شعر

تاریخ رخشان وطن

رسول پویان
رسول پویان

وطن تاریخ رخشان تو قربان

تمـدن هـای باسـتان تو قربان

تــویــی گـنــج بــزگ آریـانـا

ایرانویج و خراسان تو قربان

مکان و مأمن زرتشت بودی

کهن خورشید تابان تو قربان

بـنـازم نـوبهــار بـلــخ بـامی

سرود شعله زاران تو قربان

شــدی تـا زادگاه پهـلـوانــان

وطن سام ونریمان تو قربان

دیار تو است مهد رستم زال

سـمنگان زابلـستان تو قربان

بود شهنامۀ شرح داستان ات

ابوالقـاسـم سخنـدان تو قربان

زمانی غـزنـه فخـر آسـیا بود

زبان وشعر ودیوان تو قربان

فغـان بامیان را عـرش بشنید

دل بـودای گـریان تـو قـربان

صنم بشکن نداند قدرفرهنگ

از این بیداد، افغـان تو قربان

بشـد مهــد هـنـرهـا گـنـدهـارا

فـروغ عهـد کوشـان تو قربان

تمدن را عرب با خشم سوزید

عروج حلم و ارمان تو قربان

توبودی با خدا و عشق پیوند

مسـلمانی و قـرآن تـو قـربان

نهــادی بـاز بـنــیـان تـمـــدن

شکوه عقل وبرهان تو قربان

بنازم برمک و یعقوب ومسلم

دل فوشنج وسیستان تو قربان

خراسـان حکمـت یـونـان دارد

تـم منطـق و بـرهـان تو قربان

ابـوریحـان و فـارابـی و سـینـا

خـردورزان حکیمان تو قربان

خجند و سغـد یار بلخ و کابـل

به هم پیوسته یاران تو قربان

شهنشاهان غوری فخردوران

ز دهلی تا خجـستان تو قربان

هریوا شد مهدعلم و فـرهنگ

حسین مشهورسلطان توقربان

نوایی، جامی و بهـزاد گـویـد

هـریـوایـی دبـسـتان تو قربان

شهــان کابلـی و عـهـد بـابــر

شـکـوه کابـلـسـتان تو قـربان

جــلال آبـاد مـا دارد جـلالـی

کنرهـا و نـورسـتان تو قربان

انـار قـنـدهـار و آب هـیـرمند

ثمـرهـای فــراوان تـو قـربان

ز تـرکـستان میهن غله خیزد

زمین وباغ و بستان تو قربان

تخار و شـوخ فرخاری بنازم

لـب لعـل بـدخـشان تـو قربان

ز بغلان و شمالی میوه خیزد

رُخ لغمان وپـروان تـو قربان

بود در سینه ات گنجینۀ شرق

به هرسومعدن وکان تو قربان

مشاهیـر تـو عالـم گیر بـاشـند

به عالم شوکت وشان توقربان

نشد از عـشق یکدم سینه خالی

خدای عشق وعرفان تو قربان

بود شعـر سنایی چشـم عرفان

سـروش لعـل خندان تو قربان

رســا شـد نـالۀ پـیــر هـریــوا

به یـزدان راز پنهان تو قربان

نوای مولـوی آتش به جان زد

دم نـای نـیـسـتـان تــو قـربـان

جـوانمردان و عیاران خوشنام

خـرابـاتـان و رنـدان تو قربان

نـشاط باده می رقـصد در جام

هـوای بـزم مـسـتان تو قـربان

سرود عاشق و معشوق خوانم

کتاب عـشق ورزان تـو قربان

رباب و تار با چنگ و چغـانه

طربجـوش شـبسـتان تو قربان

تمام اهـل فـرهنگ و معـارف

قـدیمـان و جـدیـدان تـو قربان

تنور جنگ و خون آتش فشاند

دل خونین و بـریـان تو قربان

نشـد آرام یک دم خاطـر خلق

وطـن حـال پریـشان تو قربان

زیزدان عـدل وآزدای بخواهم

امید صلح و عمـران تو قربان

بـود افغانسـتان اصل خـراسان

اساس و بیخ وعنوان تو قربان

۸/۸/۲۰۱۶

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا