خبر و دیدگاه

هیچ کدام از سران غلزایی و درانی به نفع ما نیست

پیروزی هیچ کدام از سران غلزایی و درانی به نفع ما نیست. باز هم تاکید می کنم چه کرزی پیروز شود، چه غنی چیز مهمی را برای ما تغییر نمی دهد. همین آقای کرزی پایتخت تاریخی و باستانی فارسی زبان ها را وشهر قصه های زال و رودابه و مهراب کابلی را به نام خود تغییر داد. چه فرقی می کند که یک برده به چه کسی سواری می دهد،ممکن است تعداد تازیانه ها کم یا زیاد باشد. در هر حال تازیانه از دست اربابی به ارباب دیگر می رسد.
این جا مسایل مهم تری از کوشش کردن برای به قدرت رسیدن کرزی برای ما وجود دارد.زبان، هویت و تقسیمات قومی است که همه خاموش اند و به جای رفتن به دنبال کرزی یا غنی به این کار مهم باید می پرداختند، مارا میخواهند تکه تکه کنند. تمام خشت های اساسی بنای فاشیزم در زمان حاکمیت کرزی گذارده شده است.قتل های زنجیره یی در همان زمان اتفاق افتاد. حافظه مان را فرا بخوانیم و دوباره یاد آوری کنیم. برای ما عاقلانه این بود که می گذاشتیم که این ها با هم بجنگند، تا فرصتی برای عدالت خواهان در یک محور جدید به وجود بیاید. آن هایی که وارد این بازی شده اند در نهایت به نفع تقویت پایه های یکی از این دو جناح فاشیستی انرژی های شان را تباه خواهند کرد. فردای پیروزی یکی از آنها، باز نق نق و گله و شکایت شروع خواهد شد. ای وای! باز اشتباه کردیم، باز به قول شان وفا نکردند! همان تجربه های تلخ گذشته تکرار خواهد شد.
البته بعضی چیز ها است که نمی شود یاد داد، و نمی شود یاد گرفت، عقل و شعور حساس و تیزبین نیاز است که رخداد ها را درست تحلیل کند. رخداد هایی که تازه اند و درباره ی شان نوشته نشده است. به قول یک دوست مبارز فلسطینی من: بعضی وقت چیز هایی اتفاق می افتد که هر چه بگویی از تو نمی پذیرند، باید منتظر زمان بمانی تا حقانیت ات را بدانند، ولی افسوس آن زمان بسیار دیر است و چه فرصت های نازنینی که از دست رفته است!
چون من مساله ملی را تا حدودی می دانم نگران رخداد ها هستم. می خواهم بگویم در آن مبارزه ی ملی ای که بعضی دوستان ما اشاره کرده اند، سرمایه دار ملی در کنار ملت خودش ایستاد می شود، ملت خودش را می خواهد به زعامت برساند، مظلومان اقوام تحت ستم را می خواهد به قدرت برساند، نه این که در خدمت شوونیزم قوم حاکم شمشیر بزند، و ابزار استحاله ی قدرت از دست یک فاشیست به فاشیست دیگر شود.
به دوستان بگویم من از حکمتیار خوب آموخته ام. حکمتیار و جناح های مختلف پشتون که از چپ و راست با او متحد اند، هیچ گاه به خاطر این که مثلا اسمعیل خان به قدرت برسد یا آقای قانونی، انرژی اش را خرچ نمی کند و ابزار دست این ها قرار نمی گیرد یا به طور مثال ابزار دست کسان دیگری،غیر از تبار خودش. او از همه ی این ابزار ها استفاده می کند برای حفظ سلطه ی قوم و تبار اش. حالا نگاه کنید افراد تبار شما برای چه هدفی و برای چه کسانی کار می کنند؟ یک عده پشت سر کرزی صف کشیده اند و یک عده پشت سر غنی و شمار دیگری هم پشت سر استاد سیاف. مگر غیر از این است؟ و آخر سر بگویم آن قدر شعور و تجربه دارم که برنامه ی آزادی بخش ملی را از پروژه های شخصی ی مدعیان تشخیص بدهم و تفکیک کنم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا