خبر و دیدگاه

خطاب به هواداران حکمتیار: کشتار هزاران مردم بی‌گناه با کدام آیین توجیه پذیر است؟

اگر به نزول ادیان ابراهیمی توجه نماییم، در میابیم که خداوند متعال به بندگان خود  فهمانده است که ای بندگان شما برای اینکه در راه خطای خود غرق نباشید،  ایجاب مینماید که عقاید و رفتار خودرا مورد ارزیابی و باز بینی قرار دهید، تا نشود که در گمراهی غرق شده وسرنوشت شما به شعله های آتش جهنم ختم شود. مثلا” خداوند موسی علیه السلام را بحیث پیامبر توظیف فرمود تا قوم خود را از استثمار و ستم فرعون برهاند و برای بندگان خدا راه زیستن و معاشرت نیک با یکدیگر را بیاموزاند.

به روایت کتاب مقدس تا یکهزار وپنجصد سال شریعت موسی دوام کرد، چون زمان پیش می تازد طبیعتا ضرورت به باز بینی  می‌افتد که خداوند تبارک و تعالی راه و شریعت موسی را با مقتضای عصر برابر ندانست پیامبر اولوالعزم عیسیِ روح الله را توظیف فرمود تا بمردم دیگر اندیشی را بیاموزاند و آنهارا از دوام راه کهنه بر حذر دارد. مثلا” کار نکردن در روز هفتم هفته را که  در شریعت موسی جبری بود اختیاری ساخت. خوردن گوشت خوک را که در شریعت موسی حرام بود روا ساخت، نجس شمردن زنان را در زمان قاعده گی که در شریعت موسی معمول شده بود باطل اعلان کرد، … وغیره.

در حدود شش قرن و دو دهه از دین عیسی سپری شده بود که خداوند یکتا به محمد صلی الله وعلیه واسلام وظیفه سپرد تا بندگان خدا را به باز نگری و باز بینی در عقاید و افکار شان دعوت نماید. پیغمبر اکرم اسلام به عیسویان  آموخت که  فکر و عقیده خودرا مورد باز بینی قرار دهند و بدانند که خداوند واحد و لاشریک میباشد. و همین قسم فهماند که فکر و عقاید خودرا در مورد راکد بودن شریعت و علم  باز بینی نمایند.  از آنجائیکه زمان به پیش میرود و علم  و دانستنی های انسان هم نا گذیر دست خوش تغیر و تحول میگردد، بندگان خدا  را واداشت در پی  این دانستنی ها به دور ترین نقاط جهان سفر نمایند و طلب علم را به مرد و زن فرض و حتمی گردانید،… وغیره.

از ملاحظه سطور بالا به این نتیجه میرسیم که باز بینی و تغیر در افکار و بینش ما در چوکات هدایات آسمانی بوده و در حقیقت ما منحیث بندگان خدا مکلف به این باز نگری میباشیم.

تجمع اعتراضی در کابل

حالا به اصل موضوع که همانا باز نگری فکر و باور پیروان حکمتیار در ارتباط به اعمال و کردار او از زمان سقوط حکومت نجیب الله تا اکنون میباشد به اختصار می پردازیم.

همینکه دولت داکتر نجیب الله واگذاری قدرت را به مجاهدین اعلان نمود، سران مجاهدین در پشاور جلسه نموده و به این فیصله رسیدند که در ابتدا حضرت صبغت الله مجددی قدرت دولتی را رسما تسلیم شده و در رآس حکومت موقت قرار گیرد، تا سه ماه جرگه دایر گردیده و رئیس جمهور دولت اسلامی افغانستان از طرف مجاهدین انتخاب گردد.
به اساس همین فیصله کاروان مجاهدین در رأس حضرت صبغت الله مجددی بکابل تشریف آوردند و  رسما” قدرت دولتی را از داکتر سرابی معاون رئیس جمهور نجیب الله تسلیم شده وبتاریخ هشت ثور رسمیت حکومت ا سلامی را اعلان نمود. به عوض اینکه گلبدین حکمتیار از تأسیس حکومت قانونی مجاهدین استقبال نماید و در پی همکاری به آن باشد. علیه آن به بغاوت دست زد و به فیر راکتهای کور بالای ساکنان بیگناه شهر کابل بیرحمانه پرداخت. که یکروز طیاره حامل صبغت الله مجددی را نیز آماج راکت قرار داد که طیاره به نشست اضطراری  وادار شد و صبغت الله مجددی  با همراهان طور معجزه وار زنده ماندند. همینکه صبغت الله مجددی از طیاره آسیب دیده بیرون شد سخنان زشت و رکیکی را به آدرس گلب الدین حکمتیار حواله نمود.

قابل یاد آوری میباشد که در پنجم ماه ثور بدون فیصله جمعی سران مجاهدین گلب الدین حکمتیار با تفاهم با چند نفر از وزیران جناح خلق حزب وطن بکابل وارد شده وزارت داخله و یکتعداد مراکز دیگر را تسلیم شدند. که در اینجا سران مجاهدین با این کار خود سرانه گلب الدین حکتیار مخالفت ورزیده و بعد از نتیجه ندادن صحبت و مذاکره به راندن نیروهای وی از کابل به اقدام نظامی هدایت دادند که نیروهای گلب الدین توسط مجاهدین در همکاری نیروی های نظامی دولت قبلی به قوماندانی جنرال دوستم از کابل رانده شدند.
و گلبدین حکمتیار با وجود اینکه اعضای برجسته حزب او شامل دولت موقت مجاهدین بود از بغاوت علیه دولت مجاهدین دست بردار نشده و به راکت بارانی های خود در شهر کابل ادامه داد. گلب الدین حکمتیار در برابر سوالِ ژورنالستان در مورد مخالفتش با دولت مجاهدین گفت که من با استاد ربانی و احمد شاه مسعود مخالفتی ندارم انها مجاهدین ما هستند  فقط مخالفت من با حضور دوستم در دولت میباشد. یعنی او دلیل جنگ و این همه راکت بارانی های خود حضور دوستم را در دولت مجاهدین عنوان کرد.

عکس گلبدین حکمتیار

اما متأسفانه مدتی سپری نشده بود که با فعالیت های پاکستان  شورایی بنام “شورای هماهنگی” تشکیل شد که گلب الدین حکمتیار با جنرال دوستم در این شورا یکجا باهم متحد شده علیه دولت قانونی اسلامی به بغاوت پرداختند. ولی هیچ یک از اعضای حزب از حکمتیار نپرسید که آقای حکمتیار شما هزاران نفر از باشندگان کابل را توسط راکتهای کور خود بقتل رساندید و ساختمانهای دولتی را که مال بیت المال میباشد تخریب نمودید، دلیل عمده شما حضور جنرال دوستم در دولت مجاهدین بود، پس حالا که با دوستم یکجا شده اید. میپذیرید که مسئولیت تمام قتل و کشتار و تخریب بگردن شما می افتد؟

طالبان از افغانستان توسط نیروهای جبه ملی برای نجات افغانستان (نیروهای مقاومت) به همکاری قوای ناتو و امریکا از افغانستان رانده شدند و به اساس فیصله بن حکومت موقت در کابل تشکیل گردید. لویه جرگه دایر وقانون اساسی افغانستان  بتصویب رسید.  بعد توسط انتخابات رئیس جمهور انتخاب  و دولت اسلامی افغانستان که دولت شرعی و قانونی خوانده می شد بفعالیت آغاز کرد.  در عین زمانیکه پاکستا ن مصروف احیای مجدد طالبان بود از حزب اسلامی گلب الدین حکمتیار بعنوان نیروی باغی مخالف دولت استفاده میبرد.

تا اینکه پاکستان توانست صفوف طالبان را مجددا فعال سازد و به بغاوت مسلحانه علیه دولت جمهوری اسلامی حامد کرزی بگمارد. طالبان مجددا احیا و به بغاوت مسلحانه تحت رهبری  مستقیم استخبارات پاکستان علیه دولت اسلامی و شرعی افغانستان، پرداختند. و نیروهای مسلح تحت فرمان گلب الدین حکمتیار هم منحیث نیروهای فرعی کمکی به طالبان زیر چتر حمایه استخبارات پاکستان به بغاوت علیه دولت قانونی افغانستان در حالیکه یکتعداد از اعضای ارشد او در کابل از جمله کریم خرم و فاروق وردک که حتی نقس سمت دهنده در دولت کرزی را بعهده داشتند، به بغاوت مسلحانه علیه دولت اسلامی کرزی دوام داد و دلیل عمده او در این بغاوت که صدها انسان بیکناه را در حملات اشتهادی  و صد ها سرباز صدیق این وطن را در بغاوت مسلحانه خویش بشهادت رساندند، موجودیت قوای خارجی و خصوصا” موجودیت نیروهای امریکائی عنوان می شد.

در این اواخر با زمینه سازی شورای صلح به خود یک بینی خمیری زیر نام موافقتنامه صلح  ساخته و به دولت آقای غنی تسلیم شد. و از وقتیکه بکابل آمده است جز فربه ساختن مخالفت های قومی به چیز دیگر مصروف نبوده است. اینک دیروز به اشتیاق زیاد سفیر امریکا مقیم کابل را در اغوش گرفته و علنا  بدون کلام از مخالفت ها ی مسلحانه خود اظهار ندامت کرد.

حال آیا اعضای حزب اسلامی باز هم این سوال را از آقای حکمتیار خواهند پرسید که گناه این همه شهیدان در حملات اشتهادی و این همه کشتار و قتل سربازان وطن در صفوف قوای مسلح دولت جمهوری اسلامی افغانستان را بعهده میگیرد؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا