خبر و دیدگاه

گرمای کوره تقلب در سرمای انتخابات

abdulvskarzai2rond

همانطوری که هموطنان عزیر ما در جریان اند, به علت خیانت نابخشودنی ایکه در رای مردم افغانستان صورت گرفت انتخابات به دور دوم رفت. این خیانت ملی امروز از طرف خیانت کاران دارد روپوش رویش گذاشته میشود.و اذعان میشود که ما در نتایج اعلان شده ملاحظاتی داریم و حلقات و خطوط نامرئی ما را وادشت تا بخاطر حفظ ثبات و همهمه فراوانی که بنام تقلب در انتخابات بالاشده بود وثانیا بخاطر منافع ملی  و بحران زدایی در کشور تن به رضایت نتایج  انتخابات دادیم و قربانی یک فیصله سیاسی شدیم!

این ابهام گوی ها خطوط اساسی تقلب کاران را در تمام کارزارهای انتخاباتی شان نشان میدهد.  وقتی از حلقات و خطوط نامری پرسیده میشود.به شایعه پراگنی و ابهام گوی میپردازند.

اگر انتخابات نه بر اساس تقلب گسترده در رای مردم ونه مطابق حکم قانون به دور دوم رفته بل در نتیجه یک  فیصله سیاسی به دور دوم کشانیده شده , در آنصورت مردم ملزم نیستند که بنابر یک فیصله سیاسی  که هیچ مبنای قانونی ندارد دوباره  به پای صندوق های رای بروند .

مسخره تر و مضک تراز آن این است که  در بحث های ایکه در رسانه ها صورت میگیرد تقلب کاران حرفه ای با وقاحت از این تقلب سازمان یافته چهره و صورت دیگری در  اذهان مردم تزریق مینمایند.و میخواهند بااین طرفند های بی شرمانه خاک برچشم مردم بپاشند و حقایق آفتابی را بادو انگشت پنهان نمایند.

امروز در قاموس تقلب کاران خیانت به فداکاری و ایثار معنی میشود و قانون شکنی به عنوان مصلحت های کشوری .

نمی دانم از چه وقت است که خیانت معنی ایثار بخود گرفته ؟مراجعه در فرهنگ ها نشان میدهند که  به جز در قاموس تقلب کاران ودزدان رای, در هیچ قاموس و فرهنگ دیگری  یافت نشد  که خیانت ایثار و فداکاری معنی شده باشد. همانگونه  که به بسیار ساده گی  قانون اساسی کشور را به بازی و مسخره گرفتند و هر چه دل شان شد به عنوان مصالح سیاسی و ملی از آن بیرون اوردند این بار به قانون شکنی و قانون گریزی هم بسنده نکردند دست به تحریف  واژه ها بردند  و از فکر و ضمیر های ناپاک خویش خیانت را یکباره به فداکاری و ایثار معنی کردند !!!

امروز ایثارگران و فداکاران!!!! در صدد آن اند که به زودی ۱۶ عقرب فرارسد و یکبار دیگر از خود فداکاری و ایثار نشان دهند و به گونه مضاعف بجای  فداکاری یک نیم ملیونی , آنرا به دوملیون ویا بیشتر از آن افزایش دهند.

روپوش نهادن به تقلب و خیانت ملی  و گذاشتن نام فداکاری کار دون همتانی است در طول تاریخ خدا, دین ,مردم , وحدت ,ملی و قانون را وسیله قرارداده ودر چشم مردم خاک افگنده اندتا بتوانند با این شیوه های تظاهر منش ,ریاکارانه و  فاشستی قدرت سیاسی را ازراه های نامشروع  دردست داشته باشند

انتخابات دوردوم با همین وضیعت موجود که هیج تغیر و بازنگری در نهاد های انتخاباتی و به ویژه کمیسون مستقل انتخابات صورت نگیرد عدم برگزاری آن بهتر است تا برگزاری آن.

قانون شکنی های کرزی چنان نهادینه شده است که با وجود خیانت ور سوایی ایکه در رای مردم به وجود آمد هیچ یک از نهاد های مسوول کوچکترین مسوولیت بدنامی و خیانت در آرای مردم را نمی پذیرند برعکس رفتن انتخابات را به دور دوم با این همه خیانت و تقلب از اصول پذیرفته شده دموکراسی میدانند.

آشکارا دیده میشود که قبیله گرایان  در اصل به  هیچ یک از اصول نظام دموکراتیک متعهد نبوده و میخواهند با تقلب و خیانت, دوباره خود را بر مردم ما تحمیل نمایند.

قبیله گرایان ودزدان رای  با تظاهر به دموکراسی در صدد بدست آوردن قدرت به هر وسیله ممکن اند.

من واقعا نمیدانم  که کرزی با کدام وجدان و کدام  رهبری خردمندانه خود اینقدر عاشق قدرت میباشند؟

رهبری خردمندانه آقای کرزی بحران ناامنی را  از جنوب به شمال و حتی داخل پایتخت هدایت نموده است. بحران امنیت, فساد گستری ,مافیا پروری را   میشود گفت که یکی از فداکاری های آقای کرزی است که در طول هشت سال بدان پرداخته است.

رهبری خردمندانه کرزی آن است که هشت سال قبل از صفر شروع کردیم و حالا که  هشت سال گذشته است نه اینکه در صفر نمانده ایم بلکه به زیر صفر رفته ایم.

یگانه امیدی که مردم بدان دل بسته بودند و آرزوی بیشتری داشتند که میتواند از این بن بست  بحران زا واز چنگال مافیای مقدر دولتی  آنها را رهای بخشد همان تدویر انتخابات بود که همه در صدد تغیر مثبت بودند. ولی آنهم به جعل کاری و دست دارزی تقلب سالاران و خیانت ورزان چنان بدنام و رسوا شد که برای نظام فاسد کرزی نه در سطح منطقه آبرو و حیثیت بجا گذاشت و نه در سطح جهان.

انتخابات دور دوم نمی تواند با هیج گونه بازنگری و بازبینی دقیق در نحونه فعالیت کمیسون مستقل انتخابات دوباره مسوولیت تدویر انتخابات را بدوش گیرد.

کمیسون نام نهاد انتخابات  در تبانی با اراکین قدرت  مجریه مسوول این همه رسوایی و فاجعه میباشند . چگونه ممکن است یک نهادی که با همه سازو برگ مالی ایکه در اختیار داشت و همیشه از سلامت روند انتخابات داد وفریاد میکشد پروسه را به ناکامی سوق داد و در تاریخ کشور روسیاهی و شرمساری را به ارمغان آورد ,بدون پیگرد مسوولان بی کفایت آن  دوباره متولی انتخابات باشد؟ چقدر شاهد تقلب و خیانت در رای مردم باشیم؟ چگونه مردم مطمین باشند که باردیگر با رای شان بازی صورت نمیگیرد ؟وقتی دزدان رای درکمین اند امنیت و سلامت خالی ازخطر نخواهد بود.

نهادی که مسولان درجه اول آن در اثر عدم مدیریت در ست و منتهای بی کفایتی و خیانت ورزی, یک پروسه بزرگ و سرنوشت ساز کشور  را سبوتاژ کردند رسوای و بدنامی آفریدند با کدام باورمندی مردم دوباره به پای صندوق های رای بروند؟

فاشیت ها  حیات فرهنگی خود را در غضب  قدرت سیاسی میبینند. . و یکبار دیگر نشان دادند که بدون قدرت سیاسی مطلقه نمیتوانند به حیات ننگین خود ادامه دهند. و قتی به  سخنان فرهنگی نماهای ستاد آقای کرزی و سایر قبیله گرایان گوش فرامیدهید ,آنگاه بخوبی چهره هایشان عریان و مشت های شان باز میشود. آنها بجز از برتر جوی قومی و دامن زدن به مسایلی مانند شمال و جنوب ,فارسی و پشتو, اقلیت و اکثریت به هیچ چیز وارزش دیگری باورمند نیستند.

هرانتخابات بستر مناسبی برای برگزاری خود نیاز دارد. پیش از آنکه به برگزاری آن توجه شود باید بستر مناسب که در آن شفافیت و عادلانه بودن انتخابات را تضمین نماید جستجو گردد.

پیش شر ط های ارایه شده میتواند تا حدود زیادی دست تقلب های سازمان یافته و گسترده را کوتاه نماید و در عین زمان امید واری وانگیزه مردم را هم در عدم دستبرد و تقلب در آرای شان امیدوار ترسازد.

تجربه تلخ دوراول انتخابات نتایج بسیار مایوس کننده ای را که   در اثر تقلب سازمان یافته ارباب قدرت که مایه شرمساری و ذلت برای خود شان و مایه آبروریزی به دموکراسی نیم بند وارداتی بود بجا گذاشت,بسیار منطقی بنظر میرسد که برای شفافیت و عادلانه برگزاری آن یک سلسله تغیرات و پیش شرط ها ارایه گردد.

اگر آقای کرزی بنابر ادعای مشکلات تخنیکی, مالی و اداری تدویر انتخابات را  که  مطابق نص صریح قانون اساسی باید در ۲۹ جوزای سال جاری برگذارمیشود , خلاف قانون به تعویق می اندازد.

آیا دیگران نمیتوانند بخاطر شفافیت ,سلامت و عادلانه بودن انتخابات از خطر تقلب و خیانت پیش شرط های را اعلان کند که تا یک روند مردمی  وسرنوشت ساز دوباره سبوتاژ نشود؟

اگر از قانون و قانون مداری حرف زده میشود باید همه جا و همیشه بدون درنظرداشت مصلحت ها تطبیق گردد. نه اینکه وقتی آقای کرزی خلاف قانون بخاطر بقای قدرت خود عمل مینماید نام آنرا مصلحت ملی میگذاریم. اما وقتی یک پروسه ملی در معرض خطر قرارمیگیرد , در آرا مردم خیانت میشود ,میکانیزم های انتخاباتی زیرپا میشود شفافیت ,سلامت و عادلانه بودن آن زیر سوال میرود درآنجا هیچ گاهی مصالح ملی و بحران مشروعیت نظام   به زبان نمی آید, فقط از قانون و تطبیق بدون قید و شرط آن حرف زده میشود. وقتی تقلب سر به آسمان میکشد ,رسوای جهانی میشود تحریم انتخابات هم میتواند منحیث یک مصلحت ملی برای طرف دعوا محفوظ باشد.


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا