خبر و دیدگاه

پیرامون نوشته « تشنج بین افغانستان و پاکستان »

   

moskee-toren7
نویسنده: داکتر محمد شعیب مجددی

نوشته دوست وبرادر عزیز آقای جلیل غنی هروی «تشنج بین  افغانستان و پاکستان»را خواندم . همیشه ازین قلم مطالب نیک وپر محتوی پخش میگردد . خواستم پیرامون این نوشته شان مطلبی اضافه نمایم . هر چند در رسانه های گروهی خصوصا نوشتاری رسم و رواج شده است تا یک نوشته پخش میگردد چندین قلم متحرک ومقالات متنوع  پیرامون آن نوشته میشود در بخش معلوماتی و اصلاح مطلب کار بدی نیست که اسناد ، شواهد و معلومات مؤثق پخش گردد اما اینکه قلم فرسایان ما تعرض شخصی مینمایند و با کلمات زننده و توهین آمیز نویسنده را به شکلی از اشکال ترور شخصیت میکنند قابل پذیرش نبوده و امیدوارم دروازه  بخش توهین وتعرض شخصی برای همیش مسدود گردد . نوشته من با لطف ، محبت و احترام به آقای جلیل غنی آغاز و ختم خواهد شد . امید است رسم و رواج های توهین و ترور نویسندگی تغییر و نوشته های  ما  بر اساس ادب واحترام به دیگران با حفظ اختلافات نظر  زیب چاپ یابد .

موضوع تشنج پاکستان با افغانستان و سابقه تاریخی آن خصوصا بیان خط دیورند بسیار مهم واساسی میباشد و آرزو دارم علما  ،دانشمندان وقلم بدستان ما بدون تعرض و توهین به یکدیگر روی این مطلب مهم با اسناد و شواهد چراغی سر راه مردم ما گردند.
   نوشته من همچنان که در بخش اول یادآور شدم  « خواستم پیرامون این نوشته شان مطلبی اضافه نمایم » یاد شما اگر باشد آهنگ محلی در سرزمین ما با شعر دلنشین با با طاهر همیشه زمزمه میشد .
  اگر دردم یکی بودی چه بودی
وگر غم اندکی بودی چه بودی
 درد و یا مشکل افغانستان اگر یکی میبود تداوی و یا رفع مشکل نسبی آسانتر میسر میشد متأسفانه که امراض و مشکلات افغانستان دامنه وسیع دارد  شاید هم برای همین تداوی امراض و رفع  مشکلات اگر امکان داشته باشد دوامدار خواهد بود. در پهلوی مشکل افغانستان و پاکستان که محترم آقای غنی یاد کردند واقعاً با ایشان موافقم با این اضافه که شاید مهمترین آن معظله خط دیورند باشد. پاکستان به همه چال های این بازی شطرنج که به کشتار مردم بی گناه ما تمام میشود دوام خواهد داد تا روزی به آن پیروزی و موفقیت بزرگ برای پاکستان یعنی قبول حط دیورند از طرف افغانستان برسد . باور من درین است همچنان که امنیت و آرامش یک خانه بر دیوار ها و دروازه های مستحکم آن ارتباط دارد امنیت ، تمامیت ارضی ، مصؤنیت ملی و آرامش مردم یک مملکت نیز به مرزهای مستحکم آن مربوط میشود . امروز متأسفانه که افغانستان از چندین طرف بی دروازه و سرحد مستحکم میباشد و از هر دیاری با اسلحه ، جاکت انتحاری و مواد منفجره ، خائن وجاسوس داخل افغانستان میشوند و هرچه دل شان خواست انجام میدهند وازین طرف مواد مخدر که متأسفانه افغانستان مقام دوم ویا سوم را درجهان دارد به آن طرف مرزها و در سراسر جهان پخش میگردد . مواد که اگر روزی قانونمندانه زرع و جمع آوری شود وبجای مواد مخدر ، ادویه برای تداوی مریضان آماده گردد شاید ما در جهان مقام بلندی درین راستا کسب نماییم واز عایدات اقتصادی آن مشکلات خود را رفع گردانیم. بلی دوست عزیز خط دیورند بسیار مهم است این مشکل بزرگ را وقتی میتوانیم حل نماییم که قدرتمند باشیم فعلا که افغانستان یک شیر زحمی است و هر کرگسی در تلاش که خون ، گوشت ،پوست و استخوانش را بخورد اگر داخل مذاکرات با پاکستان شویم از یک مقام و موقعیت ضعیف خواهد بود و به نفع پاکستان تمام میشود . من امیدوارم افغانستان انشاالله دوباره به پای ایستاده میشود و ما از یک مقام قوی با سیاستمداران با تجربه منحیث یک طرف مساوی با پاکستان داخل مذاکره گردیده و نتیجه و یا حل موضوع دیورند به شکلی از اشکال به نفع افغانستان و پاکستان خواهد بود. شما یاد نمودید که افغانستان محاط به خشکه میباشد و واقعا فعلاً حقیقت چنین است اما امید وآرزو داریم که افغانستان همچنان که حقش میباشد و روزگاری میگویند سردار محمد داود خان نیز چنین گفته بود راه به آب بحر پیدا نماییم و دیگر افغانستان  محاط به خشکه یاد نگردد.
 گفته آمد که «اگر دردم یکی بودی چه بودی » درد ها و مشکلات افغانستان بسیار زیاد است . مشت نمونه خروار به چند مشکل بزرگ اشاره میگردد. اما پیش از آن شاید با من موافق باشید که مشکلات ما با همسایه ها و دست های تجاوزگر دور و نزدیک ضربات محکم بر افغانستان گوبیده است . رابطه حسنه و احترام متقابل بین  افغانستان و همسایه ها به نفع همه خواهد بود . جنگ و مخاصمت با همسایه زهر تلخیست که کام همه را آزرده می سازد . امید میگردد تا رابطه ها حسنه و نیک گردد . بر میگردیم به بیان مشکلات افغانستان ، از مشکل افغانستان و پاکستان  در نوشته دوست عزیز جلیل غنی و دیگر نویسندگان به مراتب یاد شده است تکرار نمیکنم از مشکلات دیگر یاد آوری میگردد.
اول : مشکلات افغانستان با ایران : شاید مشکلات افغانستان و پاکستان بنا بر ظواهر اعمال فرستاده های پاکستان واضح وآشکار باشد که در فوق مشکلات قرار دارد اما مشکلات افغانستان و ایران نیز به همان پیمانه ، ولی زیربنائی و خفیه  میباشد . خطر کلی اینست که اگر امروز به این مشکل توجه نگردد فردا شاید این از مشکل پاکستان بزرگتر گردد . فقط به یک موضوع که  رسانه های گروهی درین روزها از آن یاد میکنند روشنی می اندازم . هر چند سر شما به درد می آید اجازه دهید راپور بی بی سی را آنچنان که روز ۲۷ جون ۲۰۱۶ پخش شده است خدمت تقدیم  گردد . « دولت افغانستان دریافت نامه‌ای از مخالفان دولت سوریه را تأیید کرده و گفته است که تلاش دارد از طریق کانال‌های دپلیماتیک و وزارت مهاجرین افغانستان این مسئله را بررسی کند.یک شبکه تلوزیونی خصوصی در افغانستان ادعا کرده که در این نامه از دولت افغانستان خواسته شده که مانع ورود شهروندانش به جنگ سوریه شود.در این نامه آمده است که بیش از هشت هزار شهروند افغانستان از سوی ایران به جنگ سوریه فرستاده شده‌اند.بنابراین گزارش، هیثم المالح، رئیس کمیته‌ قانونی ائتلاف ملی نیروهای انقلابی سوریه، در این نامه نوشته است: «ملیشه‌های افغانی در سال ۲۰۱۲ از سوی ایران و با انگیزه‌ مذهبی وارد کارزار سوریه شده‌اند.»همچنین در آن ادعا شده که شهروندان افغانستان در جنگ سوریه «به گونه‌ بی‌رحمانه» به کشتار مردم و جنایت‌های جنگی دست می‌زنند.بی‌بی‌سی فارسی اخیرا شواهدی از اعزام هزاران پناهجوی افغان به جنگ سوریه را به دست آورده بود که نشان می‌‌داد سپاه پاسدران ایران، مردان افغان را برای جنگ در کنار نیروهای بشار اسد، رئیس جمهوری به سوریه می فرستد.جنگجویان افغان اکثرا از میان پناهجویان محروم و آسیب پذیر داخل ایران جذب می‌شوند.وزارت خارجه ایران موضوع اعزام مردان افغان به جنگ سوریه را همواره تکذیب کرده و تنها در یک مورد مقامات ایرانی گفته‌اند که نیروهای افغان داوطلبانه و برای دفاع از اماکن مقدس به سوریه فرستاده می‌شوند»
در راپور دیگری که بی بی سی و رسانه های گروهی افغانستان پخش کردند چنین میخوانیم «وزارت امور خارجه از حضور شهروندان کشور در جنگ سوریه نگران است. سخنگوی وزارت امور خارجه تأیید می‌کند که برخی‌از شهروندان کشور در نتیجۀ تهدید یا تطمیع نهادهای حکومتی و غیر حکومتی کشور میزبان، برای جنگ به سوریه رفته‌اند، و وزارت خارجه این موضوع را با کمیساری سازمان ملل در امور پناه‌جویان در میان گذاشته‌است.احمدشکیب مستغنی، سخنگوی وزارت امور خارجه می‌گوید: «دولت جمهوری اسلامی افغانستان با جدیت این مسئله را از راه‌های دیپلماتیک برای تغییر این وضعیت اقدام کرده‌است و برای جلوگیری از این وضعیت افزون بر حفظ و رعایت حقوق مهاجرین، دولت با کمیساری عالی سازمان ملل متحد در این‌باره تماس گرفته‌است و با آنها کار می‌کند تا این مشکل حل شود.»
 در همین حال، برخی‌از نشریه‌های چاپ تهران گزارش داده‌اند که ده‌ها هزار شهروند افغانستان در سوریه با مخالفان بشار اسد در نبرد استند. این نخستین بار است که هفته‌نامۀ «رمز عبور» چاپ تهران، که وابسته به محافظه‌کاران ایران است می‌نویسد که شمار این جنگ‌جویان به ۱۲ تا ۱۴ هزار تن می‌رسد. در بخشی از این گزارش از زبان محمدحسن حسینی که از فرماندهان جنگجوی افغان در سوریه که چندی پیش در حومه حمص سوریه کشته شد، نوشته است که هر جنگجو روزانه ۵۰ دالر خرج شخصی دریافت می‌کند و به خانواده‌اش نیز ماهانه ۴۰۰ دالر داده می‌شود. سپاه پاسداران ایران نیز به‌خانواده‌های این جنگ‌جویان خانه و امکانات دیگر فراهم می‌سازند.برخی‌از این جنگ‌جویان افغان که در سوریه کشته می‌شوند حتا جسد‌های‌شان هم به خانواده‌های شان نمی‌رسد. برای مادری که یگانه پسرش، مهدی را، در جنگ با مخالفان بشار اسد کشته شد، نیز تنها لباس‌های فرزندش را آورده‌اند. حدود سه سال پیش شماری از شهروندان کشور از ایران به سوریه رفتند و به پشتیبانی از حکومت بشار اسد در برابر مخالفان وی جنگ را آغاز کرده‌اند. برخی‌از این شهروندان کشور می‌گویند که برای دفاع از حرم زینب کبری، فرزند حضرت علی، امام اول شیعییان، به سوریه می‌روند.یافته‌ها نشان می‌دهند که افغانان بیشتر در خطوط نخست جنگ استند و حتا گزارش‌هایی نیز پخش شده‌اند که هرگاه ایرانی، عراقی یا لبنانی از سوی گروه‌های دیگر اسیر گرفته شود، با سربازان دیگر مبادله می‌شوند، اما جنگ‌جویان افغان مبادله نمی‌شوند.»
در پهلوی آن اعدام ها و زندانی نمودن های مهاجرین افغان و ده ها موضوع دیگر در ایران مشکلات بزرگی را خلق نموده است . پیرامون مشکلات افغانستان وایران این مشت نمونه خروا است که امیدوارم قلم بدستان ما این نوشته را تکمیل نمایندو دولت افغانستان با سعی و کوشش ، هوشیاری وبیداری مشکلات افغانستان وایران را امروز حل کند . بدون شک ستون پنجم و یا ششم جاسوسان و نوکران حکومت ویا حلقه های گروپ های سیاسی وعقیدتی ایران  مثل پاکستان در مقامهای بلند دولتی و حلقه های سیاسی ، اجتماعی ومذهبی افغانستان وجود دارند. اگر امراض کشنده تعصبات و تفرقه اندازی های مذهبی  امروز در ریشه خنثا نگردد فردا درد سر بزرگتر و خونینی متوجه افغانستان خواهد بود . ایران و افغانستان که رابطه بسیار مستحکم دینی ، فرهنگی ، تاریخی و زبانی با هم دارند امیدوارم برای همیشه رابطه حسنه و احترام متقابل به یکدیگر را چنان مستحکم و حفظ نمایند  که سمبل و نمونه دوهمسایه خوب در جهان گردند.
دوم : مشکل فساد اداری : فساد اداری یکی از بزرگترین معظلات داخلی افغانستان میباشد . فساد اداری را تنها در رشوت خوردن خلاصه کرده اند که درین جرم  رشوت دهنده و رشوت گیرنده هر دو شریک ومفسد میباشند.  فساد اداری  وحدت ملی و تمامیت ارضی ما را به خطر مواجه میسازد . امیدواریم دولت درین راستا از حقیقت وجدیت استفاده نموده و روش مجازات و مکافات را به شکل حقیقی آن عملی نماید تا مفسدین به جزای اعمال شان رسیده و دامن افغانستان ازین لکه های ننگ پاک گردد. یادم می آید با یکی از مشاورین ارشد رئیس جمهور افغانستان روزی در یک مهمانی در امریکا صحبتی میسر گردید . در همانجا ضرب المثل مشهور افغانستان را استعمال نمودم .«یا تخت یا تابوت» حکومت اگر در مبارزه با فساد اداری جدی و صادق میباشد باید ترس و دلهره شکست را از پالسی خود دور نموده و مجازات رابرای مفسدین از ارگ ، وزرا ،والی ها ، رؤسا محاکم ، قومندانان ودستگیر شده های مسلح در جنگها همچنان مافیای قدرت به هر سطحی که هستند به شکل دوامدار آغاز نماید. آنگاه نیت حکومت واضح میگردد که در از بین بردن فساد جدی و صادق میباشد . ولی به شکلی که امروز نمایشی شخصی زندانی و یا اعدام میگردد و با اعلانات دوسیه مفسدین این اداره ویا آن اداره به سارنوالی و محاکم سپرده شد برعلاوه اینکه دردی را دوا نمیکند شرایط فساد بیشتر را برای رشوت خوران آماده میسازد .
سوم : ستون پنجم : هر چند ستون پنجم مشهور شده است اما ستونهای ششم وهفتم نیز موجود است . ستون پنجم در حقیقت جاسوسان ، نوکران ودست نشانده های کشور های بیگانه همچنان متعصبین قومی ، مذهبی ، زبانی ومنطقوی میباشند که چون مار های زهز دار در آستین دولت و مردم افعانستان داخل گردیده وهر روز نیش میزنند و زهر خود را میریزند. این مار های داخل آستین از داخل ارگ و مقامهای بلندرتبه دولتی ، احزاب و گروپهای سیاسی ، اجتماعی ومذهبی شروع و تا دفاتر پائین و کوچه وبازار میرسد . خطر ومشکلاتی که ستون پنجم ایجاد میکند از خطر مخالفان مسلح بزرگتر است . این ستون پنجم است که موتر های پر از مواد منفجره و انتحاری را تا دیوار عمارت محافظین بلند رتبه و دفتر قومندان امنیه کابل و مقام رئیس شورای صلح میرساند. اینکه بخشهای از افغانستان با قراردادها به مخالفین مسلح سپرده میشود همانا فعالیت ستون پنجم میباشد . به یک نمونه خیانت اعضای ستون پنجم که به  تاریخ ۲۵ جون ۲۰۱۶ اتفاق افتاد اشاره میشود . باید یاد آور گردم که قوای نظامی ، پولیس ملی و امنیت ملی افغانستان شجاع ترین ، جان نثارترین ومدافع ترین قوای مدافع وطن ومردم در روی زمین میباشند و من به وجود همه سربازان وطن دوست وجان نثارافتخار مینمایم . اما دربین این قوای سربرکف مکروب های ستون پنجم جای گرفته اند که هر روز زهر خود را میریزند  باز هم راپور بی بی سی آنطور که به تاریخ ۲۷جون ۲۰۱۶ نوشته شده است خدمت شما تقدیم میگردد .«تحویل پرونده فرمانده پلیس میدان وردک به دادستانی افغانستان تایید شد . دفتر ریاست جمهوری افغانستان تایید کرده که پرونده خلیل اندرابی، فرمانده پلیس میدان وردک در جنوب کابل به دادستانی فرستاده شده است.آقای اندرابی متهم است که خودرو پلیس را در اختیار یک فرمانده طالبان قرار داده است.محمد هارون چغانسوری، سخنگوی رئیس جمهوری امروز (شنبه، ۵ سرطان) در یک نشست خبری در کابل گفت که پرونده آقای اندرابی به مراحل آخری تحقیق رسیده است.وزارت داخله افغانستان نیز اعلام کرده بود که استفاده از خودرو پلیس در انتقال یک فرمانده طالبان را با جدیت پیگیری می‌کند.
نیروهای امنیتی افغانستان یک هفته قبل از امروز اعلام کرده بودند که قاری ظاهر، مسئول نظامی طالبان در ولایت بغلان را که در یک خودرو پلیس مربوط به فرمانده پلیس میدان وردگ به کابل انتقال داده می‌شد، در منطقه خنجان ولایت بغلان بازداشت کردند.به گفته وزارت داخله افغانستان، قاری ظاهر در طراحی و سازماندهی «حملات تروریستی» در ولایت بغلان سهم فعال داشته است »
 با ارتباط به موضوع ستون پنجم به تاریخ پنجشنبه ۳۰ جون ۲۰۱۶ دو حمله کننده  انتحاری ۵ بس دانش آموخته‌گان اکادمی پولیس را که از مرکز آموزشی در ولایت میدان ‌وردک عازم کابل بودند، در مسیر راه هدف حمله قرار دادند و ۳۲ پولیس جوان کشته و ۷۹ نفر زخمی شدند .
مجتبی پتنگ وزیر پیشین وزارت داخله این حمله را سازمان یافته و غفلت مسؤلان را جرم نابخشودنی و دست داشتن نفوذی های هراس افگنان و ستون پنجم را در این حمله بعید نمی داند. مجتبی پتگ وزیر داخله پیشین گفت:« دراین حمله زمان به خرچ داده شده و در این دشمن کار کرده است،ممکن در داخل پرسونل یا در داخل نیروهای امنیتی،نفوذی دشمن وجود داشته باشد،مکمل پلان را داده برایشان که چی وقت حرکت می کنند،چند بجه حرکت می کنند،چی تعداد پرسونل است، ویک طعمه بزرگ را در دهن دشمن انداخته شده.»
 امرالله صالح رئیس پیشین امنیت ملی میگوید : «کاری را که این مسؤولان انجام دادند که اینان را در روز روشن انتقال دادند از نظر من از آن جمله غفلت های وظیفه یی است که تا حد جنایت میتوان بالایش اسم گذاشت اینان میتوانستند  دو بجه شب حرکت کنند، یک بجه شب حرکت کنند بعد از افطار حرکت کنند وقتی حرکت کنند که جاده ها مطلق خالی باشد.»
عصمت الله زخمی رویداد می گوید:” در دروازه قراول دو سه نفر شخصی بود یک قوماندان بود آنان را نیزدر موتر ها بالا کرد،موهای شان دراز دراز بود وحشت ناک بود بعد از کمپنی آن طرف تر موتر اول را هم انتحاری زد و موتر پنجم را هم »
فعالیت های ستون پنجم در مقامهای بلند رتبه افغانستان اظهر من الشمس است . امروز شخصیت های بلند رتبه امنینی ، نظامی و اداری متهم به ستون پنجم میباشند . رسانه های گروهی خصوصا بیرون مرزی به وضاخت نامها و خیانت های آنها را بیان میدارند . در افغانستان میگویند :«تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزکان» وقتی این همه اتهام بر بعضی اشخاص وارد است آیا برای حکومت مهم نیست که به اعمال و سوابق آنها غور نماید و یا به اصطلاح قطع الرجال است که همین متهمین را به مقام های مهم وکلیدی باید مقرر کرد. 
چهارم : تقسیم کار به اهل یا به اساس شایسته سالاری :  کار را به اهل آن سپردن یکی از راه های معقول ومقبول پیشرفت و ترقی میباشد . متأسفانه در وطن عزیز ما افغانستان وظایف و مقامها در بین احزاپ ، گروپ ها ، اقوام ، مذاهب و مناطق بطور سهمیه تقسیم میگردد . درین راستا مهم نیست که این شخص لیاقت و اهلیت این مقام را دارد و کار را به شکل احسنی به پیش میبرد بلکه به پیشنهاد رئیس حزب یا گروپ قومی مذهبی تقسیم میگردد وآن شخص افراد مورد اعتماد خود را به مقامها مقررمیکند اکثراً اهلیت وشایستکی مطرح نیست . به مراتب تجربه شده است که وقتی شخصی وزیر ،والی ویا رئیس مقررمیگردد کوشش میکند که تمام اعضای کلیدی آن دفتر را از تبار خود مقرر کند . این یکی از بدبختی های افغانستان است که ما هنوز یک ملت واحد نشدیم . ای کاش روزی به آن نضج وپختگی برسیم که اگر اکثر وزارت ها به افراد یک قوم ویک مذهب ویا یک منطقه برسد و آن اشخاص اهلیت و شایستگی را داشته باشند هیچ تعرض و انتقادی صورت نگیرد. اما امروز متأسفانه جنگ تقسیم قدرت برمعیار های نا شایسته باعث گردید  که وزارت دفاع بعد از دو سال صاحب وزیرشد. تقسیم مقامها و چوکی ها بین ریاست جمهوری و ریاست اجرائیه پنجاه پنجاه میباشد .همین تقسیم بندی ها باعث گردیده است که معاون رئیس جمهور جنرال دوستم امروز ۲۶ جون ۲۰۱۶ به رسانه های گروهی میگوید . خبر بی بی سی « تکلیف کشیدیم رای آوردیم از ما هم یک – ده تا سفیر باشد از ما یک معاون وزیردفاع باشد از ما هم یک معاون وزیر داخله باشد»
 این بود بخشی از مشکلات و امراض افغانستان که به تداوی ضرورت دارد. دوست وبرادر عزیز و گرامی آقای جلیل غنی از نوشته شما یک جهان ممنون وامیدوارم قلم شما همیشه پربار باشد . خواستم به نوشته شما «تشنج بین افغانستان و پاکستان »علاوه کنم  . «اگر دردم یکی بودی چه بودی »

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا