در چهارمین روز گفت‌وگوها میان نماینده‌گان ایالات متحده و گروه هفت نفرۀ طالبان در قطر، دو طرف روی موضوعاتی چون خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و تبدیل نشدن افغانستان به پناه‌گاه امن هراس‌افگنان به توافق رسیده‌اند. بربنیاد توافق به میان آمده در دوحه، واشنگتن جدول زمان‌بندی خروج نیروهایش را از افغانستان اعلام خواهد کرد و طالبان ضمانت کرده‌اند که کابل تهدیدی برای کشورهای دیگر نخواهد بود. این نشست با میانجی‌گری قطر برگزار شد و در آن طالبان گفته‌اند که تصمیم دربارۀ آتش‌بس از صلاحیت‌های دفتر آنان در قطر نیست. نماینده‌گان امریکا نیز گفته‌اند که برای خروج نیروهای امریکا از افغانستان باید اجماع بزرگ‌تری شکل گیرد و گفت وگوها برای روز پنجم نیز ادامه یافت. هرگاه چنین باشد در این میان این پرسش باقی می ماند که امریکا برای حضور خود در افغانستان در همسایگی روسیه و چین وایران و پیشگیری از برتری جویی های اقتصادی آنان در حدود یک تریلیون دالر رادر افغانستان هزینه کرد و آیا صلح دوحه این خواست ویا خلای خروج امریکا را جبران می کند یا خیر. در همین حال، والستریت ژورنال گزارش می‌دهد که طالبان توافق کرده‌اند تا شبکۀ القاعده و داعش را از افغانستان به دور نگهدارند.

در عین زمان شماری ها توافق طالبان با مقام های امریکایی در دو مورد چون؛ تعیین تاریخ  برای خروج نیرو های امریکایی از افغانستان بر اساس یک جدول زمانی و دوم هم این که که چه تضمینی وجود دارد که افغانستان بعد از خروج نیروهای خارجی به مرکزی گروه‌هایی بدل نشود که با امریکا و غرب مخالف اند و برای کشورهای دیگر مشکل ایجاد می‌کنند. طالبان گفته چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد. منابع آگاه از نشست قطر، می‌گویند که در رأی‌زنی‌های چهار روزۀ دوحه، نماینده‌گان طالبان و ایالات متحده همچنان در بارۀ رهایی زندانیان طالبان، بیرون کشیدن اعضای این گروه از فهرست‌های سیاه نیز گفت وگو کرده‌اند. اما توافق شده است که این موضوعات و موضوعات دیگر به شمول حکومت آیندۀ افغانستان در گفت وگوهای رو در رو با حکومت بحث و نهایی شوند.

از سویی هم گزارش هایی به نشر  رسیده که حاکی از به بن بست رفتن مذاکرات است و خلیل زاد به خواست طالبان مبنی بر خروج نیرو های امریکایی گفته است، امریکا مطابق به توافقنامه که میان دولت امریکا در افغانستان حضور دارد و بیرون شدن سربازان امریکایی باید به درخواست کابل باشد. از سوی دیگر خلیل زاد به رسمیت شناختن طالبان، رهایی زندان آنان از صلاحیت های حکومت افغانستان خوانده است.  در همین حال شماری نشریه ها از به رسمیت شناختن طالبان از سوی روسیه و چین و به نقل از ظریف وزیر خارجۀ ایران از پشتیبانی ایران از طالبان سخن گفته اند. با این حال تصمیم یک جانبۀ دوحه نمی تواند، حلال مشکلات باشد و گرۀ کور صلح را بجای گشودن پیچیده تر خواهد کرد.

پیش از این موسسۀ تحقیقاتی رن  طرح توافق‎نامۀ احتمالی صلح حکومت، طالبان و امریکا را به نشر سپرده است که در آن آمده است، پس از برقراری یک آتش‌بس فراگیر در کشور، باید یک حکومت انتقالی ایجاد شود و روی مسایلی چون آوردن تغییرات در قانون اساسی و بازنگری در شیوه‌های حکومت داری، تمرکز گردد.  در این سند آمده‌است که پس از پیوستن طالبان به روند صلح و ایجاد یک حکومت انتقالی هژده ماهه، در این مدت، روی چگونگی خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیز تصیمم گرفته می‌شود؛ اما تأکید شده است که این مدت، با درنظرداشت نهایی شدن جزییات توافق نامۀ صلح میان واشنگتن، طالبان و کابل، قابل تمدید می‌تواند بود.  در سند افزوده شده است که جناح‌های فعال در افغانستان، در فراخوانی، می‌توانند جامعۀ جهانی را به تشکیل گروه کوچک و محدودی وا دارند که در پیکار با هراس افگنی، به ویژه جنگ با داعش، به افغانستان کمک کند. ادامۀ کمک‌های غیرنظامی امریکا و زمینه‌سازی برای کمک‌های کشورهای دیگر به افغانستان هم، بخش‌های دیگری از این سند را می‌سازند. و اما در بارۀ حکومت انتقالی هژده ماهه، در این سند می‌خوانیم که این حکومت، یک نهاد اجرایی انتقالی دارای رییس، چند معاون و اعضا خواهد بود و اگر احزاب دخیل در اوضاع افغانستان، نتوانند دربارۀ یک شخص به حیث رییس به توافق برسند، این مقام، می‌تواند دوره یی باشد. در بارۀ نهادهای امنیتی در این دوره، در سند تأکید شده است که ارتش، نیروی هوایی، پولیس مرزی و استخبارات، هم چون نهادهایی یک دست و واحد به کارهای شان ادامه خواهند داد؛ اما در محلات، پولیس با درنظرداشت اوضاع محلی، مسؤولیت حفظ نظم را به دوش خواهد داشت.  چنان‌که واگذاری صلاحیت‌های محلی به گروه‌های مردمی و سیاسی حاکم در هر بخش کشور، نیز در این سند پیشنهاد می‌گردد و تأکید می‌شود که این به معنای رو آوردن به فدرالیزم نه، بل به کارگیری از این قدرت های محلی در نظام است.

این در حالی است که رئیس جمهور غنی در حاشیه نشست بین‌المللی اقتصادی در شهر داووس سویس گفت،  روی موضوع خروج نیرو‌های امریکایی از افغانستان در جریان گفتگو‌های جاری امریکا با طالبان به سادگی بحث صورت گرفته نمی‌تواند؛ زیرانیرو‌های امریکایی صرف به خاطر افغانستان درین کشور حضور ندارند؛ بلکه برای حفاظت از امنیت امریکا نیز در افغانستان مستقر اند. وی افزود که وظیفۀ خلیل‌زاد این است که حکومت افغانستان و طالبان را برای بحث و مذاکراتِ رو در رو گرد هم آورد و در چهارچوب آن به مسایل بزرگتر مانند حضور امریکا و دیگر موضوعات پرداخته خواهد شد و این بحث باید دوباره با حکومت افغانستان شریک ساخته شود. وی همچنان علاوه کرد که در موضوع افغانستان گروۀ وسیع تر از بازیگران مانند، ایران، روسیه، هند، چین و کشور های آسیای میانه باید دخیل باشند.

از واکنش رئیس جمهور غنی در رابطه به نشست دوحه با توجه به میانجی گری قطر و حضور سنگین پشت پردۀ پاکستانی ها و مدیریت نظامیان این کشور از گفت و گو های طالبان با امریکایی ها معلوم می شود که گویا امریکایی ها صلح با طالبان را بر وفق مراد پاکستان رقم خواهند زد. تعیین ملابرادر در راس دفتر قطر و انتقال آن بوسیلۀ نظامیان پاکستان در قطر که از وی به عنوان فرد شمارۀ دوم طالبان یاد می شود. او پس از هشت سال زندان در ماۀ عقرب سال روان از زندانی در پاکستان رها شد. پاکستانی ها به این هم اکتفا نکرده و حتا تغییرات بنیادی را در سطح رهبری کمیسیون های طالبان بوجود آوردند. از مقرری ملا برادر بحیث رئیس دفتر قطر معلوم می شود که هدف از هسته گزاری های جدید آی اس آی فرصت سازی برای صلح است ؛ زیرا او حتا در سال های ۲۰۱۰ خواهان مذاکرات با کابل بود که بوسيلهء آی اس آ ی زندانی شد. این که پاکستان چگونه حاضر به انعطاف شده و طالبان را برای مذاکره آماده کرده است. این بر می گردد به وعده ها و سازش های پنهانی که رئیس جمهور و مردم افغانستان را نگران کرده است. در همین حال تبصره هایی وجود داد که ترامپ بی صبرانه منتظر خبر های خوش از دوحه است تا با بیان آن سخنرانی سالانهء خود را آذین ببخشد. مذاکرات میان مقام های امریکایی و طالبان به هر نتیجه یی که برسد. از این که در عقب در های بسته و با مدیریت آی اس آی از مذاکرات طالبان و در ضمن خارج از حضور و نقش حکومت و مردم افغانستان است، به نتایج مثبت آن نمی توان امید وار بود و حتا نگران کننده است.

این نشان دهندۀ آن است که پاکستان چون گذشته در زمان سقوط طالبان با امریکا بر سر طالبان معامله می کند. در آن زمان که مشرف پس از هشداربوش حاضر به همکاری در مبارزه با تروریزم گردید و به امریکا اجازه داد تا از طریق پاکستان نیرو های خود در افغانستان را اکمالات نماید. امریکا در آن زمان برای پاکستان وعده داد که حکومت آینده به ایتلاف شمال سپرده نخواهد شد. گیری شرون نمایندۀ سیا در پنجشیر به این موضوع در کتاب خاطرات خود اعتراف کرده است. پاکستانی ها حتا توانستند تا در کنفرانس بن نفوذ نمایند و تلاش کردند تا کسی به قدرت برسد که در آینده برای پاکستان ابزار خوب باشد. همین دلگرمی آقای کرزی بود که با خوش بینی های زاید الوصف بیشتر از بیست بار به پاکستان سفر کرد و اما پاکستانی ها هیچ گاهی صادقانه نخواستند، دست دوستی با کابل دراز کنند و هر از گاهی او را به فریب تازه کشاندند. ممکن یکی از دلایلش حضور پررنگ ایتلاف شمال در حکومت او بود. چنان که یک جنرال ارشد امریکایی می گوید که بزرگ ترین ناکامی آنان درافغانستان #بقدرت رساندن اتحاد #شمال بود، هم در کنفرانس بن و هم در ساخت حکومت وحدت ملی؛ اما این جنرال از گزارش های غلط جنرالان امریکایی به مقام های پنتاگون سخن نمی زند که هر از گاهی از پیروزی های دروغین شان درافغانستان به پنتاگون اطلاع رسانی می کردند.

بعید نیست که حالا نیز امریکایی ها بار دیگر فریب نظامیان پاکستان را بخورند و باز هم  تحت نفوذ پاکستان می خواهند صلح یک جانبه با طالبان را خارج از حضور حکومت، گروه های سیاسی و مردم افغانستان و به نفع پاکستان رقم بزنند. هدف از حضور سنگین نظامیان پاکستان در عقب دروازه های گفت و گو ها در دوحه معلوم است که  آنان گفت و گو های طالبان با امریکایی ها را نظارت و مدیریت می کنند تا استفاده از افغانستان بحیث عمق استراتیژی و هم چنان محدود ساختن مناسبات افغانستان با هند و هم به حاشیه کشاندن گروه ها و احزاب مخالف سیاست های تروریست پرورانه و جنگ خواهانۀ پاکستان اند، برای شان میسر گردد و این مایۀ نگرانی جدی حکومت و مردم افغانستان است. هنوز  آشکار نیست که مقام های امریکایی چقدر متوجۀ نگرانی های حکومت ومردم افغانستان می باشند. آیا چقدر می توان به سخنان خلیل زاد باورمند بود که می گوید، هدف اصلی اش کشاندن طالبان به میز گفت و گو ها با حکومت افغانستان است. این در حالی است که روی جدول زمانی خروج نیرو های امریکایی از افغانستان و ضمانت خواهی های امریکا و از سویی هم به گزارش رسانه ها برسر رهایی زندانیان طالبان، نوعیت حکومت موقت و چیز های دیگر با طالبان در غیاب کابل به بحث پرداخته است که تنها نگرانی های مردم افغانستان نه؛ بلکه نگرانی های حکومت افغانستان را نیز برانگیخته است. چنان که از اظهارات رئیس جمهور در نشست اقتصادی سویس آشکار است که گفت، بحث بر سر خروج نیرو های امریکایی کار نشست دوحه نیست؛ بلکه این وظیفۀ این نشست کشاندن طالبان به میز مذاکرات با کابل است.

این در حالی است که گفت و گو های دوحه وارد روز ششم خود شده است و هرچند جزییات گفت و گو ها به بیرون درز نکرده است؛ اما از طولانی شدن و سنگینی و فشرده گی مذاکرات معلوم است که گفت و گو ها از دو حال خالی نیست یا این که پیشرفت هایی در آن صورت گرفته و تبصرۀ رسانه ها مبنی بر موفقیت های گفت و گو ها درست است و یا این که گفت و گو ها به بن بست رسیده است و تلاش های دو طرف برای گشودن بن بست ادامه دارد؛ اما منابع طالبان به رسانه ها گفته اند که  پیشرفت‌ها تا حدی در مذاکرات میان هیأت امریکایی و طالبان در قطر به میان آمده‌است که  رأی زنی‌ها هنوز هم بالای برقراری آتش‌بس ادامه دارد.منبع دیگری از طالبان در قطر گفت، ممکن دو طرف بتوانند، در روز ششم مذاکرات به یک نتیجه دست یابند. در این میان نگرانی هایی وجود دارد که مبادا تاریخ یک بار دیگر بر بنیاد معامله های پنهانی در افغانستان تکرار شود؛ اما هرچه باشد، بازگشت طالبان برای تشکیل امارت اسلامی در نماد چوب و چماق برای مردم افغانستان پذیرفتنی نیست. این حکومت نه تنها به مردم افغانستان خدمت کرده می تواند که برای امریکا ها کاری انجام نخواهد داد. گوش دادن امریکا به وعده های طالبان که در گذشته با وعده های چرب امریکا و حتا شخصیت ها را به فریب کشانده است، بدتر از حماقت خواهد بود. اعتماد امریکا به حرف های طالبان و پاکستانی ها بزرگ ترین حماقت تاریخی خواهد بود. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا