گفتگو

احمد رشید: طالبان سرمایه ی پاکستان در افغانستان بعد از امریکا

karzai_zardari_taliban

 

احمد رشید کارشناس امور سیاسی منطقه است. آخرین کتاب او تحت عنوان “فرو رفتن افغانستان و پاکستان در اغتشاش، برگشت دوباره طالبان”، اکنون به زبان آلمانی نیز برگردان شده است. خبرنگار ویست دویچه سایتونگ با احمد رشید در خانهاش واقع در لاهور مصاحبهای را انجام داده است که برگردان آن به دری نشر میشود.

زود دویچه سایتونگشما در کتاب تان آرزو نموده اید که  فرزندان تان “ملت سازی” کنند. آیا شما این امید را که نسل تان به این کار در پاکستان بحران زده موفق شود، از دست داده اید؟

رشید: در اینجا نهادهایی به وجود نیامده اند که دموکراسی و یک ملت کارآ  را بسازند. وضع ما ناشی از نارساییهای خود ما است. هرچند ۹۰ درصد پاکستانیها شاید چیز دیگری بگویند، امریکاییها ، هندیها ویهودیها را مسوول این وضع بخوانند. اما  ما باید این را روشن سازیم. مردم هیچگاه در اینجا از تصورات خود بیرون نیامده اند. آنها روشناییای در پایان این تونل نمیبینند.

 زود دویچه سایتونگچرا افراطگرایان در پاکستان چنین قدرتمند اند؟

رشید: واضح است که دولت خود به این امر کمک کرده است. هرچند نظامیان اکنون علیه طالبان پاکستان دست به عمل میزنند، با اینهم ما هنوز هم  کدام پیام روشن علیه افراطگرایان نداریم. پس از حملاتی که صورت میگیرند، سیاستمدارانی وجود دارند که میگویند: مطمینا که این کار را یک مسلمان نکرده است، مطمینا این کار را یک پاکستانی نکرده است. چنین چیزهایی فراوان اند. بنابراین به مردم دروغ گفته میشود. آنها را دچار ابهام میسازند. چون هر کس یک چیز دیگر میگوید، مردم نمیدانند حرف کی را باور کنند.

 زود دویچه سایتونگارتش پاکستان علیه طالبان پاکستانی میجنگد، اما….

رشید:… اما طالبان افغانستانی هنوز هم سرمایهای شمرده میشوند که در افغانستان بعد از بیرون شدن امریکا به کار گماشته شوند. پاکستان به این نظر است: ناتو و امریکاییها از افغانستان میروند، ما میخواهیم که یک حکومت دوست مان  در کابل روی کار آید. بنابراین در سالهای گذشته آنها افراط گرایان را در اینجا نگه داشته اند.

 زود دویچه سایتونگآیا این یک راه بیرون رفت از اغتشاش نیست، و یا؟

رشید: نه، این کار به فاجعه منجر میشود. در سالهای ۱۹۹۰ ما نخست گلبدین حکمتیار را به حیث نماینده مان در افغانستان مورد استفاده قرار دادیم. پس از آن ما جهت مان را تغییر دادیم و طالبان را حمایت کردیم. نتیجه آن تقویت القاعده بود و متعاقب آن حملات یازدهم سپتمبر به وقوع پیوست. ما امروز در منطقه از لحاظ دیپلوماسی به حالت انزوا قرار داریم. هیچ کس نمیخواهد از استراتژی (حمایت) از طالبان ما جانبداری کند، حتا عربستان سعودی. ما در داخل دچار مشکلات شدید امنیتی هستیم. اقتصاد مان ازهم گسیخته است. در بخشهایی از کشور مشکلات قومی و جنگ وجود دارد. حمایت از طالبان سیاست غلطی است. ما باید گفت و شنودی را بین حامد کرزی رییس جمهور افغانستان و طالبان به راه بیاندازیم.

 رشید: ما باید گفت و شنودی را بین حامد کرزی و طالبان به راه بیاندازیم.

 زود دویچه سایتونگ: گروههای افراطی بیشماری در منطقه مرزی میان افغانستان و پاکستان فعال میباشند. روابط آنها با همدیگر چگونه است؟

رشید: طالبان افغانی و طالبان پاکستانی  دو واحد مختلف اند. در سالهای ۱۹۹۰ بسیاری پاکستانیها در افغانستان بودند و علیه اتحاد شمال میجنگیدند. بعدتر گروههایی به وجود آمدند که علیه هند در کشمیر بجنگند. آنها توسط دولت و دستگاه استخبارات نظامی پاکستان (آی اس آی) تقویت میشدند تا تندرو شوند و در این یا آن جبهه بجنگند. بعد از یازدهم سپتمبر، طالبان افغانی در خط مرزی آمدند و در اینجا پایگاههای شان را ایجاد کردند. اینها برخی از قبایل پشتون را که در دور و پیش شان قرار داشتند، تندرو ساختند. همراه با طالبان، سازمان تروریستی القاعده نیز به اینجا آمد. پس از آن  قبایل پشتون نیز دستورالعمل شان را به وجود آوردند، به این منظور که ارتش را از مناطق قبایلی بیرون کنند و آنجا را طوری بسازند که هم برای خود شان و هم برای مهمانان افغان شان محفوظ باشد.

 زود دویچه سایتونگاما نفوذ طالبان تنها به مناطق مرزی محدود نیست.

رشید: در دو سه سال گذشته صحنه داخلی پاکستان تغییر خورده است. طالبان کم و بیش خود را به مناطق قبایلی محدود ساخته اند، اما تعهداتی با گروههایی در پنجاب و کراچی نیز دارند که توسط “آی اس آی” آموزش دیده اند تا در کشمیر بجنگند . بسیاری این گروهها با طالبان پاکستانی همپیمان شده اند. اینها گروههایی بوده اند که نخست با هندوستان مخالفت داشتند و اکنون از دولت پاکستان احساس غدر و دغل بازی میکنند. طالبان افغانستان در جنگهای پاکستان دست ندارند. آنها میدانند که در اینجا نان شان با روغن تر است و به حمایت “آی اس آی” ضرورت دارند.

طالبان علاقمند معامله با کسی هستند که بتواند برای شان حمایت بینالمللی را مهیا سازد

زود دویچه سایتونگ: آیا آنها میخواهند با تمام قوا در افغانستان حکومت کنند؟

رشید: آنها می خواهند در یک شکل محدود به قدرت برگردند. در صفوف آنها آدمهای عملگرایی نیز هستند که خواهان مذاکره با کرزی اند و به تقسیم قدرت در بخشی از ساحات دولتی راضی خواهند بود. این گروهها میدانند هرگاه بازهم بخواهند به تنهایی حکومت کنند، یک دولت یاغی به وجود خواهند آورد. آنها علاقمند معامله با کسی هستند که بتواند برای شان حمایت بینالمللی را مهیا سازد.

 زود دویچه سایتونگ: آیا سخت سرانی وجود ندارند که نگذارند هیچ نوع مذاکرهای صورت گیرد؟

رشید: به نظرم طالبان عملگرا به طور چشمگیر بانفوذ میباشند. آنها میخواهند پاکستان را کاملا ترک بگویند و دوباره به افغانستان برگردند. امریکا و ناتو اکنون باید تصمیم بگیرند که با طالبان حرف بزنند و گفتگویی را آغاز کنند. این کار سه هفته نه  بلکه شاید سه سال را در بر گیرد. دلیلی ندارد که بیشتر انتظار کشید. به ویژه آن که اعلام شده است در سال ۲۰۱۱ خارج شدن نیروهای خارجی از افغانستان شروع میشود. بالاخره غرب با طالبان مذاکره میکند، اما هر قدر انتظار طولانی شود، مذاکرات را به سراسیمگی میکشاند. ولی رییس جمهور اوباما این تصمیم  را به تاخیر میاندازد.

 زود دویچه سایتونگ: اکنون دشوار است به انتخاب کنندگان گفته شود، با کسانی مذاکره میشود که روزگاری یک رژیم سیاه را برقرار ساخته بودند، و به این دلیل از افغانستان بیرون رانده شده بودند.

رشید: اکنون مشکل مرکزی این است که عملیات نظامی در افغانستان از همان آغاز خود را ماموریت صلح خوانده بود، به ویژه آلمان در این مورد چنین نظری داشت. انگلا مرکل، صدراعظم آلمان فدرال امروز نیز مشکل دارد و نمیتواند افغانستان را طوری که هست بخواند. سیاست آلمان در مورد افغانستان یکی پی دیگری مرتکب اشتباه میشود. چنان که آموزش دادن به پلیسهای افغانستان را بر دوش گرفت. در حالی که آلمان تجربهای نداشت تا چگونه در یک کشور جهان سومی که به زبانش صحبت کرده نمیتواند، این کار را انجام دهد. علاوه بر آن آلمان با وجودی که از سال ۲۰۰۷ به این سو طالبان در قندز سر برآورده اند، قبول نمیکند که در افغانستان جنگ وجود دارد. نظامیان آلمانی در این بخش گناهی ندارند، زیرا آنها  باید تحت هدایتهای سیاسی عمل کنند. این را طالبان بهترین فرصت برای خود میدانند. اکنون نیروهای امریکایی به قندوز میآیند تا جای آلمانیها را بگیرند. آنجا برای المانیها باید بسیار ناراحت کننده باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا