خبر و دیدگاه

سنا امریکا خواهان به تعویق انداختن انتخابات مجلس نماینده گان کشور ما شده است

us_congress

بتاریخ ۸ جدی سال روان سه سناتور امریکائی به کشور ما آمدند و از کشور ما دیدن نمودند . و با سرد مدار رژیم ملاقات  و در بازگشت خود به امریکا گزارش سفر خود را به سنا امریکا ارائه کردند . و در مورد انتخابات شورای نماینده گان کشور ما که در برج جوزا سال ۱۳۸۹ دایر میگردد چنین ابراز نظر نمودند . باید انتخابات فوق به تعویق بی افتد. البته نظر به دلائل ذیل:

۱ :- قانون انتخابات دموکراتیک نیست؛

۲ :- کمیسون مستقل انتخابات مستقل نه بوده بی کفایت میباشد . هم چنان در تقلب و جعل گسترده انتخابات ریاست جمهوری و شورا های ولایتی چه در سال روان و چه در سال های قبل نقش داشتند؛

۳ :- مصارف پولی آن آماده نمیباشد؛

۴ :- وضع امنیتی هم خوب نیست.

بناً به دلائل فوق باید انتخابات شورای نماینده گان به تعویق افتد تا زمانی که شرایط مساعد گردد . گزارش سناتور های فوق را سنا امریکا هم تائید و قبول نمودند.

آما سخن گوی رژیم گزارش سناتور های امریکا را رد نموده و گفت که وجه پولی آن از مدارک داخلی کشور ما تهیه میگردد . و هم زمان انتخابات فوق مطابق به قانون اساسی مطابقت دارد.

اینجانب در مورد هر دو نظر خواستم بصورت فشرده بحث نمایم.

ای کاش دولت مردان امریکا چند سال قبل مانند سناتور های فوق از نزدیک وضعیت کشور ما را مشاهده مینمودند و با دولت ملی مجاهدین به تحریک انگلستان خصمانه برخورد نمیکرد و به برنامه انگلستان در طالب و القاعده سازی همکاری نیمکردند . در سقوط دولت مجاهدین سهم نمیگرفتند و به سخنان رسا و بی پرده رهبر مقاومت ملی کشور ما شهید احمد شاه مسعود که در کنفرانس فرانسه نموده بود گوش شنوا میداشتند و با دولت ملی مجاهدین مخالفت نمیکردند و به سخنان رهبر مقاومت ملی کشور ما عمل مینمودند امروز امریکا و جهان را طالب و القاعده تهدید کرده نمیتوانست به این مشکلات مواجه نمیشدند . و هم اگر دولت امریکا از مسائل اجتماعی ، بشری ، فرهنگی ، تاریخی ، قومی وغیره خصوصیات میهن ما آگاهی پیدا مینمودند . بعداً در مورد تصمیم گیری میکردند البته معقول تر و بهتر میبود . اما هر تصمیمی را که دولت مردان امریکا بعد از سقوط حاکمیت طالبان در مورد کشور ما گرفته اند مانند توافقات بن ، جرگه اضطراری ، حکومت انتقالی ، انتخابات های ریاست جمهوری ، شورای نماینده گان ، شورای های ولایتی  وغیره همه عجولانه ، شتاب زده ، قبل از وقت ، بدون در نظر داشت مسائل اتنیکی جامعه ما خلاف اراده اکثریت مردم ما ، خلاف روش های دموکراسی و جامعه مدنی وغیره وغیره بوده .

که فعلاً نه تنها دولت امریکا ، جامعه جهانی بلکه مردم و کشور ما نیز به مشکلات فروانی مواجه هستند .

بطور مثال چند نمونه اجرات شتاب زده قبل از وقت امریکا را در طول هشت سال بیان مینمایم .

۱ –  ضرورتی به توافقات بن نبود . زیرا دولتی که در کشور ما طالبان را از قدرت بر انداخت در حاکمیت و در ضدیت با طالبان و القاعده قرار داشت . چه ضرورتی بود که یک اداره ضعیف دیگری را بجای آن گماشتند .

۲ – در رهبری اداره موقت یک شخص گمنام بی تجربه ، کم سواد ، دارای ذهنیت طالبانی را قرار دادند بدبختانه شخص مذکور را چندین مربته دیگر در حاکمیت نیز قرار دادند .

۳ – اردوی  که واقعاً در مخالف با طالبان و القاعده بود تجربه جنگی ، انگیزه جنگی و مورال بسیار عالی و قوی در مقابله با طالبان و القاعده داشت آن اردوی مجاهدین و مقاومت گران بود آنرا پراگنده نمودند . بجای آن یک اردو و پولیس بی کفایت ، بدون انگیزه ، بی مورال حتی طالبی را بوجود آوردند . از بی کفایت بودن ، بدون انگیزه ، بی مورال و طالبانی بودن اردو و پولیس فوق بار ها در طول هشت سال تجربه به اثبات رسانیده ضرورت به مثال دادن نمیباشد .

۴ – بدتر از همه یک تعداد شخصیت های که تجربه کاری ، اهلیت کار ، شایسته گی ، شناخت از کشور و مردم ما را نداشتند هر کشور به سهم خود در ادارات رژیم از خارج آوردند و در مقامات بلند رژیم مقرر نمودند .                  اشخاص فوق نه تنها به کشور ما مفید واقع نگردیدند . بلکه به کشور های که آن ها را آورده بودند نیز مفید واقغ نشدند . فقط کاری که آن ها کردند چپاول دارائی های عامه ، قاچاق مواد مخدره ، مافیائی زمین و فساد اداری را گسترش دادند . که جلوگیری آن از توان رژیم موجود نا ممکن است .

۵ – ادارات غیر ضروری را در کشور ما ایجاد کردند . که به موجودیت آن ها هیچ ضرورتی نمیباشد . و هم تا بحال کدام کار مفیدی را انجام نداده اند . بجز ملیون ها دالر کمک های جهانی را مصرف کرده اند . ادارات عاطل و باطل فوق ذیلاً معرفی میگردد .

۱ :- کیمسون حقوق بشر نام نهاد . تا بحال همین کمیسون حقوق بشر چه کاری را انجام داده است ؟ بجز همکار رژیم فساد و نامشروع بوده است .

۲:- کمیسیون نام نهاد انتخابات . بجز جعل و تقلب کاری در انتخابات ها کار دیگری را انجام نداده است . جعل و تقلب را هم به نفع رژیم خاصتاً کرزی کرده . که به جهانیان بهتر معلوم است .

۳:- وزارت امور زنان . وزارت فوق تا بحال چه کاری را به نفع بانوان کشور ما انجام داده است ؟ و مخالف فرهنگ و عنعنات کشور ما میباشد .

۴:- شورا های ولایتی :- شورای های ولایتی فوق عاطل و باطل تا بحال وظیفه آن مشخص نمیباشد . بجز در چپاول دارائی های عامه و غارت کمک های جهانی با مسئولین ادارات محلی شریک هستند . دیگری کاری را به نفع مردم و وطن ما انجام نه داده اند .

۵ :- وزارت قبائل :- سال ها وزارت فوق بار گرانی بدوش کشور ما بوده . بحز طالبان را تمویل کردن وظیفه دیگری ندارد .

با مطالبی که بیان گردید . البته باید گفت :- که دولت مردان امریکا در طول هشت سال و قبل از هشت سال در تصمیم گیری های خود در مورد کشور ما اشتباهات جبران نا پذیری را نموده بودند . شاید سیاسیون امریکا ، دولت مردان امریکا و احزاب دموکرات و جمهوری خواه متوجه اشتباهات خود در گذشته در مورد کشور ما شده باشند .

اگر چه امریکا زمان را از دست داده است . اما باز هم سروقت میباشد . شاید از اشتباهات گذشته خود تجربه گرفته باشد و اشتباهات خود را تکرار نه کند زیرا تکرار اشتباهات اش نه به نفع کشور ما است و نه به نفع امریکا ، حتی صلح جهانی را بخطر می اندازد زیرا جهان به یک انبار باروت تبدیل شده است به یک جرقه جهان را نابود مینماید . در حقیقت اعلان جنگ با امریکا است و جرقه آن بدست القاعده میباشد .

اگر اشتباهات امریکا را در کشور ما بصورت فشرده مرور نمایم یکی آن  این است رژیمی را که خود اش بوجود آورده سرد مدار رژیم اعلان کشتی نرم با امریکا مینماید . در حقیقت علان جنگ با امریکا میباشد دیگر بارها سرد مدار رژیم بار ملامتی را بالای امریکا می اندازد  چندین بار اظهار نمود که زیر فشار امریکائی ها میباشد  و هم میگوید  در درون دولت خارجی ها دولتی دیگر ساخته اند منظور اش دولت امریکا میباشد . از این گفتار های غیر مسئولانه سرد مدار رژیم بوضاحت معلوم میگردد . که رژیم تمام بدبختی ها و نارسائی های خود را در طول هشت سال گذشته بدوش امریکا می اندازد این سرد مدار کودن رژیم فراموش کرده است چند سال قبل بار ها برای فریب دولت امریکا و دیگر کشور های غربی به صراحت و بی شرمانه اظهار مینمود که در کشور ما از یکصد و پنجاه طالب بیش نیست همین شخصی که علیه خارجی ها خاصتاً امریکائی ها در ظاهر مخالفت نشان میدهد و اکت ملی گرائی مینماید . یک بار به عقب خود بر گردد که کدام قدرت یک شخص گمنام را در کنفرانس بن بقدرت رسانید البته این امریکا بود به لجاجت و کله شخی دولت مجاهدین را کنار زد و کرزی را بقدرت رسانید در حقیقت این نا سپاسی و نمک حرامی کرزی بر ضد امریکا میباشد .

اما بعد از سپری شدن هشت سال اگر چه نیروهای ناتو و ائتلاف با طالبان و القاعده در جنگ هستند  . اما طالب و القاعده از نابودی به یک قدرت بلفعل تبدیل شده است . امریکا و جامعه جهان را به چالش کشانیده است و قدرت نمائی  مینماید  زیرا طالبان در رژیم جای گاهی دارند . اکثریت مقامات ملکی و نظامی رژیم قبلاً طالب بودند و یا دارای ذهنیت طالبانی و قبائلی هستند . بناً طالبان باید امریکا و جامعه جهانی را به چالش بکشاند . سرد مدار رژیم که چند سال قبل گفته بود که بیش از یکصد پنجاه طالب در کشور نیست حال در مقابل مردم ما و جامعه جهانی چه جواب دارد ؟

فعلاً سرد مدار رژیم بی شرمانه خواهان آن است که ملا عمر و یکصد پنجاه طالب از لست سیاه خارج شود . زیرا خودش طالب میباشد . و هم مطابق به میل و خواست دولت انگلیس این حرف را زده است .

بتاریخ هشت جدی ۱۳۸۸ در یک عملیات نیرو های امریکائی علیه طالبان در ولایت کنر قرار اظهار نیرو های ائتلاف چند طالب کشته شده و چند میل سلاح هم بدست نیرو های ائتلاف افتاده است .

اما حامیان طالبان و القاعده بتاریخ ۹ جدی ۱۳۸۸ – در شهر کابل و شهر جلال آباد مظاهره نمودند و بر ضد عملیات نیروی ها ائتلاف شعار میدادند . خاصتاً بر ضد نیرو های امریکائی .

جالب این است در شهر کابل جمعیت اصلاح مظاهر ضد امریکائی را رهبری میکرد . اگر گفته شود که این جمعیت اصلاح از کدام منبع الهام میگیرد ؟ و نوع فعالیت های اش چه میباشد ؟ مرکز آن در کجا است ؟ این سوالاتی است که در ذهن انسان پیدا میشود . بطور خلاصه باید گفت :- بعد از توافقات بن در رژیم موجود بصورت تدریجی این جمعیت های طالبانی و القاعده ئی ( ضد دموکراسی و جامعه مدنی ) بصورت مخفی و تحت نام اصلاح ، وغیره داخل کشور ما شدند و به فعالیت های ضد منافع ملی کشور ما و امریکا پرداخته اند .

اصلاً جمعیت فوق در شهر پشاور پاکستان در منطقه ارباب رود کوچه ربانی به نام مرکز فرهنگی اسلامی افغانستان در گذشته فعالیت مینمود .

در زمان حاکمیت طالبان مرکز مذکور جای بود باش افراد القاعده بود افراد القاعده از گوشه و کنار جهان برای جنگیدن علیه جبهه مقاومت ملی کشور ما میآمدند و از همان مرکز رهبری میگردیدند .

بعد از سقوط حاکمیت طالبان مرکز فرهنگی اسلامی به شهر کابل انتقال نمود و به نام جدیدی جمعیت اصلاح تغیر هویت داده و در منطقه تایمنی کابل به فعالیت های خود به نفع طالبان و القاعده شروع نمود . چندین شعبه دارد یک آن هم دارلمعلمین جمعیت اصلاح میباشد . در حقیقت جمعیت اصلاح در خفا و نا محسوس به نفع طالبان و القاعده فعالیت مینماید . اگر در مرکز این جمعیت مراجعه شود افراد مشکوکی را مشاهده میکنید که هویت طالبانی و القاعده ئی آن به وضاحت معلوم میگردد .

بطور مثال بتاریخ ۸ جدی نیرو های ائتلاف چند فرد القاعده و طالب را در ولایت کنر در اثر عملیات به قتل رسانیدند . از همین مرکز جمعیت اصلاح مظاهره ئی به محکومیت عملیات ضد طالبان و القاعده در شهر کابل به راه انداخته شد . و شعار های ضد نیرو های ائتلاف بلخصوص امریکا میدادند . از مظاهره فوق بخوی هویت حقیقی و طالبانی جمعیت مذکور بر ملا میگردد . اگر جمعیت مذکور وابسطه به القاعده و طالبان نیست چرا زمانیکه حکیم الله مسحود اعلان جهاد علیه کشور ما میدهد در آن زمان جمعیت مذکور علیه حکیم الله مسحود مظاهره نکرده و اعلان جهاد فوق را محکوم نه نمود .

جمعیت فوق با این هویت روشن ضد ملی خود وابسطه گی خود را به القاعده و طالبان ثابت نمود . رژیم حاکم هیچ گاه مانع فعالیت تخربی همچو جمعیت ها نمیشود . اما به برنامه سرزمین من تلویزیون نورین حمله وحشیانه مینماید . دیده میشود که تفاوت از کجا تا به کجا است . بلکه زمینه فعالیت را برای آن جمعیت فراهم نموده است .

اگر دولت مردان امریکا متوجه همچو جمعیت ها نشوند خطر بسیار بزرگی برای کشور ما و دولت امریکا در آینده میباشد . در مورد اینکه سناتور های امریکا از به تعویق انداختن انتخابات شورای نماینده گان کشور ما گزارشی به سنا امریکا داردند این اولین باری است که سناتور های فوق یک تصمیم عاقلانه گرفته اند .

زیرا تا همین رژیم نا کار آمد در قدرت باشد هر نوع انتخاباتی در کشور ما در آینده صورت گیرد مانند انتخابات ریاست جمهوری پر از تقلب و جعل کاری میباشد .

جای تعجب این است رژیم و سخن گوی سرد مدار رژیم در مقابل اظهارات سنا تور های امریکائی عکس العمل نشان میدهد و اظهار میدارد که مطابق به قانون اساسی انتخابات شورای نماینده گان در برج جوزا ۱۳۸۹ صورت بگیرد . سخن گوی رژیم طبق قانون اساسی سخن میگوید . اگر از جناب سوال گردد . بار ها قانون اساسی را سرد مدار رژیم ارزش نداده هر چه که به منافع شخصی خود اش و تیم اش بود از آن بهره برداری کرده است بطور مثال از چند مورد تخلف سرد مدار رژیم در طول چند سال گذشته نموده است یاد آوری مینمایم .

در حقیقت اسناد به قانون اساسی رژیم به همان سخن جنرال مشرف مینماید که برای سر مدار رژیم تقلبی گفته بود که تو مانند شتر مرغ هستی . یعنی جای شما بجای مرغ خود را قرار میدهد و جای دیگر خود را به بجای شتر . این مثال در این مورد که از قانون اساسی خود ساخته رژیم استناد مینماید بار دیگر صدق مینماید .

زیرا زمانیکه قانون اساسی به نفع سرد مدار رژیم نمی باشد بی باکانه آنرا رد مینماید که این عمل را بار ها انجام داده است اما زمانیکه قانون اساسی به نفع سرد مدار رژیم است . اگر چه مصلحت ملی در آن نباشد . از تطبیق قانون اساسی یاد آوری مینماید . و آنرا ضرورت ملی میخواند و پا فشاری هم مینماید .

مولانای بزرگ در این مورد چه خوب فرموده است :-

قربان شوم خدا را – یک بام و دو هوا را –

به این معنی در جای رژیم خود را مطابق به قانون اساسی و متعهد به آن میداند . و در زمان دیگر قانون اساسی را به مسخره میگیرد که بار ها قانون اساسی خود ساخته را رژیم به مسخره گرفته است . که ذیلاً بیان میگردد .

۱ :- در برج جواز سال ۱۳۸۳ در زمان اداره انتقالی ختم دوره کرزی بود . طبق قانون اساسی باید کرزی استعفا میداد . اما خلاف قانون اساسی کرزی به حاکمیت خود تا برج میزان ۱۳۸۳ ادامه داد .

۲ :- طبق قانون اساسی کار کرزی در اخیر برج ثور ۱۳۸۸ ختم گردید . اما تا اخیر برج اسد به وظیفه خود ادامه داد . ادامه وظیفه اش قانونی نبود .

۳ :- انتخابات در اثر جعل و تقلب کرزی به دور دوم کشانیده شد . داکتر عبدالله نخواست در دور دوم انتخابات اشتراک نماید . اما خلاف قانون اساسی کرزی بار دیگر خود را رئیس جمهور اعلان نمود .

این سه نمونه از تخلفاتی است که کرزی از قانون اساسی نام نهاد خود کرده است مشت نمونه خروار.

نتیجه گیری

در همین روز های اخیر چند حادثه بر ضد نیرو های امریکائی و منافع امریکا رخ داده است .

۱ – حمله انتحاری در پای گاه سی – آی – ای و خوست که در نتیجه آن یک تعداد از اعضای سی – آی – ای به قتل رسیدند در این باره امریکائی ها اعلامیه صادر نمودند . و در اعلامیه گفته شده بود . شخص مذکور تبعه اردن بوده که به سی – آی – ای معرفی شده بود که تا از مخفی گاه امن الظواهری اطلاعاتی به سی – آی –  ای ارائه بدارد . اما شخص مذکور از عمال القاعده بود که حادثه فوق راه به بار آورد .                               

از این حادثه مشاهده میگردد که سی – آی – ای و دولت امریکا از نگاه استخباراتی و هم در مورد پیشینه تاریخی کشور های منطقه معلومات کافی ندارد . اگر معلومات در مورد سابقه اردن میداشت هیچ گاه بالای جاسوس اردنی اعتماد نمیکردند . زیرا کشور اردن مطابق به برنامه انگلستان در سال ۱۹۴۶ در ظاهر به استقلال رسید . و شخصی به نام امیر عبدالله به عنوان ملک عبدالله به پادشاهی همین کشور بر گزیده شد . از همان تاریخ تا فعلاً اردن در پشت پرده و خفا بدست انگلیسها اداره میشود . حتی مادر وزن پادشاه فعلی اردن انگلیسی است در حقیقت تار پود اردن بدست انگلیسها بافته شده است از کجا فهمید که بدستور مخفی انتلجند سرویس جاسوس فوق در سازمان سی – آی – ای در پایگاه امریکا در خوست داخل شده باشد و اطلاعات سی – آی – ای را به القاعده نداده باشد . و در اخیر هم که وظیفه اش ختم شد عمل انتحاری را انجام داده این عمل بوضاخت نشان دهنده آن است که عمال مخقی انتلجند سرویس در درون سی – آی – ای دست بالا دارند القاعده و رهبری آن در دست دولت انگلیس قرار دارد . باید گفت :- در صورتیکه عمال نفوذی انتلجند سرویس در پای گاه های سی – آی – ای نفوذ مینمایند در رژیم موجود کشور ما شاید بی حساب اعضای خارجی و داخلی انتلجند سرویس نفوذ کرده باشد و در مقامات بلند رژیم قرار داشته باشد و به نفع دولت انگلیس فعالیت مینمایند زیرا از قرن ۱۹ به این طرف امیران و شاهانی که در وطن ما حکومت کردند مانند امیر دوست محمد خان ، امیر عبدالرحمن خان ، امیر حبیب الله خان ، امیر نادر خان وغیره اعضای فعال انتلجند سرویس بودند . یک مطلب نشان دهنده آن است بعضی از سران رژیم موجود در گذشته اعضای فعال گروه طالبان بودند فعلاً کوشش مینمایند که جنگ در کشور ما ختم نشود و وسعت پیدا نماید تا دولت امریکا در جنگ علیه دهشت افگنی نا کام بماند و دست آوردی نداشته باشد. در این مورد باید گفت رژیم موجود به هدایت دولت انگلیس مردمی را که واقعاً مخالف طالبان و القاعده میباشند نه تنها از قدرت بر کنار مینماید بلکه تحت فشار هم قرار میدهند . مردم فوق در چند سال در یک مقاومت ملی علیه طالبان و القاعده به رهبری شهید احمد شاه مسعود در نبرد بودند.

۲ – دولت انگلیس بعد از سال ۲۰۰۱ دولت امریکا را در درگیری های بی مورد مواجه ساخته است یکی آن عراق بود که دولت امریکا نه تنها در جنگ فوق دست آوردی نداشت بلکه از نگاه نظامی ، سیاسی و اقتصادی متضرر گردیده دولت انگلیس بعد از عراق میخواست که با ایران هم امریکا را مواجه نماید اما امریکا از درایت سیاسی و تعقل کار گرفته خود را در جنگ بی مفهوم دیگر مواجه نساخت . بعد از ایران انگلیس خواست در حادثه گرجستان بار دیگر امریکا را با یک قدرت منطقوی دیگری ( روسیه ) مواجه سازد اما این بار نیز دولت مردان امریکا از تعقل و درایت سیاسی کار گرفتند نخواستند که در این دامی که انگلستان برای امریکا گسترده بودند به افتد.

۳ – در این چند ماه اخیر در کشور یمن نیز نا آرامی های شروع گردیده و گفته میشود که القاعده در آن کشور مرکز گرفته است در این جا سوال پیدا میشود که القاعده از کجا به یمن آمده است ؟ القاعده در یمن بود و منتظر هدایت دولت انگلیس بودند زمانیکه ضرورت به انگلیس پیدا شد به القاعده دستور داد  که اوضاع یمن را مشتنج نمایند. زمانیکه اوضاع یمن مشتنج میگردد . یک مصروفیت بی مفهوم دیگری به امریکا پیدا میشود.

۴ – در قبائل کشور ما و پاکستان امریکا در یک درگیری بی مفهوم قرار دارد . و روز به روز درگیری مذکور وسعت پیدا مینماید امریکا در طول هشت سال نتوانست به اهداف خود یعنی نابودی القاعده و طالبان است دست یابد و دست آوردی داشته باشد اما گفت :- حاکمیت موجود در کابل همکاری صادقانه با امریکائی ها ندارد . تا زمانیکه رژیم موجود بقدرت باشد به قاطعیت میتوانیم گفت امریکا در جنگ علیه طالبان و القاعده پیروزی ندارد.

۵ – اینکه سناتور های امریکائی خواهان به تعویق انداختن انتخابات شورای نماینده گان تا  دو سال گردیده اند . باید امریکا در بعٌد حکومت سازی و جنگ علیه طالبان یک تصمیم جدی بگیرد . و در همین مدت دو سال جنگ علیه طالبان را هم در داخل رژیم و هم در خارج رژیم بصورت جدی و بی وقفه آغاز نماید . و جنگ در دو بعٌد علیه طالبان صورت گیرد.

الف  در بعٌد داخلی :- یعنی رژیم از افراد طالبان تصفیه گردد و کسانیکه در گذشته با طالبان بودند مانند کرزی وغیره و هم دارای اندیشه طالبانی هستند چه در نظامی و ملکی از کار بر کنار گردند و با آن ها تصفیه حساب صورت گیرد.

ب   در بعٌد خارجی رژیم :- به این معنی با مراکز طالبان و القاعده به شدد عمل سریع و قوی صورت گیرد به آن ها دیگر وقت ندهند که خود را بار دیگر منسجم نمایند.

و هم کشور های که با طالبان و القاعده بصورت مخفی و نا محسوس روابط دارند میخواهند بار دیگر رژیم طالبانی بصورت حقیقی آن در کشور ما بقدرت برسد. باید از کشور ما خارج شودند مانند انگلستان زیرا انگلستان طالبان و القاعده را رهبری مینماید.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا