خبر و دیدگاه

رسوایی انتخاباتی کرزی به مراتب بد تر از رسوایی واترگیت است

kingoffraudby_Latuff

تعفن رسوایی انتخاباتی افغانستان که به آن تقلب گسترده ای انتخاباتی نامگذاری شده است، کره زمین ما را پیچانده است. کسانیکه سرشت شان به تقلب و خیانت پیوند داشته باشد، این تعفن را چندان آزار دهنده نیافته و از کنار آن براهتی میگذرند. اما برعکس کسانیکه سرشت شان با راستکاری و عدالت پیوند دارد، این تعفن را غیر قابل تحمل دانسته، علیه آن به مبارزه میپردازند.

پیداست که عطا محمد نور، والی بلخ باستان نیز از جمله کسانی هست که صداقت و راستی را که حاصل آن عزت افغانستان و سعادت مردم آن میباشد، در تار و پود وجود خویش طوری عجین ساخته است که بدون آن نمیتواند عرض وجود کند و یا زنده بماند. اینکه گفت: “حکومتی که به اساس تقلب بنا یافته باشد، از اعتبار ساقط است“، به حق که بیانگر اوج وطنپرستی و مردم دوستی او در اوضاع و احوال جاری کشور ما میباشد. تاریخ اینطور قضاوت ها و عکس العمل ها را در سینه خود به خط درشت طلایی ثبت نموده و در فهرست افتخارات تاریخی ما شامل میسازد.

در هفته گذشته آقای کرزی به یکتعداد مانور ها دست زد، تا بتواند به مثابه ی پاشاندن خوشبویی ها، از تعفن عالمگیر این تقلب چیزی بکاهد. مثلآ: استعفای مصطفی بارکزئ از عضویت در کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی؛ محکوم کردن کشور های غربی توسط خود آقای کرزی مبنی بر به تعویق انداختن اعلان نتایج انتخابات؛ مطالعه روی پرواز هلیکوپتر های ناشناس را به سمت شمال کشور به منظور ناامن ساختن آنجا را به زبان آورد (در حالیکه چند سال قبل یکی از وکلایی پارلمان در تلویزیون آریانا اظهار نموده بود که هلیکوپتر ها طالبان را اکمال میکنند، یعنی موضوع هلیکوپتر و اکمال طالبان چیزی تازه ای نیست که آقای کرزی تحقیق در مورد آنرا بعد از چند سال یعنی حالا به زبان میاورد).

سوال مطرح میشود که این مانورها ابتکار خود آقای کرزی است یا اینکه دوستان خارجی اش او را مشوره و هدایت میدهند؟ طوری معلوم میشود که آقای کرزی این مانور ها را به اساس مشوره دوستان خارجی خود انجام میدهد. تا بدینوسیله بتواند از یکطرف خود را در چهره ای یک شخصیت ملی جا زند، به فریب مردم ما بپردازد، و از طرف دیگر دوستان خارجی اش بتوانند بر بنای همین مانور ها دلیلی برای پشتیبانی از او برای خود بتراشند.

واقعیت امر اینست که در کشور های پیشرفته ای غربی رسم بر این است که در مقابل خیانت و کج روی عکس العمل نشان داده میشود و این حق به حیث یک اصل قانونی پنداشته میشود؛ بالخصوص مردمانی هم پیدا میشوند که در مقابل خیانت حساسیت دارند و خیانت را نمیپذیرند، ولو که خیانت توسط پدر، برادر و یا یکی از نزدیکان شان هم صورت گرفته باشد. البته بدون تردید یکی از رمز های شگوفایی، پیشرفت و حتی در دست گرفتن افسار بسیاری از کشور های جهان در همین امر نهفته است. مثلآ تاریخ شاهد است که توماس جفرسن (۱۷۸۹-۱۸۲۶)، سومین رییس جمهور امریکا و طراح اعلامیه آزادی در زمان اش انقلاب فرانسه را بر حق دانسته و بدینوسیله از آن حمایت نمود.

چنین به نظر می آید که در امریکا محافل سیاسی، استخباراتی، و ارتشی آن در بعضی اجرائات هماهنگ عمل نمیکنند. خصوصآ در محافل سیاسی اشخاصی پیدا میشوند که با خیانت و کج روی سازش چندانی ندارند. این مانور های آقای کرزی به این خاطر میباشد که دوستان او در امریکا بر بنای آن به خود بینی خمیری بسازند، تا بتوانند کرزی را برای پنچ سال دیگر در راس قدرت نگهدارند.

چنانچه در تاریخ ۱۹ سپتمبر رییس سازمان جاسوسی امریکا (سیا) در مصاحبهء با صدای امریکا اظهار داشت که تقلب در آن سرحدی نخواهد بود که مانع بار دوم رییس جمهور شدن حامد کرزی شود.

آیا رییس سیا رسوائی واترگیت سالهای هفتاد را از یاد برده است؟ که آن در مقایسه با رسوائی تقلب گسترده انتخاباتی افغانستان در حکم صواب دید آمده، اصلا قابل بحث نمیباشد. ولی وجدان های بیدار در امریکا، ریچار نکسن ۳۷ ام رییش جمهور امریکا را محکوم نموده و به استعفاء وادار کردند.

البته اگر اینطور تقلب گسترده انتخابات افغانستان در امریکا صورت میگرفت، بدون شک تمام اعضای کمیسیون به اصطلاح مستقل انتخابات و حامد کرزی با تمام والی های همدست او یکجا راهی زندان میشدند.

در جریان رسوائی واترگیت ریچارد نکسن به سه جرم متهم شده بود: ۱. جلوگیری از عدالت؛ ۲. سوی استفاده از قدرت؛ ۳. تحقیر کنگره. و حال این سه جرم را اگر در افغانستان ببینیم، به مراتب بدتر از آنجا صورت گرفته است.

بی عدالتی در افغانستان در اوضاع و احوال کنونی به شدت وجود دارد، که حاجت به بحث ندارد. در مورد سوء استفاده از قدرت به چشم سر مشاهده کردیم که کرزی با  سوء استفاده از قدرت، همدرد والی اسبق شبرغان را که او مظاهره مسالمت آمیز مردم بی دفاع شبرغان را تیر باران کرد و دها تن را کشته  و به خاک و خون کشانید، مورد مکافات قرار داد. آقای کرزی در برابر قتل و کشتار ده هاتن از شبرغانیهای مظلوم نه تنها خم به ابرو نیاورد، بلکه با تکبر همدرد را بحیث والی در یک ولایت کلانتر مقرر نمود.

کرزی توهین بزرگی را به ولیسی جرگه افغانستان در مورد نادیده گرفتن فیصله به اتفاق آراء آنرا مبنی به برکناری یک وزیر روا داشت. توهین ولسی جرگه به معنی توهین به تمام مردم افغانستان است؛ بدلیل اینکه آنها نمایندگان تمام مردم افغانستان هستند.

اکنون که خیانت بزرگ و تقلب گسترده ای در انتخابات افقانستان صورت گرفته است، مردم افغانستان هرگز آنرا قابل بخشش ندانسته و خیانت به نظام و دیموکراسی، و خیانت به حق قانونی خود می دانند. بناء آقای کرزی نه تنها اینکه شایسته ی مقام رییس جمهور نمیباشد، بلکه باید مورد باز پرس قضائ هم قرار گیرد.


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا