خبر و دیدگاه

انتحاری ها به دروازه های پاریس رسیدند

نثاری
نویسنده: دکتور شهیر نثاری

حادثه پاریس یک درس بزرگ برای قدرت های جهانی

با حوادث خونبار و نابخشودنی پیش آمده  در پاریس٬ جا دارد  قدرت های بزرگ در سیاست های خود در قبال تروریزم جهانی تجدید نظر نمایند.

اینکه کشتار پاریس به چه اندازه وحشیانه و نابخشودنی  است ٫ جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. به یقین که دل هر انسان با ترحم و بااحساس را میرنجاند .

از طرف دیگر به وضاحت میتوان گفت که هیچ ملتی در دنیا درد این تراژیدی وحشتناک را به اندازه ملت مظلوم افغانستان درک نمیتواند. مردم افغانستان سال هاست که درد وحشت تروریزم را با گوشت ٫ پوست و استخوان شان درک میکنند.

سال هاست که مردم ما هر روزی از زندگی خود را در چنین وحشت سپری کرده و در حوادث تروریستی مانند پاریس هی کشته میشوند و مبارزه میکنند.

تروریست ها دین٫ مذهب٫ قوم٫ نژاد٫ سمت و سو نمی شناسند. برای تروریست٫ مسجد٬ مکتب و ورزشگاه و بیمارستان همه  مقصد ترور است.  تروریزم ماهیت توموری را دارد که نشر کرده و به تمام جامعه گسترش پیدا میکند.

بلی ما دیروز دیدیم که تروریست ها خود را به دروازه های پاریس رساندند.

سال هاست که ما قربانی وحشت و بربریت تروریزم در منطقه استیم. آنچه که دیروز در پاریس اتفاق افتاد٫ و آنچه را که مردم فرانسه دیروز با چشم سر دیدند٫ گوشه از وحشتی است که سال هاست دست و پا مردم کشور های قربانی تروریزم را گرفته است.

سال هاست که مردم ما از وحشت تروریزم داد میزنند و دیریست که دولت  و مردم ما از دنیا طلب کمک و همکاری در مبارزه با تروریزم میکنند.

دنیا نباید فراموش کند که در همان روزیکه مردم پاریس قربانی وحشت تروریزم شد٫ مردم  جاغوری در ماتم عزیزان شان بسر برده و داشتند اجساد سربریده اطفال و پیر مردان شانرا که قربانی تروریزم شده بودند٫ به خاک می سپردند.

با تاسف که جهانیان دیگر نمی خواهند صدای گریه و ناله کودکان ما که روزانه در آتش ترور و وحشت میسوزند٫ بشنوند. دیگر برای جهانیان مسًله تروریزم در کشور های قربانی جنگ و وحشت مانند افغانستان یک پروژه کاملا تمام شده و بسته محسوب شده و هیچ اهمیت سیاسی و نظامی ندارد. قدرت های بزرگ به وضاحت میگویند که افغانستان دیگر در اولویت سیاست خارجی شان قرار ندارد.

این در حالیست که امریکا و سایر کشور های غربی در ماه های اخیر مشکل مبارزه با تروریزم در افغانستان را مشکل داخلی افغانها دانسته و از هر گونه مبارزه جدی و رویا روی با تروریست ها خود داری میکنند.

آنطرف تر، سال هاست که مردم عراق و سوریه در آتش تروریزم میسوزند. آنها بشکل گروهی داخل قفس ها سوزانده میشوند٫ دختران شان لیلام میگردد و ‍پیرمردان شان با بمب های حلقه یی به شکل گروهی به قتل میرسند.

تروریست ها روزانه به اشکال مختلف٫ شیوه های جدید کشتار مردم بیگناه را مشق و تمرین کرده ویدیو های شانرا برای نشر پخش به شبکه های نشراتی معتبر دنیا میفرستند.

آری! مردم دنیا در عصر کنونی٫ شاهد کشتار مردم بیگناهی استند که روزانه به بیرحمانه ترین شیوه های دیده شده در تاریخ بشریت صورت میگیرد.

علل رغم همه یی موارد ذکر شده هنوز هم که هنوز است قدرت های بزرگ جهانی نیت برای مبارزه جدی با تروززم ندارند. قدرت های مذکور شرایط زندگی مردم کشور های قربانی تروریزم را هنوز هم مناسب دانسته و از مبارزه جدی و قاطع با این پدیده شوم ابا میورزند.

نه ! هرگز نه ! شرایط زندگی زیر سلطه افراطیون و تروریزم هرگزمناسب و انسانی نیست. این مردم مظلوم است که  روزانه قربانی میشوند.

جا دارد که قدرت ها جهانی  با اقدامات عملی٫ دراز مدت  و جامع مسًله مبارزه با تروریزم را نه مشکل داخلی یک کشور دانسته بل مبارزه با این پدیده شوم را یک مشکل جهانی پنداشته٫ ایمان و با ور داشته باشند که روزی خود قربانی شده در برابر پلان های شوم وحشت و بربریت قرار خواهند گرفت.

آنها باید بدانند که مبارزه با ترویزم با پخش چند اعلامیه مشترک از آدرس شورای امنیت و سایر ارگان های ملی و بین المللی دیگر کارا نبوده و باید بشکل واضع٫ روشن و با چشمان باز ببینند که نابودی تروریست ها را نمیتوان با انداختن چند تا بمب به کوه٫ کمر٫ دشت و دمن و در نهایت بالای مردم بیگناه خلاصه کرد.

قدرت های جهانی برای مبارزه به این پدیده شوم باید واقع بین باشند. آنها باید با کنار گذاشتن منافع سیاسی شان  نهاد های ملی٫ اجنتماعی و دولتی را در افغانستان٫ سوریه٫ عراق وسایر کشور های قربانی تروریزم تقویه نموده و به ثبات کشور های مذکور همکاری جدی نمایند.

باید همه بصورت اشکار بدانیم که امنیت کشور های جهان به یکدیگر گره خورده است.

با توجه به حادثه پیش آمده در پاریس و با توجه به وضعیت وحشتناک در کشور های یاد شده ٫ جا دارد که قدرت های جهانی در سیاست های خود در قبال تروریزم  تجدید نظر نمایند.

گفتارم را به سروده از سعدی بزرگ که سخت بر شرایط کنونی میخواند٫  پایان میبخشم !

بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوى به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

نوشته های مشابه

‫۴ دیدگاه ها

  1. جناب داکتر صاحب نثاری !بحث بسیار منطقی ! دست تان درد نکند ! بویژه مثال مردم مظلوم جاغوری را بسیار به جاه اورده اید !

  2. دریغ و افسوس در اینجا است که تمام این مسلمانان مثل القاعده و طالب و داعش کارهائی که با بی رحمی و بر بر صفتی تمام انجام میدهند همه بنفع کشورهای غربی و بنفع سرمایه داران و به ضرر کشور های مسلمان و مردمان عادی و بیچاره تمام میشود. خلاصه اینکه این مسلمانان احمق و وحشی دلیل و برهان بدست سرمایه داران و کشور های استثمارگر میدهند تا مقررات شدید تر وضع نمایند و حال مردم بیچاره و کشورهای عقب مانده اسلامی را خرابتر سازند. در این عصر که ساینس و تکنالوجی بشکل چشمگیری پیشرفت نموده است ولی این حیوان صفتان وحشی و احمقان نادان با عمل زشت و غیر انسانی شان، روی اسلام را سیاه و اسلام را منحیث یک دین ضد منافع انسانی و ضد علم و ضد تمدن نشان میدهند و معرفی مینمایند. و مسلمانان دیگر هم در سراسر دنیا دست به الاشه این جنایت و عمل خائنانه و ضد اسلامی آنهارا طوری نگاه می کنند که گوئی اسلام همین است که آنها انجام میدهند. شکی نیست که ملاهای مساجد همه آنهارا تأئید و عمل این جنایت کاران را عمل مطابق شریعت اسلامی میدانند.

  3. نویسنده محترم! شما فرموده اید که:”تروریست ها دین٫ مذهب٫ قوم٫ نژاد٫ سمت و سو نمی شناسند.” سوال راجع میشود که این ترورستان بر بنای کدام نظر و فکر انسانهای بیگناه را بقتل میرسانند و پشتوانه آنها و یا بهتر بگویم سلاح و افزاری که آنها به اساس آن کشورهای آسیائی و افریقائی و حال پاریس را به غم نشانده اند چه میباشد.؟ جواب سوال خیلی واضح است. دین ایشان اسلام میباشد. باید از واقعیت چشم پوشی ننمائید. و مذهب شان اهل سنت و جماعت از نوع سلفی میباشد. دین اسلام و مذهب اهل سنت و جماعت زمینه را برای انجام چنین اعمال وحشیانه و غیر انسانی، برای شان مساعد ساخته است. از تو سوال میکنم اگر بخوائی عقیده ات را که فعلا” مسلمان هستی تغیر بدهی، جزایت در شریعت اسلام قتل میباشد. یعنی باید کشته شوی. بخاطر اینکه در اسلام تغیر عقیده مجاز نمیباشد و حکمش اعدام میباشد. در حالیکه اعلامیه جهانی حقوق بشر انسان را آزاد و انتخاب عقیده را برایش مجاز دانسته است. آنها که حاضر میشوند خودرا مردار سازند و انسانهای بیگناه را بقتل برسانند کاملا” بر اساس عقیده میباشد و آنها معتقد اند که بمجرد چشم پت شدن دها دختر باکره حوری به استقبال او می آیند. راست بگویم اگر من هم به این نظر اعتقاد داشته باشم، فورا” با مردار ساختن خود تعداد از انسانها را بغم نشانده و خودم را بکنار حوریان باکره میرسانم. منظورم اینست که راه علاج اینست که اسلام را از خرافات باید کشید. علیه خرافات با جرئت به افشاگری پرداخت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا