شعر
عقابها همه تسلیم یک مگس شدهاند

عقابها همه تسلیم یک مگس شدهاند
چنارهای بلند زمانه خس شدهاند
چه حسرتیست که آزادگان دیروزی
اسیر شیطنت صاحبِ قفس شدهاند
کسان، بهخاطر یک سکه آبرو دادند
و ناکسان همه در گیرودار، کس شدهاند
به ناخلفشدگان از من این پیام بَرید
که بر گلوی دو-سه راهزن جرس شدهاند
چهکردهاند اجیران روزگار به ما
جز اینکه پیش کشیدند، گاه پس شدهاند
هنوز مردم این خاکتوده بیدار است
اگرچه مشتی اجیرانه بینفس شدهاند
خود از نهایت سردرگُمی پریاشاناند
ولی به منزل شیاد، آدرس شدهاند
صدای هندوکش از صخره باز میآید:
محافظان نوامیس، بلهوس شدهاند
زمانه، آه! زمانه چه کردهای با ما
عقابهای بلندآشیان، مگس شدهاند