خبر و دیدگاه

آن‌سوی هیاهو بر سرِ امضای تفاهم‌نامۀ امنیتی با پاکستان

andishmand_1
محمداکرام اندیشمند

خبر امضای تفاهم‌نامۀ امنیتی میان سازمان‌های استخباراتیِ پاکستان و افغانستان در هفتۀ گذشته (۳۰ ثور ۱۳۹۴ برابر به ۲۰می۲۰۱۵)، مخالفت‌های گسترده و واکنش‌های خشم‌آلودی را برانگیخت. در شبکه‌های مجازی نیز این واکنش، شدید و گسترده بود. بسیاری از این مخالفت‌ها از آدرسِ دشمنی با پاکستان ابراز می‌شد و در واقع، مخالفانِ امضای این تفاهم‌نامه به‌نحوی وطن‌دوستی و غیرتِ افغانیِ خود را در مخالفت و مقابله با دشمن تاریخیِ وطنِ خود یعنی پاکستان به نمایش می‌گذاشتند. اما نکتۀ مهم و شگفت‌آور در نگاه و بررسیِ این مخالفت‌ها و واکنش‌ها، به درکِ متفاوت و هدفِ متفاوتِ آن‌ها برمی‌گشت‌ـ و حتا به عدم درکِ شمار قابلِ ملاحظه‌یی که با نافهمی و بی‌هدفی در عقبِ قافله می‌روند و هیاهویی برای هیچ برپا می‌دارند.

در میانِ مخالفان تفاهم‌نامۀ امنیتی با پاکستان، واکنش حامد کرزی رییس‌جمهورِ پیشین و شکریه بارکزی عضو پارلمان، بسیار تنـد، صریح و خشمگینانه بود. سپس زلمی خلیل‌زاد سیاست‌مدار امریکاییِ افغان‌تبار نیز از امریکا به این جمع پیوست، ولی لحنِ او در این مخالفت، قهر و خشمِ خانم شکریه و آقای کرزی را نداشت. اما در آن‌سویِ این‌همه خشم و هیاهو، این واقعیت نیز نباید فراموش شود که افغانستان بدون حلِ مشکل با پاکستان و بدون رسیدن به تفاهم و توافق با پاکستان، به صلح، ثبات و توسعۀ پایدار نمی‌رسد. افغانستان ظرفیتِ ایجاد توازن با پاکستان در عرصه‌های نظامی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی برخوردار نیست تا در وجود چنین توازنی، دخالت پاکستان را در بی‌ثبات‌سازی، مهار و متوقف کند.

تجربه و حوادث نیم‌قرن گذشته و حتا بیشتر از آن تا اکنون این حقیقتِ تلخ را منعکس می‌سازد. حامد کرزی بعد از سیزده سال زمام‌داری در سایۀ حمایت مستقیمِ نظامی و مالی ایالات متحدۀ امریکا و غرب و بیست بار سفرِ بی‌حاصل به اسلام آباد، در توهم کسب زعامت و “مشری” پشتون‌های منطقه در دو کشور افغانستان و پاکستان است. او هوای پشتونستانِ بزرگ و لوی افغانستان را با تجزیۀ پاکستان به‌سر می‌پروراند و به سوی رابطۀ کابل و اسلام‌آباد و حل مشکل میان دو کشور از همین منظر نگاه می‌کند.

هیاهویِ افراد و حلقه‌هایی که بر سرِ رابطۀ افغانستان و پاکستان، جدا از نگاه‌های معطوف به موضوع قومی، طبل دشمنی با پاکستان را بیشتر به صدا درمی‌آورند و کاسۀ داغ‌تر از آش می‌شوند و خود را در جهتِ توهم لوی افغانستان سرباز می‌سازند، به درکِ نادرست‌شان از منافع کلانِ کشور و نافهمی‌شان از بازی‌های پیچیدۀ سیاسی برمی‌گردد. اما در میان جوامع مختلفِ سیاسی و قومی افغانستان، به‌خصوص در میان جامعۀ سیاسی پشتون‌ها، افراد و عناصر واقع‌بین و حقیقت‌گرا هستند که منافع کلان ملیِ افغانستان را برای صلح دایمی، ثبات و توسعۀ پایدار و شکل‌گیری دولت ملی و مدرن، در حل مشکل کابل و اسلام‌آباد و توافق همه‌جانبه میان دو طرف می‌بینند.

«اگر» رییس‌جمهور غنی با این نگاه و استراتژی در صددِ حلِ مشکل و شکل‌گیری تفاهم و توافقِ همه‌جانبه بر سر تمام مسایل با پاکستان است، این یک مسیرِ درست در جهتِ سیاستِ معطوف به عقلانیت و منطبق با منافع ملی افغانستان شمرده می‌شود؛ مسیری که با تمام دشواری‌ها و موانع، از آن عبور باید کرد!

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. نویسنده محترم به یکجاشدن پشتونهای دوطرف موافق نه بوده ونوع از تعصب دارد درتب قومیت می سوزد مقالات موصوف همیشه مملو از تعصب بوده که موجودیت این ویب سایت را زیر سوال میبرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا