در انتخاب تان مسؤولانه و بر بنیاد منافع ملی عمل کنید
نپرداختن نامزدان به مسایل اصلی امید ها به یک پارلمان کارا را کاهش داده است
چند روز بعد روز انتخابات فرا می رسد و این روز روز سرنوشت ساز برای مردم افغانستان است. این روز روز آرمونی است برای آناتی که رای را امانت الهی می دانند و در برابر آن احساس مسؤولیت اسلامی و ملی می کنند و آن را برای اهلش می سپارند. مردم افغانستان باید در روز انتخابات با توجه به منافع ملی در گزینش خود فراقومی و فراگروهی عمل کنند تا در تنگنا های گزینش های قومی و گروهی و حتا ایده یولوژیک نیفتند و اشد تلاش کنند تا در روشنایی آگاهی های انسانی، اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی تصمیم گرفته و بر خود اتمام حجت کنند تا مبادا آگاهی و آزادی و عدالت را خدای ناخواسته به قول شاعر ” در پای خوکان بریزند” تا در آینده پارلمان متفاوت تر و متخصص تر از امروز داشته باشیم این نیاز به عقلانیت شما تعلق دارد تا کسانی را به خانه ملت بفرستید که نماینده گی واقعی از شما کند و از کارکرد حکومت درست نظارت کنند و قوانینی را تصویب کنند که ضامن ترقی و پیشرفت و سعادت مردم باشد، از فقر و فساد و تنگدستی بکاهد و از تصویب قوانینی خودداری کنند که ضد منافع ملی باشد. درعین زمان در برابر خیانت ملی حساس بوده و جدی وهوشیارانه مانع آنگونه قوانین تحمیلی شوند که فساد آور است یا سرنوشت مردم را به بازی می گیرد. زیرا افغانستان زخمی و دردمند به یک پارلمان مسؤول و خودآگاه و افغانستان آگاه و منطقه و جهان آگاه نیاز دارد تا در روشنایی صلاحیت های پارلمانی و برنامه های ملی مصدر خدمت به مردم شان شوند؛ پس برای به سر رسیدن این نیاز مبرم و بزرگ به آنانی باید رای داد که دارای وجدان اند و رای شما را به مثابه وجدان های شما در معرض معامله قرار نمی دهند. پس لطفا از رای دادن به غاصبان و فساد پیشگان بزرگ و چاقو کشان و شارلتان های انسان دشمن و منفعت طلب به گونۀ جدی خودداری کنید تا مبادا نزد وجدان های تان در فردا هایی که نه جندان دور نیست، شرمنده و خجل شوید. یاد تان باشد که چند روز بعد شما کسانی را به خانۀ ملت می فرستید که دلال و کمیشن کار و فاسد و مردم آزار و جاسوس نیستند و خدمتگار صادق به مردم مظلوم و غرقه در خون و کشور دردمند و بلا کشیدۀ شما هستند و برای رسیدن به چنین هدف فریب لاف های دروغین و شعار های کذایی و عوام فریبانۀ نامزدان را نخورید. پس بر مردم افغانستان است تاهوشیاری شان را حفظ کنند و رای شان را در صندوق آنانی بریزند که بعد ها ابراز ندامت نکنند. ای کاش شرایط نامزدی محدودتر می بود و هر شخص ذوق زده فرصت نامزدی پیدا نمی کرد.
هرچند هنوز زود است که شهروندان افغانستان برای کسی با توجه به شخصیت او به گونۀ فراقومی وفرازبانی و فراگروهی رای بدهند تا بدین وسیله شخصیت های مورد نظر شان را از عکس های تبلیغاتی نامزدان پیدا کنند؛ زیرا شماری سیاستگران خودخواه در میان مردم گرایش های قومی خیلی سنگین را بوجود آورده و دیوار های آهنین را میان مردم کشیده اند که فضای سیاسی و اجتماعی کشور را خیلی آشفته گردانده اند. این سبب شده تا انتخاب عقلانی رای دهنده گان تحت شعاع قومیت برود و به اصل حق انتخاب و آزادی صدمه وارد کند؛ اما آنچه مسلم است، این که عکس های نامزدان مشت های شماری نامزدان را باز وچهرههای شان را عریان کرده است و در ضمن اوراق تبلیغاتی و تصویر های آنان حقایق ملموسی را در خورد مردم می دهد. آن این که مردم افغانستان با دیدن این عکس ها فرصت داوری در مورد آنان را پیدا می کنند که این داوری پرده از روی غاصبان زمین و مفسدان مافیایی و فرزندان اوباش و شارلتان آنان بیرون می افگند و داوری مردم در مورد نامزدان غاصبان زمین و مافیای سیاسی و اقتصادی، فرزندان چاقو کش آنان و اعضای پیشین و بدنام مجلس نوعی جرقۀ آگاهی را در مردم بیدار نموده و دست کم درمیان بد و بدتر گزینۀ بد را ترجیح بدهند؛ زیرا فضای مبارزات انتخاباتی نامزدان چنان مغشوش است که حتا تمیز بد و بدتر نیز گاهی به چالش می رود؛ زیرا نامزدان چنان درگیر شعار های غیر واقعی و پوپولیستی اند و به قول معروف مردم را دنبال نخود سیاه می فرستند که کمتر به مسایلی می پردازند که از صلاحیت های بک عضو مجلس به شمار می رود. با تاسف که نامزدان تا کنون به مهم ترین مسایل پارلمانی ازلحاظ وظیفه یی بحیث نظارت کنندۀ حکومت، تصویب قانون و نماینده گی از مردم نپرداخته اند و کمتر در مورد صلاحیت های شان مبنی بر استیضاح وزیر و تصویب قوانین و چگونگی نظارت ار کار آنان پرداخته ند و چه رسد به این که آنان در پیوند به دورنمای کاری شان در پارلمان برای رفع نواقص و کوتاهی ها و خلا های کاری پارلمان و اعضای آن با توجه به خلای قانونی وطرزالعمل داخلی مجلس برنامه یی داشته باشند تا در صورت پیروزی آنان به یک پارلمانی امیدوار بود که بحیث یک نهاد کارا و موثر و با اهمیت تر از پارلمان کنونی به نفع مردم کار کند؛ زیرا بیشتر نامزدان بجای پرداختن به اصل وظایف پارلمانی بیشتر مصروف شمارش شرکت ها و دارای ها و خیال پردازی ها اند تا داشتن برنامۀ روشن و اندیشدن در مورد یک پارلمان بهتر و کارا که مردم افغانستان برای همچو مجلس نماینده گان لحظه شماری می کنند. هرچند شرایط موجود و واقعیت های تلخ کشور چشم داشت به یک پارلمان ایده آلی را کمرنگ می سازد؛ زیرا در کشوری که فقر بیداد می کند و فساد در هر کنج و کنارش شعله ور است و بدون تردید پای انتخابات عادلانه و آزاد در آن می لنگد؛ اما باز هم ناگزیر اند تا دست به انتخابی بزنند که دست کم از بار گرانسنگ مسؤولیت وجدانی آنان را رهایی ببخشد.
این در حالی است که پارلمان گذشته بر رغم داشتن صلاحیت های بدون قید و شرط نظارتی در جلوگیری از فساد کوتاه آمده است. در حالی که طرزالعمل داخلی پارلمان در صورت درخواست 20 درصد آرای کل اعضا حق استیضاح وزیران را قانونی شمرده و در ضمن هر کمیسیون که مسؤولیت نظارت بر هر وزارتی را که دارد، می تواتد همان وزیر را در صورت تخلف و واستفادۀ سؤ از قدرت به کمبته های هژده گانه فراخوانده و پس از بررسی حق استیضاح او را نیر دارد؛ اما با تاسف که پارلمان بجای خدمتگذاری به مردم و محو فساد و زمینه سازی حکومت داری خوب از این صلاحیت برعکس استفاده کرد و از آن به عنوان ابزاری برای گسترش فساد استفاده نمود. اعضای مجلس نماینده گان کنونی با این کار “خانۀ ملت” را به خانۀ کمیشنکاران و دلالان و مافیا های اقتصادی، اسلحه ومواد مخدر بدل کردند. بیشترین وکلا کوشیدند تا با باجگیری از وزیران وجدان وظیفه یی خود را زیر پای کنند.
وکلا تنها از صلاحت های وظیفه یی خود سؤ استفاده نکرده اند؛ بلکه از حق مصؤونیت قضایی هم استفادۀ ابزاری کردند. درحالی که مصؤونیت قضای عضو مجلس صرف در زمان اظهار نظر در نشست های مجلس است و نه در بیرون از آن؛ بلکه وکیل دربیرون از مجلس بحیث یک شهروند در برابر هر عمل خود پاسخگو است و حکومت هم با نوعی باجگیری مانع خلاف رفتاری های بیرون پارلمانی وکیل نشده است. این سبب شد که شماری از اعضای مجلس با استفاده از آن در آدم ربایی ها و قاچاق مواد مخدر سود جویند. لازم است تا پارلمان آینده این موضوع را باید سیاه و سفید کند.
به همین گونه نظارت از پارلمان از جمله وظایف اصلی پارلمان است، اعضای مجلس گذشته به آن پایبندی لازم نداشته اند. این در صورتی ممکن است که پارلمان متشکل از اعضای متخصص و آگاه در کمیسیون ها باشند و اما نقص قانونی و نبود شرایط سبب شده که افراد ناآگاه و غیرمتخصص وارد پارلمان شوند و بجای خدمت به موکلان خود برعکس به آنان خیانت کردند. این سبب شد که استراتیژی پارلمان برو فق مراد مردم و جامعه عملی نشود و در تصویب قوانین دقت کامل نگردد تا هرچه بیشتر متضمن منافع ملی و وحدت و اقتدار ملی شود. از سویی هم تصویب قوانین برنامه محور به کارنظارت پارلمانی معنای واقعی می بخشد و با تاسف که هنوز معنان پیدا نکرده است. همگان گواه اند که ما درمدت شانزده سال شاهد نظارت واقعی .کار حکومت از سوی پارلمان نبودیم. از سویی هم واضح نبودن تفاوت میان مکلفیت و حق در حوزۀ کاری و صلاحیت های پارلمان سبب شد تا “خانۀ ملت” به یک نهاد ناپاسخگو در حد نهاد های مدنی نظاره گر باقی بماند و از سکوی اصلی اش به زیر سقوط کند. این مشکل زمانی حل می شد که یک میکانیزم واقعی و روشن برای نظارت موجود می بود و پارلمان آینده باید با دیدی نقادانه و منطقی روی آن و سایر خلاها کار کند. تنها این ها نه؛ بلکه واضح نبودن تعریف خیانت در ماده شصت و نهم قانون اساسی بر پیچیده گی تصمیم استیضاح رببس جمهور نیز افزوده است که این مانع پیش گیری از رویکرد های استبدادی رئیس جمهورمی شود. در کنار این پشت پای زدن به امرتخصص گرایی در پارلمان سبب شده تا پارلمان در تعیین وزیران متخصص ناکام بماند و از همین رو ما شاهد وزیران ناکام بودیم. در حالی که راز موفقیت یک پارلمان موجودیت دست کم چند فرد متخصص در کمیسیون های مختلف است تا هم درتصویب قوانین و هم در کار نظارت موفقانه عمل کنند و در چشم انداز تصویب قوانین پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی را پیش بین شده بتواند. از همین رو بود که در شانزده سال گذشته در تصویب قوانین در عرصه های گوناگون توجه جدی نشده است و در شماری موارد دقت کامل صورت نگرفته است. این در حالی ممکن است که قانون گذار دست کم از تخصص کافی بهره مند باشد. به گونۀ مثال یک قانون اقتصادی را کسی می تواند، به گونۀ درست تصویب کند که با علم اقتصاد و قوانین بازار و اقتصاد آشنایی داشته باشد و به همین گونه در حوزه های دیگر سیاسی و اجتماعی و حکومتداری و غیره بی توجهی صورت گرفته است. هرچه باشد امید می رود که این بار بازهم مردم از یک سوراخ چند بار گزیده نشوند و به قول لقمان حکیم” ادب را از بی ادبان بیاموزند” و برای انتخاب افراد شایسته و وطن دوست و صادق به میهن و منافع ملی رای بدهند تا شاهد یک پارلمان ملی با نگاۀ فراقومی و فرازبانی باشند که وحدت ملی را تمثیل کند و نماد اقتدار ملی باشد و مردم افغانستان به کارنامه های آنان فخر و مباهات کنند و بر انتخاب خود ببالند.