احیاء راه ابریشم و سیاست چین در منطقه
درطول تاریخ معاصرافغانستان دیده شده که دولت چین برخلاف قدرتهای بزرگ دیگرجهان مانندروسیۀ شوروی، امریکاو برتانیه، محافظه کاربوده ودر برابر کشورهای دیگر وممالک همسایۀ خود از تشدد، جنگ وخونریزی اباء ورزیده وباآنها ازراه صلح ومسالمت پیش آمدکرده است. کشورچین باوجودی که امروزاز نظراقتصادی و نظامی هم قطارامریکا میباشد، درسیاست خارجی خود خیلی محتاط بوده ازتفکر و فلسفه کارمیگیرد وبرکشورهای خرد وبزرگ نمی تازد، و برمنابع طبیعی آنها دستبرد نمی زند.
گرچه امریکا درکشورهای اسلامی خصوصاً شرق میانه جنگ وخونریزی بی سابقۀ رابراه انداخته است، رهبران چین خاموشانه درپی آن اندتا بُعد اقتصادی خودرا درین سرزمین هاوسعت دهند. درحالیکه پس ازواقعۀ یازدهم سپتمبر 2001 وحملۀ دهشت افگنان عرب بر امریکا منجربه حملۀ امریکابرافغانستان و بعد برعراق شده وکشورهای عراق، مصر، لیبیا وسوریه ازهم پاشیده ومنجربه تولید شصت ملیون مهاجرشد، که نصف آن اطفال میباشند، دولت چین درپی انکشاف پروژه های اقتصادی وتعمیر راه ابریشم برآمده تاساحۀ نفوذاقتصادی خودرا ازپاکستان، ایران وافغانستان بسوی کشورهای شرق میانه و ممالک غربی توسعه بخشد.
درچند روزگذشته دولت چین کنفرانسی دایرنموده وبانمایندگان افغانستان، پاکستان وطالبان دربارۀ راه حل معضلات سیاسی افغانستان مذاکراتی راآغاز نمود . من درین نوشتۀ مختصرمیخواهم برپلان اقتصادی چین درین موضوع، خصوصاً دررابطه باپاکستان، ایران و افغانستان تبصرۀ کوتاه نموده وبیشترمسألۀ افغانستان رامورد بحث قرار دهم .
ـ رابطۀ کشورچین باپاکستان سابقۀ طولانی دارد. توأمیت بین ایندو کشور از یکطرف بخاطر رقابت چین باکشورهندوستان میباشدوازطرف چین سعی دارد پاکستان را بخاطرکاهش نفوذ امریکا درقلمروسیاسی واقتصادی خودداشته باشد. حتی اززمانیکه روس هابرافغانستان تعرض نموده بودند وپاکستان بحیث یکی ازمتحدین امریکا درتربیۀ مجاهدین وتدارک جنگی علیه روسها در افغانستان فعالیت میکرد، تا امروز کمکهای چین به پاکستان ادامه دارد. ازجملۀ کمکهای چین به پاکستان یکی معاونتهای اقتصادی و دیگری انکشاف اسلحۀ اتومی برای پاکستان بوده است. درین ایام، سیاستمداران پاکستان بافراست بی نظیری توانستند درین معامله های سیاسی ازهردوکشورچین و امریکا بهره برداری نماید. درین اواخر، بادرنظرداشت تعمیرشاهراه اقتصادی ابریشم، دولت چین یک قرارداد اقتصادی رابه مبلغ46 بلیارد دالربا امضانموده است. براساس این پلان، نه تنهاپاکستان بحیث یک مارکیت مهم اقتصادی چین خواهدبود، بلکه چین با تعمیراین شاهراه به بندر گوادر دربلوچستان پیوست و ازآنجا از طریق بحرهند، به جهان غرب توسعه خواهد یافت.
ـ درمورد پروژه های چین وایران بایدگفت: ازمدت شانزده سال به این طرف، خصوصاً پس از واقعۀ 11سپتمبر2001که دولت امریکاو متحدین آن sanction یاتحریم اقتصادی را بر ایران شدت بخشیده اند، دولت چین باخموشی درزیر پرده برای توسعۀ پلانهای اقتصادی خود باتهران همکاری بی سابقه نشان داده است. درمعاملۀ اقتصادی با ایران، اولاًچین ازنفت ایران ومواد petrochemical آن استفادۀ اعظمی برده، تکنالوژی ومارکیت اقتصادی خودرا دراین کشور80 ملیون نفوسی افزایش بخشیده و بالاخره ازاین طریق نفوذ اقتصادی خود راکه همیشه توأم باپیشرفت روابط سیاسی میباشد، به ممالک ویران شدۀ شرق میانه توسعه خواهد بخشید. برخلاف روابط امریکا بااین کشور ها، توأمیت چین بااین کشورها یکطرفه نبوده بلکه این کشور درآبادی کشور های اسلامی کمکهای زیادی نموده است. مثلاًپروژه های تکنالوژی وکامپیوتر بین دوکشور خیلی موفقانه پیش میرود. امروز دستگاههای کامپیوتر ایران یکی از پیشرفته ترین سیستم در جهان میباشد. برقراری توأمیت وکنفرانسهای بین انستیتوت تکنالوژی مساچوست امریکاو دانشگاه هاروارد ودانشگاه (شریف) در ایران این حقیقت را تایید می کند .
امروزیک شرکت شخصی چین درناحیۀ زرین آباد ایران یک فابریکۀ ذوب آهن رابه مبلغ دوصدملیون دالرتعمیرنموده است. درین فابریکه که هفتصد نفرکارگر وانجنیرمصروف کارمیباشند، قراراست سالانه شش صد هزار تن آهن تولید نماید. بکارانداختن این چنین فابریکات نه تنها ایران رابسوی صنعتی شدن وتمدن جدید رهنمایی میکند، بلکه عواقب بهتراجتماعی وسیاسی درآینده بدنبال خواهدداشت. علاوتاًچین باایران موافقه نموده که درظرف ده سال آینده تجارت خودرا درآن کشوربه مبلغ ششصدبلیارد دالرافزایش بخشد.
کشورچین درایران یک شهراه بزرگ Express Way راتکمیل نموده و پروژۀ حفریات معادن رابرای انکشاف آن سرزمین رویدست گرفته است. یکی ازفعالیتهای چین درایران تعمیرتونل (نیایش) می باشدکه بزرگترین تونل جهان است که دریک شهربنا یافته است. این تونل به طول سه ونیم مایل بوده وتکمیل شده است. علاوتاً ساختمان متروی تهران که تعمیرآن درسال 1995 آغازشده بود، با موتورهای آن تکمیل ومورد استفادۀ عامه قرارگرفته است. دولت چین برای بهبودحمل ونقل درایران هزارهاموترساخت چین رابه قیمت ارزان فروخته است. گفته میشود که باامتداد این توأمیت های اقتصادی باچین و بر طرف شدن تحریم اقتصادی، ایران بحیث یک کشوربزرگ ومتمدن درشرق میانه وآسیا قدعلم نماید.
ـ درافغانستان، پلانهای اقتصادی چین مواجه به مشکلات عظیمی خواهد بود. طوریکه اطلاع یافتم، درین اواخرآقای صلاح الدین ربانی وزیرامورخارجه باهیئتی عازم چین شدتاباحکومت چین ونمایندۀ پاکستان وطالبان برهبریت سیاستمداران چین دربارۀ صلح درافغانستان وپروژه های اقتصادی چین بحث نماید.
باازبین رفتن نفوذ روسها درافغانستان وضعف امریکا درحل مشکلات منطقه، دولت چین اظهارعلاقه نموده است تا پادرمیان بگذاردوبرای آوردن صلح در افغانستان آزمایش بخرج دهد. مقصد ازعلاقۀ چین در افغانستان آنست تاباآوردن صلح درین سرزمین، پروژه های اقتصادی خودرا درین مارکیت اقتصادی جابجا نموده وازافغانستان به کشور های آسیای میانه چون تاجیکستان، اوزبکستان، قزاقستان وترکمنستان پیش رفته، ازآن مارکیتهای اقتصادی برای تطبیق پروژه هااستفاده و به معادن سرشارنفت آن سرزمینها دسترسی یابد. باتأمین صلح در افغانستان، دولت چین ازقیام مسلمانان افراطی Uighur اویغور در ایالت Xin Jiaing جلوگیری خواهدکرد. این دسته افراطیون دینی چینی، در جنگ های افغانستان جنگیده اند واگرجلوگیری بعمل نیاید، خطری رادرآینده برای کشورچین به میان خواهند آورد.
آنچه درین کنفرانس چنین مهم میباشد، اینست که معضلۀ سیاسی افغانستان با مشکلات کشورهای پاکستان وایران قابل مقایسه نمیباشد. درین کشوربدبخت که ازسه صدسال به اینطرف درزیر یوغ حکومت های ظالم وبیرحم خانوادگی و قبیلوی بسربرده اند، وازآزادی و مدنیت وعدالت اجتماعی چیزی نشنیده اند و ازحقوق انسانی بیگانه می باشند، تطبیق پروژه های اقتصادی وتأمین صلح مشکلات عظیمی پیشرو دارد. این کشورامروز اسیر اکثریت نادان و کدراقلیت رهبریت دزد ورهزن وپارلمان فلج میباشد. کشورافغانستان امروز شدیداً با ناسیونالیسم قبیلوی وفاشیسم قومی دست به گریبان میباشدو تا گلو درلجن زار متعفن دین افراطی فرورفته و جز ریش، استخاره و استنجا(باعرض معذرت)، در دنیای تاریک وپرازهیولا، کمترین روشنی ازمدنیت وتمدن را آزمایش وتجربه نکرده اند.
من درحالیکه ازاقدام چین درین راه اظهارقدردانی میکنم، ازآقای صلاح الدین ربانی خواهشمندم درمباحثات بعدی خود موضوعات آتی را به سمع سیاستمداران چین برسانند :
ـ اخباربین المللی میرساندکه درکنفرانس چین، بعضی ازسیاستمداران آن کشور به احتمال اغلب با تلقین نمایندگان پاکستان، اظهارداشته اند که پشتونها در افغانستان اکثریت بوده وچون طالبان پشتون اند، لذا در مذاکرات صلح باید نماینده داشته ودرحکومت کابل حصه داشته باشند. باکمال تأسف این ادعا از طرف یک کشورمعظم کاملاً غلط بوده و استوار براسناد ومدارک علمی نمی باشد، به دلایل ذیل :
اول ـ اینکه امروزهیچ قومی درافغانستان اکثریت نمی باشد. من قبلاً چهاریا پنج احصائیه جهانی را درمورد نفوس شماری درافغانستان در جریدۀ معتبر امید نشر کرده ام. نظربه احصائیه های نفوس پشتونهادر افغانستان 33ـ38 درصد واقوام دیگرمثل ترکمن وهزاره ودیگران به مراتب دریک فیصدی پایینتر قراردارد.
دوم ـ اکثریت: تعریف definitionیااکثریت آنست که دریک کشور چند قومی، قومی دراکثریت میباشدکه شمارۀ نفوس آن ازمجموع نفوس دیگر اقوام پنجاه فیصد یابیشترباشد. به این اساس هیچ قومی در افغانستان اکثریت نمی باشد. نمیدانم چراحکومت افغانستان وبرادران پشتون مااین حقیقت ساده وروشن راقبول نمی فرمایند، اقلاً یک عدۀ ازآنهاکه تعلیمات علمی ولازم دیده اند !
سوم ـ اینکه مفکورۀ دیگری که ازطرف پاکستان درمغزسیاستمداران خارجی تلقین شده، اینست که میگویندتمام طالبهاپشتونهای افغانستان اند، این ادعا دروغ است. بجزعدۀ انگشت شمار طالبان قندهاری و خانوادۀ ملاعمر متباقی اکثراین گروه وحشی وبی سروپا ازپشتونهای مزدور خارج ازمرزهای افغانستان، وابسته به قبایل آنطرف سرحد و عدۀ ازپاکستانی هااند که نظربه ضرورت به پول و نداشتن تعلیم و وظیفه بحیث اردوی اجیرکارمیکنند. اسیرانی که ازطرف قهرمان ملی احمدشاه مسعود دستگیرشده بودند، شاهد این مدعا میباشد .
1-وزیرخارجۀ افغانستان باید درین موارد افکارسیاستمداران خارجی را روشن ساخته وبه آنهاقناعت دهد .
2ـ درکنفرانس بین چین وافغانستان، باید بصراحت ذکرگرددکه حکومت چین باید برپاکستان فشارلازم واردکند تا ازفرستادن طالبان به افغانستان ممانعت کند.
3ـ نمایندۀ افغانستان باید بصراحت اعتراض کندکه پاکستان بزرگترین مرکز تربیۀ تروریستهای جهانی میباشد. حملۀ دهشت افگنان القاعده ازهمین کشور پلان حمله رابرمرکزتجارت جهانی امریکا تعبیه کردند وازکشورپاکستان بودکه رهبران بزرگ افغانستان چون احمدشاه مسعودفقید واستاد ربانی را بدست کسانی به شهادت رساندند که یادرکمپهای تروریستی پاکستان تربیه شده بودند ویاآی اس آی پاکستان درآن پلان دهشت انگیز همکاری کرده بود.
4ـ اگرچین به یک افغانستان پرصلح وصفا درهمسایگی خودآرزو دارد، باید بامردم افغانستان درراه مجادله با ناسیونالیسم قبیلوی ودین افراطی همکاری کند. بدون همکاری وکمک یک کشوربزرگ و توانا، این جراثیم به تدریج خون این ملت مظلوم راخواهند مکید.
5 ـ ناممکن خواهدبود که امضای قرارداد اقتصادی چین باکشوری که رهبران آن غرق درفساد بوده وبیت المال رابه سرقت برده اند، نتیجۀ مطلوب دهد. دولت چین میتواند درین راه اقدامات لازم نماید.
6 ـ بالاخره طوریکه بارهانوشته ام، کلیدمؤفقیت افغانستان بدست مردم خودآن کشورمی باشد. بقول شاعر:
خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش بدست خویش بنوشت
درحالیکه اقدامات چین رابرای تأمین صلح درافغانستان عملی نیکو و شایسته می دانم، رسیدن افغانستان وپیشرفت بسوی ترقی وتمدن توجۀ جدی رابه نکات بالا ایجاب می کند . /
از هفته نامه امید
درود برشما و با توجه به تحلیل شما از وضعیت سیاسی کشور که سردمداران حکومت وحشت ملی، میخواهند صلحرؤیایی را به واقعیت مبدل سازند (چیزیکه بنابر ناسیونالیسم قومی و ادعای امکان ندارد)، باید گفت که کلید خوشبختی مردم کشورما از دست خودآنها خارح و در دست کشورهای منطقه بخصوص قدرتهای بزرگی است که بنابه دلایل مختلف وارد این جغرافیا شدند و خواستند با بهوجودآوردن حکومت دستنشانده به آرمانها و استراتیژی خودشان در منطقه برسند که در راستا ناکامی آنها محسوس است. صلح در افغانستان رؤیا بوده و رؤیایی خواهد ماند. تأمین ارتباطات توسط وزیرخارجۀ با کشورهای همسایه و منطقه تشریفات محض است نه کار و تلاش واقعی که می بایستی نسبت به آن احساس مسؤلیت کرد. در زدُبندهای سیاسی هرفرد و واحدسیاسی مستقل بهدنبال نفع خویش هستند و هرگز به منافع دیگران اندیشه نخواهد شد. گروههای ترورویستی که بدان اشاره رفته است مسئله آشکار و ساخته شدۀ سیاستهای استخباراتی بیرون از قلمرو افغانستان و فعال در داخل این کشور است که از آنها بعنوان نیرویهای فشار استفاده شده، میشود و در آینده ها نیز خواهد شد. بنابرین، استقرار صلح از برنامه هایست که توسط دشمنان افغانستان برای تجهیز نیروهای تروریستی طراحی شده و در فصل گرمای سال 1395 از آنها برای پیشبرد جنگ در برابر حکومت استفاده خواهدشد.