سه پیشنهاد
۱ – تجسس بدنی همه توسط همه
۲ – یورش به دشمن وحشی
۳ – بسیج عمومی علیه تروریستها
“افغانستان بعد از هر غسل خون همان جامه چرکین را دوباره بر تن میکند» نظری است که در چند دهه ی اخیرمکررا به واقعیت پیوسته است. برای برون رفت از این «حلقه شوم»، حاکمیت؛ مهمترین نهاد تأثیر گذار برای ایجاد امنیت و پیشرفت و حذف دهشت و عقبگرد میباشد. ولی ضمن اینکه بخش از حاکمیت در این راستا گام های ارزشمندی میگذارد ولی بخش دیگر( اختیار داران)، نه تنها عامل بازدارنده مصیبت ها و محرومیت های مردم ستمدیده افغانستان نیست بلکه عامل فزاینده این فجایع و انفجارها وانتحارها میباشد. اصولاً امکان ندارد که بچه های کم سن و بیخبر از دین و دانش و دنیا در مجاورت قدرتهای داخلی و خارجی خود طراح و تدارک کننده ی این همه حملات پی در پی وحساب شده و گسترده ومداوم باشند. این چگونه سیاستی مفتضحانه است که با تروریستها مدارا و تبانی نموده، درصورت دستگیری به پای تلویزیون و محکمه کشانیده نشده و از چنگال قانون رهانیده و بلکه حمایه میشوند؟! به خاطر جلوگیری از افشای جهالت و وابستگی دهشت افگنان، به پای تلویزیون کشانیدن تروریستها آنقدر کم است که گویی اصلا وجود ندارد. بخش خاین و ستون پنجم دردولت، این از خدا بیخبران خود فروخته را مسلح و با هلیکوپترها منتقل و مدد رسانی مینمایند. این جناح حکومتی در برابر نمایندگان و عساکر جامعه بین المللی طی دسیسه ها ی مشترک با بخش اجنبیان، عرصه را برای شهروندان دردمند و نیروهای غیرتمند افغانستان تنگ و تاریک ساخته اند. ما حتی به بدبخت انتحاری که توسط جنرالان و سیاستمداران پاکستانی و سعودی و اسراییلی تحمیق و تخدیر میشود متأسفیم. ولی آن معلم و ماموری را که از موجودیت موفقانه ی اقوام مختلف در کلاس درس عصبانی بوده و به شاگردان به خاطر درخشش و حضور برازنده ی شان با کلمات مبتذل بی ادبی میکند ازجمله مسببین اصلی این حملات میدانیم. این افراد و حلقه های دین و فرهنگ ستیز و داعش پرور، «کور خود بینای مردم» میباشند. برای اینان «هدف وسیله را توجیه نموده» و بسیاری نیز کم و بیش تماشاچی شده اند.
اینجاست که بر اساس اصل حکیمانه ی «همه شبان وهمه نگهبان یکدیگرید»، رسالت ارزشمند تأمین امنیت را خود مردم باید به صورت جدی به عهده بگیرند. باییستی بازیگر صحنه بود و نه بیننده ی آن. زیرا وقت انسان های متعالی عرصه را خالی میگذارند، افراد منحط فضا را اشغال نموده و یکه تازی مینمایند. این یکه تازی هرچند در بلندای تاریخ افغانستان و جهان، خود خون آشامان را به خفت و خواری کشانیده است ولی دیگران را نیز آسیب رسانیده است. در افغانستان کارد چنان به استخوان فرو رفته است که افراد ضد جنگ مثل ما ها را نیز به این جبهه گیری کشانیده است. امیدواریم این «دور باطل» با سهمگیری عمومی توسط ملت بلاکشیده از چنگال قدرتهای معامله گر و نظاره گر که با رییس کاروان میسازند و بر کاروان میتازند، متوقف گردد. سهمگیری که منجر به همپذیری و همپیمانی خوبان و طرد پلیدان تمامی اقوام و اقشار افغانستان گردد.
دو نفر متحد از صدها نفر متفرق و پراکنده قوی تر اند چون هر کدام این دو نفر به صورت انفرادی نیرومندی دو نفر را دارند. این در حالیست که هرکدام از صدها نفر متفرق توانایی در حدی صرفا یک نفر را دارند. پس در اتفاق عزیز و در اثر نفاق ذلیل خواهیم شد.
برای کاهش کشتارها و انفجارها سه پیشنهاد ذیل خدمت هموطنان مصیبت دیده و مقاوم تقدیم میگردد:
۱ – تجسس بدنی همه توسط همه
پیشنهاد میگردد که مسولین اماکن اجتماعی از جمله امامان مساجد و بزرگان محلی و فعالین مدنی صلاحیت تجسس همه را برای همه بدهند و این شیوه ی بازدارنده را از طریق منابر و بلند گوها و رسانه ها تبلیغ و تجویز نمایند.
توضیح اینکه برای تنگ ساختن عرصه برای تروریستها هرکسی حق داشته باشد که در هر جا هر فردی را که مشکوک به نظر میرسد تجسس بدنی نماید. در این صورت ولو انفجار صورت بگیرد تخریب آن در بیرون از محوطه عمومی بوده و امکان ترساندن خود تروریستها افزایش یافته و حتی احتمال دستگیری شان نیز میرود. با این تدبیر هر زن حق داشته باشد که مرد و زن را مورد تجسس بدنی قرار داده و حق اعتراض منتفی اعلام گردد. البته که در ابتدا و دربسیاری موارد خانم ها نمیتوانند مردان را تجسس نمایند و در بعضی موارد خواهند توانست. ولی مردها فقط مردها را میتوانند مورد تجسس و بازرسی بدنی قرار دهند. در این مواجهه استفاده از کمره های پیشرفته و ابزار کشف بمب اهمیت به سزایی دارد. لازم است در نقاط تلاشی محل ورود خانمها، از زنان تأمین کننده امنیت نیز استفاده گرددتا تروریستها از چادری استفاده ی جنایی ننمایند.
اگر مسولین دولتی به هر دلیلی با این طرح موافقت کردند چه خوب واگر مانع تراشی نمودند خود مردم ابتکار عمل را بدست بگیرند. تمنا میگردد که اینگونه مطالب را در وسایل ارتباط جمعی نشر و برای مرتبطین ارسال نماییم. باید بالای مقامات امنیتی فشار بیاوریم تا این شیوه بازدارنده ی تأمین کننده امنیت نسبی را در سطح کشور مجاز اعلام نماید.
در مورد این پیشنهادات اشکالات میتوان وارد کرد ولیکن از آن جاییکه ما در وضعیت اضطراری هستیم این راهکار امنیتی به مرور زمان فرهنگ سازی خواهد شد. مردم به این گونه پیشگیری عادت نموده و حملات کاهش و دستگیری و اعتراف گیری افزایش خواهد یافت.
در صورت دستگیری فرد مهاجم، مسولین این اماکن عمومی او را مورد تحقیق، تخلیه اطلاعاتی و فلم برداری قرار داده و در آخر از علمای طراز اول و شجاع کسب تکلیف نمایند. اگر اعتراف گیری و یا حداقل بیسوادی، حماقت وبی خبری تروریست ها را از اسلام و مذاهب شیعه و سنی و امور بدیهی مستند بسازیم پیروزی بزرگ در جنگ روانی و رسانه ای کمایی نموده ایم. برای تحقق این هدف امنیتی ولو مقامات دولتی ما را زندانی بسازند ارزش پرداختن این قیمت را داشته و باکی نیست…
در اثنای این بازرسی بدنی اگر یکی از عزیزان شهید میشود چه حسن عاقبت بهتر از این!
زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
هرکه شد کشته او نیک سرانجام افتاد
این شهید سعید، تروریست شریری را از پا در آورده، مانع انفجار وسیع شده، دشمن را ترسانیده و خود عاقبت بخیر گردیده است.
نعمت امنیت همچون آزادی مستلزم پرداخت هزینه بوده و در عوض، نسلهای فعلی و بعدی را بیمه و حمایه خواهد کرد.
فرد و جامعه ی که جلو نرود عقبگرد نموده و در فقدان ایستادگی وایثار، وضعیت مردم افغانستان به مراتب بدتر شده و پایمال خواهیم شد..
بزرگترین خطر این است که از خطر پذیری بترسیم. بلکه ما باید از ترسیدن بترسیم. در آن صورت دشمن از ما ترسیده و مفتضح و مغلوب خواهد شد.
اگر مرگ را برخورد آسان کنی
خود مرگ را هم هراسان کنی
در عراق حتی رؤسای درجه اول حکومت مثل صدراعظم عبادی توسط محافظین مورد تجسس بدنی قرار میگیرند. علت اصلی شکست داعش در عراق لبیک و استقبال اقشار مختلف جامعه به ندای داعش ستیزی مرجعیت دینی بوده و این پایداری مردمی امنیت نسبی را به ارمغان آورده است. مبرهن است که داعش و حامیان منطقوی و اسراییلی اش عقده ی شکستهای شان در سایر بلاد را درافغانستان میگشایند. باکمال خوشبختی ما برای بقا از حملات بی امان تجربه ی فرا تر از هزار سال داشته و مکانیزم بقا و دفاع و اعتلا راخوب بلدیم. همانطوری که از شرارت خودی های خام ومنحرف و سوی استفاده کنندگان از عقاید و عواطف مان نیز جان سالم بدر برده ایم. اساسا قدرتمندی فزاینده ی ما، ما را محسود، و دشمن را حسود و برآشفته و متهاجم ساخته است. این حملات حاکی از ترس و جهل بوده و محکوم به شکست است. با سهگیری وسیع اعم از درد مندان شیعه، سنی و هر آزاده ی؛ داعش و اربابان یکه تازاش را شکست فاحش خواهیم داد. بقول ظریفی:
آدمهای زیادی هستند…
که منتظر خوشبختی هستند،
اما غافل از اینکه،
قانون طبیعت برعکس است…
این خوشبختی است که منتظر ماست،
زیرا خود ما خالق آن هستيم
۲- یورش به دشمن وحشی
پیشنهاد دوم این است که حالا که ما مورد حمله قرار میگیریم ودشمن زبون حتی به شاگردان نوجوان ممتاز نشسته در کلاس آمادگی کانکور مثل مرکز فرهنگی «مهدی موعود» نیز رحم نمیکند پس چه بهتر که خودش را مورد حمله قرار دهیم. زیرا شلیک مسلسل گلوله به سوی نمازگزاران و محصلان و متعلمان و سایری شهروندان و فرار قربانیان باعث کشتار بیشتر خواهد گردید. در گرماگرم حمله ی تروریست های جاهل و جبون، اگر چند نفر فدایی به سوی تروریستها از چهار طرف به شمول طبقه بالا هجوم بیاورند احتمال زیاد میرود که تروریستها از پا در آمده و زخمی، دستگیر، متواری و یا کشته شوند. در غیر این صورت حاضران بیگناه زخمی، کشته و یا متواری شده و وتروریستهای دیگر بار دیگر «میدان را شغالی» خواهند یافت. تاریخ پر است از غلبه ی پا برهنگان بر برده داران قدیم و جدید تا دندان مسلح. در جنگ اراده ها هیچ کس نمیتواند حریف مومن آگاه گردد. همین مومنان حتی بینی بزرگترین و ثروتمندترین گروه تروریستی تاریخ (داعش) را به خاک مالیدند. مومنان که به قول علی ع «بینش های شان را بر روی شمشیرهای شان حمل میکنند». به فرموده پیمبر عدل گستری ما: «روزی دست یابی مظلوم بر ظالم بد تر از روزی دستیابی ظالم بر مظلوم است» ولی باید مواظب بود که خداوند مهربان امر میفرماید که «دشمنی بایک گروهی نباید باعث این شود که در مورد آن گروه ظلم نمایید».
وقت مساجد امن نیست کجا در امان است؟! واماندگی را باییستی به آمادگی مبدل ساخت.
مسجدآموزشگاه و پرورشگاست ونه آسایشگاه. دانشگاهیست علیه جهل و جمود و جباریت. به قول اقبال:
فقیران تا به مسجد صف کشیدند
گریبان شهنشاهان دریدند
چو آن آتش درون سینه افسرد
مسلمانان به درگاه هان خزیدند
تأکید میگردد که معلمان و سیاستمداران تنگ نظر و منحط وجود دارند که به شاگردان بیگناهی غیر خودی درصنف، دشنام های رکیک داده و به موفقیت تحصیلی شاگردان در کلاس درس، حسودی و بخیلی میورزند. این جهال در این حملات دست داشته اصل برادری و برابری را زیر پاگذاشته و محرک تروریستها بوده و از جمله مسببین عقب ماندگی افغانستان میباشند. جهال دیگری که این موارد را به کلیت یک قوم نسبت میدهند نوع دیگری از تفکر داعشی را در پیش گرفته اند. با این توهین ها و به قربانگاه بردن بیگناهان از اقوام مختلف، حلقه های رنگارنگ داعشی ثابت میسازند که چقدر از اسلام و انسانیت بدور بوده و بنده ودلداده دالر و دینار و بیدینان اند. بیدینی برای این که رسول گرامی اسلام میفرمایند: «از فرد برده ی سیاه پوست شایسته اطاعت نمایید – کسیکه در دلش به اندازه (دانه ی) خردلی عصبیت باشد، خداوند او را در روز قیامت با اعراب جاهلیت (دوران قبل از اسلام) محشور میکند». در تعریف «عصبیت» امام سجاد میفرمایند: «عصبیتی که صاحبش به سبب آن گنهکار است این است که کسی به سبب آن افراد بدکار از قوم خود را از نیکان قوم دیگر بهتر بداند، ولی تنها دوست داشتن بستگان به معنای عصبیت نیست، بلکه کمک کردن به بستگان برای ظلم و ستمی به دیگران از جمله عصبیت است».
اگر تروریستهادر عراق شکست میخورند و یا در مناظره ی تلویزیونی و کارزار انتخاباتی جرأت حضور ندارند چرا باید بیگناهان را قصابی نمایند؟!!
مگر نه این استکه به تأسی از ارشاد قرآن کریم و اقتضای عقل و ایجاب جامعه ی مدنی «بار گناه یک فرد را فردی دیگر به دوش نمیگیرد».
خداوند کربم در سوره انعام آیت ۱۶۴ میفرماید:
«هیچ کس، عمل (بدی) جز به زیان خودش، انجام نمیدهد؛ و هیچ گنهکاری گناه دیگری را متحمّل نمیشود». در اسلام انسان ساز، ترساندن حتی برای شوخی و خنداندن نیز منع شده است.
عمید زنجانی عباسعلی، در کتاب مبانی اندیشه اسلام، سازمان انتشارات پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1375، ص 412 مینویسد: «اصولاً اسلام هرنوع ایجاد وحشت و هراس را در دل انسانهای که مرتکب خلافی نشده اند ظلم و تجاوزی بس بزرگ تلقی می کند و آن را از جرایم می شمارد».
با توهین و کشتار بیگناهان بخصوص عابران، نمازگزاران و متعلمان؛ هتاکان، تروریستان و اربابان شان قیمت سنگین خواهند پرداخت.
۳ – بسیج عمومی علیه تروریستها
به تأسی ازپیامیر عطوفت و عدالت که ممثل قدرت و صلابت نیز بود خانواده و جامعه لازم است به رهنمود های شجاعانه و ظلم ستیزانه ایشان ترتیب اثری جدی بدهند:
«به فرزندان تان شنا، اسب سواری و تیر اندازی یاد بدهید – جهاد کنید تا فرزندان تان عزیز شوند».
تشکیل گروه های مردمی تأمین امنیت با استفاده از اندوخته های کارشناسان راه برون رفت از این مخمصه میباشد. پیشنهاد کارشناسان مثل امرالله صالح رییس پیشین اطلاعات افغانستان را باید اجرایی نمود.
اسراییل تمامی شهروندان خود را آموزش نظامی داده و مسلح میسازد ولی خودش و حامیان اسلحه فروش و کودتاچی اش مسلمانان را به «خشونت گرایی» متهم میسازند!
مساجد و مدارس و سایر مجامع دین و دانش باییستی
بیطرفی، ناامیدی و پراکندگی را محکوم؛ و سهمگیری، امیدواری و هماهنگی اقشار مختلف جامعه به شمول افغانهای خارج را مطرح سازند. در اسلام عزیز اصل اولیه بر علم و عقل و عشق و اغماض است ولی پیکار پایدار نیز مجاز میباشد. به قول علامه اقبال:
آن که حرف شوق با اقوام گفت
جنگ را رهبانی اسلام گفت
به فرموده پیمبر فرزانه و فرمانده ما «بدا به حال قوم که ما بالای شان فرود بیاییم!». همان سرانجام قوم که امام علی ع در مورد شان فرمود: «همانطوریکه اخلاطی بیرون افتاده از دهان، به دهان بر نخواهد گشت، امویان نیز بعد از سرنگونی دوباره به قدرت بر نخواهند گشت».
قلمزن و شمشیر زن، این کوی و برزن را از شری اهریمن به وادی امن خواهند رساند. «از ما حرکت از خدا برکت». این حملات ما را قوی تر و بیدار تر میسازد. پیامبر ظلم ستیز وعدل پرورما میفرمایند: «مصیبت بالای مصیبت گشایش را بدنبال دارد» و مولا علی میفرمایند: «به چیزی که نا امید استی بیشتر امیدوار باش».
اجرای این سه پیشنهاد واقعا دشوارمیباشد ولی ادامه ی به خاک و خون غلطیدن روزمره ملت مصیبت دیده ما به مراتب دشوار تر است. این وضعیت قرمز باییستی متوقف گردیده و در میانمدت به وضعیت سبز مبدل گردد.
قرآنکریم در پرتوی «استقامت»، نوید پیروزی و بشارت و حسن عاقبت داده است:
«به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!»
سوره فصلت آیت ۳۰
«زندگی بر مبنای اصول مشکل تر است تا کشته شدن در راه اصول». در پرتوی این اصول تعداد ما جام شهادت سر خواهیم کشید و تعداد دیگردشمن ترسو را
مجبور به خوردن جام زهر خواهد نمود. در مصاف با دشمن جاهل و جبون اگر نمیتوانیم نمره ممتاز بگیریم باید بکوشیم که نمره متوسط ویا حد اقل مشروط بگیریم. مردود شدن و منفعل بودن ما در این امتحان یعنی تکرار حوادث تلخ و تداوم کسوت خونین…
با تبعیت از این گونه آموزه ها، این سرزمین عقب مانده و بلاکشیده، لباس خونین و ننگین را به جامه رنگین و سنگین مبدل خواهد ساخت.
۵ محرم ۱۴۴۰