خبر و دیدگاه

«امید» بیست و پنج ساله شد

Qawi Koshan
محمد قوی کوشان، مدیر هفته نامۀ امید

یادداشت مدیر

روز۲۵ اپریل سال۱۹۹۲ برابربا پنجم ثور۱۳۷۱خورشیدی، نخستین شمارۀ هفته نامۀ امید، را درشهر هیوارد، شمال ایالت کالیفورنیا به چاپ رساندم. پیش ازآن دومجله را درهمان منطقه انتشارمیدادم، نخست (مجلۀ خراسان) را ازآدرس (افغان سنتر)، که مؤسسۀ برای ارائه خدمات به پناهجویان تازه واردافغانستان به کالیفورنیاایجاد شده بود، از۱۹۸۸تا ۱۹۸۹جمعاًدوازده شماره، وسپس (مجلۀ نامۀ خراسان) را ازآدرس(انجمن فرهنگی مهاجرین افغانستان) که درهمان ایالت توسط پدرمرحومم الحاج غلام حضرت کوشان وجمعی از فرهنگی های هموطن بنیان گذاشته شد، ازنیمۀ۱۹۹۰تا اپریل۱۹۹۲، بازهم جمعاً دوازده شماره، بعنوان مدیرمسئول، خدمت هموطنانم تقدیم کردم .

شایستۀ گفتن است که نویسندگان بزرگ افغانستان درغربت با آن دومجله وهفته نامۀ امیدهمکاری داشتند، ازجمله مرحومان داکترسید علی رضوی غزنوی، سیدشمس الدین مجروح، سیدقاسم رشتیا، استاد غلام علی آیین، میرمحمدصدیق فرهنگ،پروفیسرصمدعلی حکمت، پروفیسررجب علی طاهری، استادمحمدطاهرهاتف، عبدالرحمن پژواک، غلام حضرت کوشان، بانوعادله فرهادی، عبدالغفورشرر، کبیراحمدآهنگ هروی، پاینده محمدکوشانی، داکتراخترمحمد مستمندی، داکترمحمدنادرعمر، خلیل الله امین، گل احمد شیفته، محمدایوب عثمانی، زین العابدین عثمانی، پروفیسر عبدالحکیم ضیایی قاضی القضات، دگر جنرال عبدالرزاق قوماندان سابق قوای هوایی ومدافعۀ هوایی، دگرجنرال محمدنذیرکبیرسراج سابق رئیس لوژستیک اردو، جنرال احمدعلی مودودی، جنرال محمدزکریا ابوی، محمدابراهیم عفیفی، محمدعزیزنعیم، داکترمحمدرفیق شمع ریز، داکترمحمدعثمان هاشمی، استاد فقیرمحمدننگیالی، دگروال ناصرپورن قاسمی، داکتر محمدعزیزسراج، محمدنبی کهزاد، نجات الله خلیلی، داکتر محمداسلم خاموش و شماری دیگر، که ارواح شان شاد باد !

ازعزیزانیکه الحمدلله حیات دارند، جنابان داکترعبدالغفور روان فرهادی، پروفیسرمیرحسین شاه، سیدفقیرعلوی، محمدسعیدفیضی، عبدالودودظفری، محمدنعیم کبیر، پروفیسرداکتر عبدالواسع لطیفی، پروفیسرداکترحمیدهادی، داکترغلام محمد دستگیر، بانوعفیفه هادی، انجنیرعبدالصبورفروزان،داکترعبدالوهاب هادی، فرهادمیرزا ، استادعبدالرشید بینش، استادعبدالله سمندرغوریانی، بانوعاطفه غوریانی، بانوماری خلیلی ناصری، عبدالاحد ناصرضیایی، انجنیرضیا فرهنگ، محمد طارق فرهادی، محمدنذیرحباب، داکترعنایت الله شهرانی، داکترمحمدافضل افضلی، خواجه بشیراحمدانصاری، استاد احمد راتب، نصیراحمد رازی، عبدالعلی نوراحراری، فضل غنی مجددی، محمد نعیم مجددی، یما شمعریز، داکترنصیراحمد نصری حقشناس، بسم الله بامیانی، سیدعزیزالله مرموز، استاد عبدالوهاب مددی، داکتر سید اکبر زیوری، داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذ، شبگیرپولادیان، عبدالحی شبگیر، داکترهارون امیرزاده، داکترمحمد فریدیونس، عبدالقیوم ملکزاد، داکترسیدهاشم قطره مظفری، محمودمحجوب، داکترنویدپارسا، داکترمحمداکرم عثمان، داکتر محمدشریف فایض، سیدطیب جواد، عمرصمد، داکترانورالحق احدی، داکترمحمدحیدر (بارکزی)،عبدالرحمن پیمان، ویس ناصری، داکترامین رافق، عبدالشهیدرحمانی، نصیرمهرین، صدیق خالد، محمدیوسف صفا، داکترمحمداسماعیل رضایی، استادمرتضی بایقرا، داکتراحمدضیاجاغوری، محی الدین بها، جلیل احمدعثمانی، میرمنیب الله کاظمی، عبدالرؤوف عینی، احمدشاه عبادی، علی احمد هدایت، سید نقیب الله ولی، عابدحسین مدنی، حامدرضوی، داکتر عبدالاحدوفامعصومی، انجنیرمحمدهاشیم رایق، غلام دستگیر شوریده، عبد الرحمن نوروز، حیدعلی پیکار، صادق پیکار، رسول فدایی، داکتر محمدطاهرهاشمی، انجنیراحسان الله مایار، داکترمحمد شعیب مجددی، بسم الله بامیانی، حامدحسینی، سیدآقا هنری، عبدالواسع بهادری، قاری سعادت، داکتر محمدسلیم مجاز، سید مرتضی شکوه، جمیله آهنگ،داکترحمیرا نکهت دستگیر زاده، نادیه فضل، سوما قاری، حمیراحمیدی، سارا راحیل مجددی، شهلاپوپل، فوزیه افشاری، لیلاتیموری واحدی، ناهیدوکیلی، نذیره کریمی، لینا روزبه حیدری، سامعه ساعی، محمودمنجم زاده، عبدالخالق بقایی پامیرزاد، محمدقدیرکبیرسراج، محمدطاها کوشان، ودانشمندان گرامی دیگر، که اسمای شان باتأسف ازین لیست بازمانده، ونیز شماری که به دلایل شخصی یا کبرسن، مریضی، ازدست دادن علاقه یامسافرت دیگر نمی نویسند. البته از همۀ شان باید ممنون بود.

خوب است یادآورشوم هفته نامۀ امید که ازآغازتاسال پانزدهم منظماً هرهفته بچاپ میرسید، ازسال۲۰۰۷ بنابرعام شدن انترنت وحضور چهارپنج تلویزیون افغانستانی ازداخل کشوروامریکا درخانه های هموطنان، لاجرم سبب قطع تدریجی اعلانات وآگهی های تجارتی در امید اسباب کاهش عایدآنرا فراهم آوردو دوام انتشار هفتگی ناممکن شد، ازآنزمان تا حال، که تقریباً هیچ آگاهی بازرگانی در امید نیست، نشریه فقط با وجوه اشتراک واعانات دوستان آن امکان چاپ یک هفته درمیان رایافته است. این هم گفتنی است که درتاریخ مطبوعات افغانستان در خارج، هیچ نشریۀ دیگری توفیق نیافته که به بیست وپنج سالگی رسیده وشمارۀ انتشارش به ۱۰۱۸برسد ـ وَ أمّا بِنِعمَتِه رَبِّکَ فَحَدِث .

روش نشراتی وخط مشی امید، ازشروع تاحال همان صراط مستقیم وطندوستی بوده، تأکید برمنافع ملی، تمامیت ارضی، عدالت اجتماعی برای آحادملت افغانستان، ردِّ متداوم وشجاعانۀ هرنوع خود کامگی، برتری جویی، انحصارطلبی وفاشیسم قومی، زبانی وسمتی بوده، به روشنی کشیدن کجروی های تاریخی زمامداران که اسباب اینهمه بدبختیهای امروزین ملت مارا فراهم آورده، و کجروی های ارباب قدرت امروزی، و ارایه راه های جلوگیری ازچنان اعمال و افکار، بخش اعظم دیگرنشرات امید راتشکیل داده است. معرفی انتشارات افغانی، طرح مباحث دینی، تاریخی، اقتصادی وفرهنگی نیز در امید جای شایستۀ خود راداشته است.

برای آگاهی شماخوانندۀ گرامی ازحال واحوال شرایط کاری بنده درتهیه وچاپ وعرضۀ نشریه، به عرض میرسانم که : درچهارمین سال انتشارامید، بنابرضرورتهای خانوادگی، درسال ۱۹۹۶ازکالیفورنیا به ورجینیا کوچیدیم، اما درتداوم چاپ امید خللی واردنیامد، درسال ۱۹۹۸ والد بزرگوارم درکالیفورنیا به رحمت حق پیوست، من تا روز چهلم وفات ایشان، بنابررواج معمول، هرروزجمعه به آن ایالت میرفتم ورسم معمول رابجامی آوردم . درسال۲۰۰۹ مادرمهربانم درهمان ایالت به رحمت خداوندرفت، و باز ازروزدفن تاچهلم آن مرحومه هر هفته به کالیفورنیارفتم، ولی هیچگاه درچاپ امیدبه وقت موعود تأخیری اتفاق نیفتاد. یگانه تأخیربیش ازده روز درانتشارامید درنومبر سال۲۰۱۳ بودکه این بندۀ عاجز به مرض نمونیای شدیدی مبتلاشده، بیش از۲۴ساعت درحالت کومارفتم، وپس ازبیست روزمداوا نیمه جان به خانه برگشتم وشش روزپس ازآن شمارۀ بعدی امید رابه هموطنان گرامی ام تقدیم داشتم.

خاطرۀ ارزشمندی را ازروزهای بستری شدنم درشفاخانه بیان میکنم که خالی ازلطفی نخواهدبود. درتوالی آن بیست روز، تعدادزیادی از هموطنان، حتی ازایالات کالیفورنیا ونیویارک ودور وبر ورجینیا به عیادتم آمدند، البته بنابرتشخیص داکتران معالج، بعضی ازعزیزان به اصطلاح شوخی آمیزوطنی،تخته شستشوی میتم را سربالاگذاشته واز افغان اکادمی جویاشدندکه آیااین حقیرحق العضویت قبرستان باغ فردوس رامرتباً پرداخته ومستحق استفاده ازقبرخواهم بود، پاسخ مثبت یافتند وخاطرشان جمع شد ! اما جالب اینکه کثرت عیادت کنندگان این وهم را به بعضی ازمسئولان شفاخانه القا کردکه شاید چنین مریضی، آدم مهمی خواهد بود! درحالیکه مریض شان شخص خاکسار وگنهکارمی باشد. علی الحال، درروزاولی که درکومارفته بودم، اتفاقاً دوست وبرادرم احمدولی مسعود به واشنگتن آمده بود، ودراولین لحظات برای عیادت، باجمعی ازدوستان ازجمله استاد عظیم آریا، پسرخالۀ آمرصاحب شهید، به شفاخانه آمد، وبعد همسروخواهران وبرادرم گفتندکه لحظاتی طولانی درکناربسترت نشست، اماتو در(عالم هپروت) بودی! چندروزبعد، احمدولی جان و دوستان همراهش باردیگربه دیدارم آمدند وباهم دریک اتاق جانبی مدتی نشستیم وبه تبادل نظرپرداختیم و ازعطف توجهش تشکرکردم.

بهرروی، شام روز۲۵ نومبرسال پار فرزند دومم شادروان الحاج انجنیرمحمد عصیم کوشان درسن سی وسه سالگی دعوت حق را اجابت کرده به لقاءالله پیوست. مرگ ناگهانی آن جوانمرد مهربان و خداجوی، کمر من ومادرش راشکست، دردی تلخ وجانگداز نصیب ماشدکه تازنده ایم، مارا میسوزاند . اوبودکه ازآغازنشرامیدهمراه بابرادربزرگش محمدقویم کوشان، تمام مسئولیت اداری این نشریه را بدوش داشتند، و ازسال۲۰۰۱ به بعد به تنهایی به این اموررسیدگی میکرد ودر روز چاپ اخبار، لیست مشترکان را به روزرسانده وجهت نصب برپاکتها تهیه می نمود. اینک برای شمارۀ ۲۰۰۹ این نعمت را خداوند ازما گرفته بود، لذا برای باردوم امید سه روزدیرتر از موعد معین چاپ شد.

این راهم دربارۀ آن مرحوم قابل تذکارمیدانم که وقتی به شمارۀ هزارم امید نزدیک می شدیم، اوپیوسته به من میگفت یا انتشارامید را قبل ازشمارۀ هزارم پایان بده، یا آنرا بعدازشمارۀ هزارم نیزچاپ کن، تا مبادا از اینکه امید را به هزارشماره رساندی مغرورشوی، و غرور آدمی را نشاید ! روحش شاد باد که نکتۀ رسا وپرمعنا داشت اندرین باب !

نکتۀ پایانی عرایضم اینست : دراین نشریه درحال حاضر فقط سه آگهی به نشرمیرسدکه صاحبان آن با لطف خاص وعلاقه به آن، در بدل آگهی امید را تقویت مالی میکنند، یک اعلان آن رایگان و در جهت کسب ثواب مربوط یک بنیادخیریۀ خدمتگزارهموطنان مظلوم ومستحق درداخل کشور، و دوی دیگرآن جنبۀ فرهنگی داشته و البته عاید مالی ندارد. این تنها وجوه اشتراک مشترکین گرامی، و اعانات دوستداران است که به سختی مخارج گوناگون امید تأمین میدارد. تعدادی ازعزیزان سال پیش پذیرفتند ماهانه یاهرسه یاشش ماه مبلغی اعانه بفرستند، این تعداد رو به کاهش میرود ـ بنابر فراموشی یا … حالا بصورت جدی آمیخته باشوخی بایدگفت که تحفۀ بیست وپنج سالگی امیدتان را بحساب هرسال ده دالر یا کمتر و بیشتر بفرستید تابنیۀ مالی آن تقویه گردد، اما قول داده میشودکه از آن وجوه کیک سالگرد و۲۵ شمع وپلوچلو وکباب تهیه نمی گردد !

سپاس وامتنان صمیمانۀ ام رابه همکاران قلمی دانشمند، وطندوست و ارجمند امید عرضه میکنم که با نگارشات وپژوهشهای ارزنده و عالمانۀ خویش، به این نشریۀ خدمتگزارهم میهنان، امید را ارج و تعالی واعتبار بیشتر مطبوعاتی بخشیده اند، و باجگر کباب شده از نبود محمدعصیم، به شما دوستداران وخوانندگان امید وعده می دهم که باعنایات الله پاک، درصورت ادامۀ حیات و دستگیری و امداد مالی، نشریۀ امید باهمین خط مشی وراه وروش مستقلانه ومیهن خواهانه، دربرابرجاهلان عصرحجرطالبی+ گلبدینی+ حقانی، طالبان نکتایی پوشِ پوسیده فکرِ فاشیست مشربِ اکثریت خواهِ موهوم و باطل، همچنان با صدای رسا خواهد ایستاد، دسایس دشمنان اقوام باهم برابراین ملت مظلوم ومزدوران آی اس آی وسایرسیه اندیشان راافشا نموده، به روشن ساختن هرچه بیشترتاریخ واقعی وحقیقی خراسان باستانی وافغانستان امروزی  ادامه خواهد داد. بعون الله تعالی

این یادداشت را، نظربه اوضاع جاری کشور ومخالفتهاومعاندتهای سران دوگانۀ (حکومت وحشت ملی ـ ع و غ)، باهمان تتمۀ بیان از زبان سالارسخن پارسی دری، شادروان استادخلیل الله خلیلی به پایان می برم، که درآغازبیست وچهارمین سال امید عرض کرده بودم. استادعلیه الرحمه چنین فرموده است :

شنیدم ز  درویش روشن روان    که چون سفله را بَر کَشد آسمان

بکوبدبه گوشش دو میخ حدید    که حرف حقیقت نباید شنید

درآرد به چشمش دومیخ دگر      که حق گردد از دیده اش مستتر

یکی میخ دیگر گذارد نهان          که چون حکم عزلش رسد ناگهان

چوداری تو برصدرعزت قرار      برآن میخ پنجم نظر بر گمار !!!/

(منتشرۀ هفته نامۀ امید شماره ۱۰۱۸ مورخ ۲ می ۲۰۱۶)

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. ۲۵ سالگی هفته نامۀ امید را به محترم قوی کوشان مدیر مجله هفته نامه امید و تمام دست اندرکاران و نویسندگان این هفته نامه وزین تبریک عرض میدارم. انعکاس خواستها و دردهای مردم افغانستان و نشر سخنان و آوازهای عدالت خواهانه مردم و آگاهی رسانی بمردم درد دیده ای چون افغانهای افغانستان و افغانستانیهای افغانستان، کاری است پر از صواب و افتخار، که شما بزرگواران این صواب و افتخار را با کار شباروزی و فداکارانه تان مستحق میباشید. در اخیر این صواب و افتخار بشما تهنیت گفته و پیروزی های زیادی در انجام کار فداکارانه و افتخار آمیز تان برای شما آرزو میکنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا