خبر و دیدگاه

نوروز، پرجاذبه ترین آیین در ادوار تاریخ

 

نوروز، چشم انداز روشن به زندگی نو و امید های نو، با گذشت فصل انجماد و کرختی زمستان، با جوش و خروش طبیعت و پدیده های آن از راه می رسد و به پیشواز و استقبال این خجسته روز، تغییر و دگرگونی در طبیعت آغاز می شود. بلبلان با نغمه های شرین شان آمدن نوروز و بهاران را بشارت می دهند و موجودات و نباتات رنگ و بو بدل کرده و با دمیدن روح تازه بهاری در وجود شان جوانه های امید و شادابی را بار دیگر احساس و تجربه می کنند.

بر اساس اسطوره های کهن، نوروز و بنیاد آن به یما (جمشید) سرسلاله پادشاهان پاراداتا یا پیشدادیان بلخ می رسد که با تابیدن خورشید بر تاج زرین او جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را نوروز نامیدند.

نوروز و آیین نوروزی در گذر زمان و تاریخ پرخم و پیچ خود با فرود و فراز های گوناگونی مواجه بوده و با عبور از دل ادیان و فرهنگ های مختلف، مهر دلباختگان و کین بدخواهان اش را با مروت و مدارا حَمل و تحمل کرده است.

با آمدن دین مقدس اسلام، آیین نوروز توانست میراث غنی فرهنگی خود را با آموزه ها و نماد های اسلامی بیامیزد و ترکیب خوش خط و خالی که در سازگاری و همسویی با اسلام و فرهنگ اسلامی باشد را با تلفیق نماد و باورهای مذهبی به نمایش بگذارد.

با وجود این هم، برخی فقها و افراطگرایانی بوده اند که به استناد به یک حدیث پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) که به وسیله ی مالک بن انس (رض) روایت شده، سنان نقد و تحریم نوروز را در دستور کار خود قرار دهند و با آمدن هر نوروز آن را تکرار کنند.

این در حالی است که در این حدیث روایت شده از پیامبر هیچ نوع ذکر و اشاره به نوروز و تحریم آن نشده است. “پیامبر اسلام نگفت که شما نوروز را برگزار نکنید بلکه گفت خداوند عید فطر و عید قربان را برایتان ارزانی داشته که بهتر از نوروز و مهرگان است.”

بی تردید، یکی از ویژگی های دین اسلام احترام به سنن و آیین های نیکو است که در رفتار پیامبر اسلام، خلفای راشدین و امئه صالحه تبلور روشن داشته است.

گفته می شود که حضرت علی (ک) در ززمان خلافت خود مالک اشتر را به مصر فرستاد و در یک نامه مفصل و بلند بالای سیاسی به او نوشت که تو میان قومی می روی که آنها داری تمدن و سنت های نیکو و پسندیده اند، سنت نیکوی را که بزرگان این امت به آن عمل کرده اند را مشکن و سنتی میاور که به  سنت های گذشته آنها آسیب رساند.  

این نامه بلند سیاسی که از بخش کوچک آن در بالا اشاره رفت تبلور روشنی است از عمل و رفتار صدر اسلام در برابر سنن و رواج های نیکو و پسندیده گذشته و نمونه و الگوی بارزی است میان رابطه دولت با شهروندان و حقوق سیاسی و اجتماعی آنها در یک حکومت مردم پسند.    

با این حال دیده می شود که ریشه اساسی مخالفت و دشمنی با نوروز بیشتر در جنبه های سیاسی، قومی و هویتی مسآله نهفته است تا جنبه اعتقادی که بسیاری آگاهانه و شعوری و برخی ناآگاهانه و تقلیدی بر طبل آن تا امروز کوبیده اند.

برنتافتن فرهنگ غنی فارس، زبان باعظمت فارسی و تمدن شکوهمند فلات ایران بزرگ ( که ایران کنونی بخش کوچک آن است) از جانب اعراب و به چالش کشیدن سیطره سیاسی آنها توسط مبارزان و عیاران خراسان چون ابومسلم خراسانی، طاهر فوشنجی و… مسله ی بود که هیچگاه به مذاق اعراب خوش و سازگاری نیامد و این “عجم” ستیزی به ویژه فارسی ستیزی آنها تا امروز هم بر کسی پوشیده نیست.

از این رو، نوروز و آیین نوروزی به عنوان مظهر تمدن باشکوه خراسان بزرگ و نماد فرهنگ با عظمت فارس همواره و به اشکال گوناگون با تهدید و تخریب اعراب و نوکران شان روبرو بوده است.

با این همه، آنچه نوروز را در ادوار تاریخ استوار و ماندگار نگه داشته، منطق طبیعی و اجتماعی آن است که در تعامل و همسویی با دین و مذهب جلوه های درخشان یک تمدن کهن و درخشان تاریخ که فراتر از افسانه و اسطوره است را به نمایش گذاشته است.

هم چنان، از نوروز به عنوان جشن و مناسبتی می توان یاد کرد که در تولید ارزشها فرهنگی و اجتماعی و پیوند دادن مذاهب و فرهنگ های مختلف در این حوزه نقش پیشتاز و مؤثری داسته است.

ثبت و شناختن نوروز به عنوان باستانی ترین جشن تمدن بشری از سوی سازمان ملل متحد درسال ۲۰۱۰، مناسبت بین المللی، جهانی شدن و تعلق این جشن ماندگار را به جامعه بشری به اثبات رسانید.

اکبر نوابی

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا