داستان عجیب در مورد بیتالمقدس
زمانیکه مسیحیت به امپراتوری روم رسید، امپراتورانی چون تئودیوس و دیوکلیسیان مؤمنین را مورد تعذیب و آزار و اذیت قرار میدادند. تعذیب و آزار و اذیت امپراتوران چنان بود که صفحات تاریخ با داستان اعجازآمیز اصحاب کهف که از ظلم امپراتوران به غار پناه برده بودند رنگین شد. اما دین حق (در آنزمان مسیحیت دین حق بود که با آمدن اسلام منسوخ شد) در دلها ریشه دوانید وبالآخره امپراتور رومی بنام کنستنتین (قنسطنطین= Constantine) مسیحیت را دین رسمی امپراتوری روم اعلان کرد و کیش بتپرستی آهستهآهسته در سراسر امپراتوری روبهزوال نهاد. کنستنتین سه پسر و دو برادرزاده داشت که همه میتوانستند جانشین وی شوند. بعد از مرگ امپراتور پسرش کنستنتینوس جانشین شد و برای از بین بردن خطر احتمالی، فامیل کاکای خویش را محکوم به قتل کرد، اما مبنی بر شفاعت تمام فامیل پسران کاکای خویش را که طفل بودند بخشید و نزد فیلسوفانی که هنوز به کیش بتپرستی بودند به یک ساحهی دور برای تربیت علوم فرستاد. تقدیر بر آن بود که بالآخره جولیان نجات یافته از حکم مرگ و تبعیدشده امپراتور شود، اما این امپراتور چون تحت نظر استادان بتپرست تعلیمیافته بود و شاهد قتل فامیل خود از سوی قاتل مسیحی بود با احساسات ضد دین مسیحیت امپراتور شد. او که مانند گذشتگان قرون نخستین میلادی خود نمیتوانست به تعذیب مسیحیان بپردازد زیرا مسیحیان دگر اقلیت کوچک نبودند و کلیسا یکنهاد قدرتمند بود، به نوشتن رسالهها و کتب علیه مسیحیت و ضربه زدن از سایر راههای ممکن به دین مسیحیت عزم کرد. در یک تصمیم نادر او خواست که برای ضربه زدن به مسیحیت معبد سوم یهودیان را در بیتالمقدس پایهگذاری کند. البته این کار او نه بهخاطر ایمان او به یهودیت بود بلکه ” اگر امپراتور دانشمند موفق به تجدید بنای معبد بیتالمقدس میشد دلیلی بهظاهر درست در رد پیشگوییهای انبیاء و حقیقت وحی بهدست میآورد (ص 610؛ ج 2)” و “طرح دیگر جولیان این بود که جمعی کثیر از یهودیان را در بیتالمقدس ساکن کند تا ایشان به سبب تعصب مذهبی پیوسته در اقدامات خصومتآمیز او بر ضد مسیحیان یار و یاور پادشاه و دولت بتپرست باشند و حتی بر آن پیشی گیرند(ص 611؛ ج 2)”. بخشی از این پیشگوییها در قرآن پاک در سورۀ اسراء و در سورۀ انبیا هم آمده است (وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ، حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ :ترجمه:- و بر اهل هر شهرى كه ما نابودش كرديم حرام است كه بازگردند، تا زمانیکه [سد] یأجوجومأجوج گشوده شود و آنان از هر زمین بلندی سرازیر میشوند.). یهودیان که در صدر اسلام بهخاطر تعصب، بتپرستی را بر توحید ترجیح داده بودند (أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا :ترجمه:- آیا به کسانیکه بهرهای از کتاب به آنان دادهشده ننگریستی که به هر معبودی غیر خدا، و هر طغیان گری ایمان میآورند؟! و درباره کسانیکه کافر شدهاند، میگویند: آنان از کسانیکه ایمان آوردهاند، راهیافتهترند) این بار نیز نظر به ” آرزوی تجدید بنای معبد که در هر عصر و زمانی بر جان فرزندان بنیاسرائیل حکمفرما بوده است(ص 612؛ ج 2)” این پیشنهاد جولیان را پذیرفتند و با انفاق جان و مال در این کار سهیم شدند. اما انسانهای شریر چه امپراتور باشد، چه جمعی بزرگی از شیاطین انسی و جنی و چه اتحاد مسیحی-یهودی فعلی، نمیتوانند پیشگوییهای وحیانی را غلط ثابت کنند و این کار جولیان نیز به ناکامی انجامید. ادوارد گیبون که در کتاب خود نهایت احتیاط را بهکاربرده است، تا کتابش خالی از افسانههای تاریخی باشد در مورد این حادثه چنین مینویسد: ” کسانیکه در آن عصر میزیستهاند و شهادت ایشان محترم است هر یک با اندک اختلاف صحت وقوع زلزله و گردباد و فوران آتش را تصدیق کردهاند که بنیاد معبد جدید را فروریخت و قطعات آنرا به هر طرف پراگنده ساخت (ص 612؛ ج 2)”.
امروز نیز یهودیان یکبار دگر به همکاری تمدن مدرن غربی، همان آرزوی دوهزارسالهی خویش را که ساختن معبد سوم است دنبال میکنند. پیشگوییهای وحیانی نیز بیان میکند (سورۀ اسراء؛ 4-8) که یهود این بار توسط مسلمانان به سزای اعمال خود خواهند رسید، بنابراین تمام کوشش یهود این است که مسلمانان را تضعیف کرده و به بیراهه بکشانند. با تأسف مسلمانان از این پیشگوییها غافل بوده و حتی مطالعهی آنرا ضروری نمیدانند که این غفلت سبب میشود که از اهداف آنها بیخبر مانده و فریبشان را بخورند. در این فرآیند معارضه توسط یهود و واکنش توسط مسلمانان، با تأسف بعضی مسلمانان نیز خاصیت یهودی را گرفته و بهخاطر تعصب خود با باطل دست یکی کرده و اهداف باطل را دنبال میکنند. کسانیکه همکار یهودیان در این فرآیند هستند به دو گروه تقسیمشدهاند: گروه اول که مستقیماً دست حمایت اتحاد یهودی-مسیحی را گرفته و اجنداهای آنها را عملی میکنند (حکام، نظامها و دولتها) و کسانیکه در ظاهر ادعای جهاد با آنها رادارند ولی در باطن از روی نادانی و یا بهخاطر متاع دنیا اهداف آنها را دنبال میکنند. جنرال چهار ستارهای آمریکایی ویسلی کلارک Wesley Clark که رئیس نیروهای ناتو نیز بود، در سال 2007 اقرار نمود که امریکا بعد از حادثۀ یازدهم سپتمبر پلان تسخیر 7 مملکت شامل عراق، سوریه، لبنان، لیبیا، سومالیا، سودان و ایران را گرفت. اعمال امریکا بهحیث سرکردهی تمدن مدرن غربی نشاندهندهی صدق این پلان شوم امریکاست، اما جالب اینجاست که تنها پس از اعلان امریکا بعضی مسلمانان آگاه شدند که جهاد در این ممالک فرض بوده و حکام آن کافرند، گویا این مسلمانان از قرآن نه بلکه از پنتاگون فتاوی میگیرند. امریکا توانست با استفاده از همین احمقها، عراق، لیبیا، سوریه و غیره را به خاک و خون بکشاند. امروز نوبت ایران است و خبرها حاکی از این است که مجاهدین پنتاگونی مصروف طرح اعلان جهاد در ایراناند و فردا این مجاهدین به عربستان سعودی، ترکیه، پاکستان و سایر ممالک اسلامی بهنوبت حرکت خواهند کرد تا پلان اسرائیل را به اتمام برسانند، درحالیکه نشانی از این مجاهدین پنتاگونی را در فلسطین که اولویت نخست است و برما نمیتوان یافت.
اما با یقین باید ایمان داشت که (إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا، وَأَكِيدُ كَيْدًا، فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا : ترجمه:- آنان همواره حیله میکنند، و من [هم در برابر آنان] چاره و تدبیری [مناسب] میکنم. پس کافران را مهلت ده و مدت اندکی آنان را در این حالی که هستند، مهلت ده) و (إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا : ترجمه:- یقیناً نيرنگ شيطان [درنهایت] ضعيف است). امت اسلام در حال بیداری است و انشاءالله حیلههای شیطانی بهزودی به خسارت خودشان تمامشده و بهزودی شاهد تغییر عظیم درصحنهی جهانی به نفع امت اسلام خواهیم بود.
به امید بیداری امت اسلام!
کتاب که صفحات آن ذکر شد: ادوارد گیبودن؛ ترجمه: فرنگیس شادمان نمازی؛ انحطاط و سقوط امپراطوری روم