حمایت از هراسافگنی ریشه در جهالت و بی دانشی جامعۀ ما دارد

شوق و شعف بیش از حد و اندازه ای برخی از فرزندان ملت شهید پرور از آدم کشی و آدم خواری مشت اجیر و هراس افگن در اقصاء نقاط جهان و نمونه اخیر اش شلیک بر سفیر روسیه در کشور ترکیه بیانگری اوج جهالت و کم دانشی در جامعه ای فلاکت زده ما را به تصویر می کشد.
به پندار این گروهک ها هنوز عصر سنگ است و حریف را می توان از گذرگاه سلاخی و آدم خواری به زانو در آورد و قدرت و صلابت خویش را به نمایش گذاشت، در حالیکه چنین نیست، وقتی تروریستان خویش را در مانده و وامانده می یابند و چیزی جز نفرت و کینه بازدهی دیگر به جامعه انسانی ندارند، این اهریمن پیشه گان سفاک دست به تفنگ و گلوله می برند و خون ناحق می ریزانند وگرنه این عصر به تعبیر نویسنده شهیر فرانسوی که کتاب اسلام و تمدن اسلامی نیز از دست نوشته های ایشان است ” عصربیست ویکم ، عصر اظهار نظر وعقیده های نظام مند است .” اما ددمنشان بی هویت از نشانی اسلام بجای باز گذاشتن درب گفتگوها با فرهنگ و تمدن های دیگر با عمل کرد ناشایست شان ضربه مهلک و کشنده ای را بر پیکر زخم خورده ای اسلام عزیز وارد می کنند .
غرب وبقیه کشورهای توسعه یافته جهان با خشم و کینه توزی نه بلکه به گفته اقبال لاهوری با علم و فن یعنی ” قوت فرنگ از علم و فن است = از همین آتش چراغش روشن است ” اما متاسفانه ما جایی روشن کردن چراغ معرفت دانش در جامعه خویش و ترویج اندیشه روشنگری و انسان گرایانه و حرمت به انسان و کرامت و شرافت انسانی هنوز در مرکب جهالت و در لجن زار متعفن بی دانشی گیر مانده ایم و هنوز که هنوز است بهای این بی دانشی و کم سوادی را ملت ما پرداخت می کند، ما زمانی از این منجلاب تیره و تاریک رهایی پیدا می کنیم که آموزش و پرورش را اصل اساسی برای رسیدن به قلۀ امید و سر بلندی اَولویت دهیم و در نهاد های اکادمیک و آموزشی مان آموز گاران مدبر و دانش آموخته را بگماریم که وجیبه خویش را در قبال کودکان این سرزمین بدانند و به سخن ارسطو که می گوید “وظیفۀ آموزگاری آدمی همین است که زندگی کردن درست را به پیروی از فرمان عقل به وی بیاموزاند ” بدین لحاظ با بهتر سازی نظام آموزش مان می توانیم پایی گیرمانده این خلق را از لجن زار تاریکی و کم سوادی رهایی بخشیم و عرصه مبارزه را برای گروهک های هراس افگن وجانی در سرزمین مان تنگ سازیم .
وخلاصه سخن، برای تحول جامعه نیاز مندی طرح و ایده جدید هستم که بتواند جامعه ما را متحول سازد آنچه را حضرت حافظ سال ها پیش گفته بود ” بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغز اندازیم – فلک را سقف بشکافیم وطرحی نو در اندازیم.
آنچه در بالا از حافظ بزرگ نقل قول کردیم بدین سبب بود که بگویم که جامعه ای امروز ما هم به ایده و طرح جدید نیازمند است ، طرح و اندیشه ایکه جامعه ما را متحول کند ، دیگر اندیشی و روشنگری را اجازه دهد و به تحجر و کهنه اندیشی که مسبب همۀ بدبختی ها و تیره روزی ها و تاریخ پرماجرایی خلق ما بوده دیگر، نه، بگوید ، آنگاه ما می توانیم به رفاه ، سعادت و آرامش نسبی برسیم .