جشن نوروز زایندۀ همبستگی ودوستی

با ادای ادب اجازه می خواهیم که جشن جهانی نوروز را بمرتبۀ یکی از مناسبت های جهانی و فرهنگی وهمگرایی بشری، به تک تک شهروندان میراث دار این روز فرخنده ومیمون در سراسر جهان ، تبریک و تهنیت بگوئیم.
جشن نوروز احساس مهر ورزی ودوستی، با هم بودن وپهلوی هم بودن، را به جهان بشریت به ارمغان آورد. گرامی وجاویدان باد جشن نوروز!
جشن نوروزکهن ترین جشن به جا مانده از دوران باستان سرزمین آریان است .
درون مایه جشن نوروز ازتک زمان برابرشدن بهاری می آغازد، مرحله ای که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد وبسوی شمال آسمان می رود. این وهله را، وهله اول برج حمل می نامند.
بقول برخی از مُتون کهن سرزمین آریان ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید شاهنشاه پیشدادیان بلخ باستان ــ پایه گذار جشن نوروز معرفی شده است. دراین مُتون حکایت است که : ”
جمشید درهفتاد سال پادشاهی خود با خردمندی واندیشه نونگری ،
به دست آورد های چشمگیری نائل آمد :
یکم ــ ساختن ابزارجنگی، که وی آهــن را نرم کرد وازآن زره وجوشن وخفتان وبرگستوان (پوششی که جنگ آوران به هنگام جنگ می پوشند ، پوشش اسبان وفیل ها به هنگام جنگ) ساخت .
دوم ــ پوشش مردمان، جمشید پادشاه با اندیشه بهتر موفق به پوشش مردمان گردید. ازکتان وابریشم و پشم جامه ساخت ، رشتن ، بافتن ، دوختن و شستن را به مردمان آموخت.
سوم ــ این پادشاه خردمند تهیه مسکن ، ساختمان سازی و خشت زنی را به مـــــردم آموخت . مردم خاک و آب را به هم آمیختند وگِـل ساختند وخشت زدند، سنگ وگچ را به کاربرد وخانه وگرمابه وکاخ وایوان برپاکرد .
چهارم ــ جمشید سینه سنگ را شکافت واز آن گوهر های گونه گون چون یاقوت وبیجاده وفلزات وزر وسیم بیرون آورد. تازیورزندگی ومایه خوشدلی مردمان باشد.
پنجم ــ جمشید در پی بوهای خوش برآمد وبر گلاب و عود و عنبر و مشک وکافور دست یافت.
ششم ــ جمشید در اندیشه سفر افتاد ودست به ساختن کشتی برد وبرآبها دست یافت .
بدینسان جمشید با چنین دست آورد های ناب خود، که موفق به تغییر در صورت حیات اجتماعی مردم گردید، وبه همه هنرها مستولی شد و توانا گردید. انگیزه خود بینی وغرور دراو بیدار شد ودر اندیشه پروازدرآسمان افتاد:
فرمان داد تا تختی گران بها برایش ساختند وگوهر بسیار برآن نشاندند. خادمان تخت را از زمین برداشتند وبرآسمان برافراشتند. جمشید در آن چون خورشید تابان نشسته بود واین همه به فرایزدی می کرد .
جهانیان از شکوه وتوانایی او خیره شدند، گرد آمدند وبرتخت وشکوه اوآفرین خواندند براو گوهر افشاندند وآن روز را که برابربه نخستین روز حمل ( 21 مارس ) بود ، آن را نوروز خواندند. (1)
به فرّ کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندرنشاخت
که چون خواستی دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرومانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج روی زمین (2)
با ارجگذاشتی به ارزشهای تاریخی سرزمین نیاکان ، کوروش بزرگ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی ها ، نوروز این سنت اجداد مان را در سال 538 قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا مینمود. این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشدهاست.
کوروش بزرگ
در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. داریوش به مناسبت نوروز در سال 416 قبل از میلاد سکهای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شدهاست.
داریوش اول هخامنشی
نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان تحت نام جشن نوروز بزرگ و نوروز خاصه برپا می شد.
در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد. در این دوران، جشنهای زیادی درجریان یک سال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) به درازا میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته میشد و روز ششم فروردین (خرداد روز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقهای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف) به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنان آنها گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.
اشک اول ــ بنیان گذار سلسله اشکانیان
ارد شیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان درسال 230 میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسد. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت ونوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.
در دوران ساسانیان، 25 روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میکردند، انواع حبوبات و غلات (برنج ، گندم ، جو، نخود ، ارزن ، و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمیکردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند.
اردشیر بابکان
همچنان از زمان هرمز نخست پادشاه ساسانی مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. به این سلسله از زمان هرمز دوم ، سنتِ رسمِ دادن سکه در نوروز به گونۀ عیدی متداول گردید .
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر میرسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند. با روی کار آمدن سلسلههای سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.
در دوران سلجوقیان، به دستور جلالالدین ملک شاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله عمرخیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای تغییر ناپذیر ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را بهجای ۳۶۵ روز برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری برابر به 1013 میلادی آغاز شد.
نوروز در سروده های فارسی
براساس داده های تاریخ در باره گرامی داشت از نوروز واهمیت فراقاره ای آن گویندگان ایرانی سروده های نغزی به این مناسبت از خود به یادگار گذاشته اند .:
سروده فرخی درباره نوروز:
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید
ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید
چناندانی که هرکس را همی زو بوی یار آید
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید
وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار اید
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی
سرودۀ منوچهری درباره نوروز :
نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز
زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
برزن غزلی نغز و دلانگیز و دلفروز
ور نیست ترا بشنو از مرغ نوآموز
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز
بر قافیه خوب همی خواند اشعار
سرودۀدر نوروز از سعدی:
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
سرودۀ نوروز از حافظ :
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
سرودۀ نوروز ازعمرخیام :
بر چهره ی گل نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن روی دل افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه بگویی خوش نیست
خوش باش ومگو ز دی که امروزخوش است
سرودۀ نوروز از نظامی گنجوی :
بهاری داری از وی بر خور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کو ، را نبوید ، آدمی زاد
چو هنگام خزان آید برد ، باد
سروده زیبای نوروزی ازمولوی :
ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی
چیزی بیار مانی از یار ما چه دیدی
خندان و تازه رویی سرسبز و مشک بویی
همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریدی
جغرافیای جشن نوروز
منطقهای که در آن جشن نوروز برگزار میشد، امروزه شامل چندین کشور جهان میشود و همچنان در این کشورها جشن گرفته میشود. برخی آیینهای نوروز در این کشورها با هم متفاوتاند. مثلاً در افغانستان در هنگام نوروز سفره هفت میوه میچینند؛ اما در ایران سفره هفت سین میاندازند.
جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه (ایران ، ترکیه ، عراق ، عربستان ، یمن ، سوریه ، عمارات عربی ، فلسطین ، اردن، لبنان ، عمان ، کویت ، قطر ، بحرین و قبرس ) بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه (قیرغزستان ، تاجیکستان ، ازبیکستان ، ترکمانستان وافغانستان ) چین غربی (ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل میشود.
همچنین کشورهایی مانند مصر و چین جزو سرزمینهایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته میشد، اما امروزه جشنهایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار میشود.
در تاریخ 30 مارس 2009 میلادی برابر است به دهم فروردین 1388 ، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را که برابر است به 21 مارس به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.
سفرههای نوروزی
سفره هفت سین از سفرههای نوروزی است که در ایران، جمهوری آذربایجان و افغانستان وتاجیکستان وازبکستان بویژه شهروندان سمرقند وبخارا … رایج است.
سفرههای نوروزی یکی از آیینهای مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن میگیرند. در بسیاری از نقاط ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن میشود. در این سفره هفت چیز قرار میگیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سیر، سنجد، سمنو، سیب و … به هفت سینی که چیده میشود معانی خاصی نسبت دادهاند. مثلاً سیب را نماد زیبایی و تندرستی،
سنجد را نماد عشق و محبت،
و سکه را رزق و روزی گفتهاند.
سفره نوروز از زمانهای کهن بوده اما به این صورت بوده است که سفره ای را پهن می کردند و در بشقابهای سفالی و یا فلزی آنواع آجیلهای خشک شده مانند :
توت خشک –
برگه خشک شده زردآلو
و هلو و پختیک(پخته شده و خشک شده لبو)
و عسل و سر شیر خشک شده،
کلوچه، گعگ (کیک)
قطاب و نان سرموکی و … می گذاشتند
تخم مرغ رنگ شده حتما در سفره وجود داشت.
در این سفره بعضی چیزها فقط جنبه زیبایی داشت مانند تخم مرغ و آیینه. ولی سایر چیزها برای خوردن و پذیرایی میهمانان بود و هر زمان که تمام می شد بلافاصله صاحب خانه ظروف را مجدد برای میهمانان جدید پر می کرد.
اما اینکه هفت چیز با نام سین باشد پدیده جدیدی است به نظر میرسد گذاشتن هفت جزء آغازشونده با حرف سین در سفرهٔ نوروزی پدیدهای است که در اواخر دوره ها رایج شده و پیشینهٔ تاریخ باستانی ندارد، بلکه توسط رسانهها فراگیر شده است.
همچنان مردم قبل از نوروز به حمام می رفتند و شلوغ ترین روزهای سال گرمابه ها چند روز سال نو بود گرمابه که معمولا با چوب و هیزم در (گرخانه) GOr khaneh یا آتش خانه آب حمام را گرم می کرد حتما یک ذخیره خاص چوب و هیزم را برای روزهای نوروز ذخیره می کرد.
پهن کردن سفرهٔ نوروزی در ایران آداب و رسوم خاصی دارد و روی سفره اجزای دیگری بهویژه آینه، شمع، و آب نیز حضور دارند. از دیگر اجزای سفرهٔ امروزی میشود از ماهی و تخم مرغ رنگشده یاد کرد.
در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار میگیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد. چیدن سفرهای مشابه با استفاده از میوه خشک شده ، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است.
علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است. در جمهوری آذربایجان عدد هفت اهمیتی ندارد و بر روی سفرههای نوروزی خود، آجیل قرار میدهند.
نوروز در دوران کنونی
نوروز در دوران کنونی به گونه ای یک میراث فرهنگ باستانی سرزمین آریان همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار میشود.
البته برگزاری جشن نوروز با نگرش اندیشه های ذهنی چپی وراستی ، آشکارا در برخی از کشورها بوسیله برخی حکومات برای مدت زمانی غیر قانونی بودهاست.
حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرغیزستان و تاجیکستان غیرقانونی کرده بود و این محدودیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت.
همچنین درافغانستان، در دوران حکومت طالبان افغان ، برگزاری جشن نوروز ناروا شناخته شده بود. مگر مردم با فرهنگ این کشور، باداشت ممکنه های خودی در خانه ها ومنازل خویش جشن نوروز را پیوسته گرامی می داشتند .
خوشبختانه بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان ، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در هفتادویکمین نشست مورخ 23 فبروی 2010 ، 21 ماه مارس را به عنوان جشن بین المللی نوروز یکی از مناسبت های جهانی و یکی از میراث فرهنگی معنوی بشری ، با ریشه آریائی به رسمیت شناخت وآن را در تقویم خود جای داد .
در خبر منتشر شده از سوی سازمان ملل متحد در باره اهمیت نوروز آمده است:
” نوروز برای بیش از 300 میلیون نفر درمناطقی از بالکان ، منطقه دریای سیاه ، قفقاز ، آسیای مرکزی ، سراسر خاور میانه و آمریکای شمالی نقاط دیگر جهان جشن گرفته می شود . “ (3)
اهمیت شایستگی ودیرینگی نوروز وسایر اعیاد ملی و دینی بجا مانده دراین اصل متجلی است که ، نیاکان ما ، جشن نوروز وسایرجشن های تاریخی ودینی را به مفهوم پلی به فردا در هاله ای از تقدس ، بمثابه نمادی درتعمیم مهر ورزی ، همدلی ،عامل همبستگی احساسات ملی وعقیدتی ، قرار دادند.
ماندگاری واستمرارنوروزواعیاد دینی درپاکیزگی وکنه خدا پرستی ونگاه انسانگرایانه ای آن نهفته است.:
وآن کنه تقدس جلوه گاه ایست ازتعبد وتسلیم به خداوند در سایه عبودیت ، فرصتی ایست برای تزکیه نفس وتبلوری از احسان ونیکوکاری ، دیدار بادوستان ونمایشی از روند تحول ورستاخیز طبیعت می باشد.
ما از پنجره امید به کرانه های تابش آفتاب گرم نوروزوجشن های دینی چشم دوخته ایم ، گرمی ای که دل های یخ زده نفرت و آز را از اسیرسردی نفس ظلمت رها می کند . وستاره لبخند برآسمان چهره آشتی می درخشد.

منابع ومآخذ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ شاهنامه فردوسی ، بتصحیح ژُول مُول ، انتشارات بهزاد، چاپ پنجم ، سال 1379 ، ص 10 ـ 11 . ورجوع شود به لغت نامه دهخدا که در آن این مفاهیم در مورد نوروز نیز بیان شده است که میگوید : ” … جمشید در حال گذشتن از آذربایجان ، دستور داد که در آنجا برای اوتختی بگذارند وخودش با تاج زرین بروی تخت نشست.بارسیدن نور خورشید به تاج زرین او ، جهان نورانی شد ومردم شادمانی کردند وآن روز را نو نامیدند. ”
2 ــ حبیب السیر، چاپ خیام ، جلد 1 ، ص 178 .
3 ـ رجوع شود به هفتادویکمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورخ 23 فبروی 2010 ، که 21 ماه مارس را به عنوان جشن بین المللی نوروز به رسمیت شناخت.
4 ــ برای آگهی بیشتر به منابع ذیل مراجعه فرمائید :
ــ دهخدا، لغتنامه
ــ معین، جشن نوروز
ــ متن انگلیسی گزارش مطبوعاتی مجمع عمومی سازمان ملل.
ــ نوروز ایرانی، جهانی شد، بیبیسی فارسی
ــ کتاب نوروز در ژرفای تاریخ
ــ اولین روز بهار در کانادا رسماً «نوروز» Nowruz Day نامگذاری شد» (فارسی).
وبگاه خبری تحلیلی تابناک، 14 فروردین1388 . بازبینیشده در فروردین 1388 .
خبرگزاری جمهوری اسلامی :: “عید نوروز” بینالمللی شد.
ــ نامعلوم، مرکز مطالعات روسیه آسیای مرکزی و قفقاز، « نوروز یا نوروز بایرام، جشن ملی-اجتماعی ترکمنستان»
ــ روز جهانی نوروز در سازمان ملل ثبت شد